گرد نمىآورد و مردم را به خود دعوت نمىكند و تحمل رنج محنت مىكند براى مردم، چنين كسى خودخواه و خودپرست نيست، بلكه خود را فداى ايمانش مىكند، پس در دعوى خويش صادق است و در آن ترديدى نيست.
آن گاه قرآن به بيان آفرينش آسمانها مىپردازد كه خدا آنها را در شش روز به پايان رسانيد. آن گاه به خلقت انسان پرداخت. در دو مرحله. در مرحله نخست او را از گل خلق كرد و در مرحله دوم در رحمها آفريد. همچنين به عالم ذر اشارت دارد كه در آن عالم انسانها را همه يكباره به صورت ذر (مورچه يا موجودات خرد) بيافريد و در صلب مردان نهاده شدند. يك بار ديگر در مرحله زناشويى خلق كرد و او در شكم مادران نمو كرد. آن گاه به دميدن روح در آن اشارت دارد و اين آفرينشى ديگر است بعد از آن آفرينش و اين سلسله هم چنان در جريان است تا به حشر و نشر قيامت منتهى گردد.
شرح آيات:
[1- 2] «الم تَنْزِيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمِينَ- الف.
لام. ميم. نازل شدن اين كتاب كه در آن هيچ شكى نيست، از جانب پروردگار جهانيان است.»
كلمه «ربّ» بيانگر عطاى تدريجى است (چون تربيت). و خدا پروردگار آسمانها و زمين است. يعنى آنها را در هر مرحله، كمالى تازه مىبخشد و آفرينشى ديگر. خداى تعالى به اين معنى اشارت دارد، آنجا كه مىگويد: «و آسمان را به نيرو برافراشتيم، حقا كه ما تواناييم». «2» چگونه ممكن است عيب عارض كتابى شود كه پروردگار جهانيان و مسلط بر آفريدگان و مدبّر كارهاى آنها، آن را نازل كرده باشد؟ بشر فطرتا به خدا اطمينان دارد. و هر چه معرفت و شناخت او كاملتر شود اين اطمينان هم افزونتر گردد. پس درستترين راه براى اين كه اين كتاب در نفوس
2- الذاريات/ 47.