جايگزين شود اين است كه بدانند كه از سوى خدا نازل شده است. چنان كه در اين جا و در سوره فرقان مىبينيم. [3] «أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ- آيا مىگويند دروغى است كه خود به هم بربافته؟» خدا به كافران تأكيد مىكند كه قرآن دروغى به هم بربافته نيست به دو سبب: يكى آن كه: محور اين دعوت حق است نه خود پيامبر، چنان كه صفت دعوتهاى كاذب است يعنى دعوتهايى كه هدفشان مصالح ياران و پيروان آنهاست. «بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ- نه، سخنى است بر حق از جانب پروردگارت.» دوم آن كه: آنچه اين رسالت به آن منتهى مىشود، هدايت است و اين دليل صحت آن است در حالى كه دعوتهاى دروغين به گمراهى مردم منتهى مىشوند. «لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذِيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ- تا مردمى را كه پيش از تو بيم دهندهاى نداشتهاند بيم دهى، شايد به راه هدايت افتند.» [4] سپس سياق مطلب به آفرينش آسمانها و زمين كه در شش روز به پايان رسيده است مىكشد. ممكن است پرسندهاى بپرسد: چرا شش روز و نه ده روز؟ مسلما جواب اين است كه اگر قرآن گفته بود ده روز پرسنده مىپرسيد: چرا ده روز و نه شش روز؟ و اين نفى نمىكند حكمتى را كه خدا در تفسير اين اعداد مىداند. يقينا حساب در نزد خدا با آنچه در نزد مردم است فرق دارد. خداى تعالى مىفرمايد: «يك روز در نزد پروردگارت به قدر هزار سال است كه مىشماريد» مسلما توجه آيه به مسئله تكامل است در آفرينش. «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ- خداست كه آسمانها و زمين را و آنچه ميان آنهاست در شش روز بيافريد.» مخلوقات در خلال اين شش روز در تطور بودهاند.