است. آيا در بهشت چيزهايى نيست كه چشمى همانند آنها را ديده و نه هيچ گوشى شنيده است و نه بر هيچ خاطرى خطور كرده. بلى، نعمتهاى بهشت دل بهشتيان را شاد و چشمشان را روشن سازد، زيرا آنجا همه چيز از كدورت پاك است و صافى است و نفوس مردم بهشتى از هر آلودگى منزه است. نه در دل آنها كينه است و نه حسد و نه طمع. در حديث در تفسير اين آيه آمده است كه: «هر چه حسنه است در قرآن ثواب آن به روشنى ذكر شده، مگر نماز شب كه به قدرى ثواب آن بزرگ است كه خدا مقدار و ميزان آن را بيان نفرموده است». [18] «أَ فَمَنْ كانَ مُؤْمِناً- آيا كسى كه ايمان آورده.» و كارهاى نيكو مىكند و به دعوت خدا و اولياء خدا پاسخ مىدهد، و به آن صفات كه پيش از اين از آنها ياد كرديم متصف است، «كَمَنْ كانَ فاسِقاً- همانند كسى است كه عصيان مىورزد؟» قرآن خود به اين سؤال پاسخ مىدهد: «لا يَسْتَوُونَ- نه، برابر نيستند.» اين يك پاسخ فطرى بر تمنيات باطلهاى است كه بر دل انسان چنگ انداخته و او را از پرتو عقل دور مىسازد. [19] قرآن حكيم در آن جا كه فرق عظيم اين دو فريق را بيان مىكند مطلب را بيشتر تفصيل مىدهد: «أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا- اما آنان كه ايمان آوردهاند.» به رسالت انبياء خدا و آن را خاستگاه زندگى خود دانستهاند. «وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ- و كارهاى شايسته كردهاند.» اينان مىدانند كه فقط ايمان آوردن براى خلاص انسان و ضمانت آينده او كافى نيست. «فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوى نُزُلًا بِما كانُوا يَعْمَلُونَ- به پاداش اعمالى كه مىكردهاند منزلگاهى در باغهاى بهشت خواهند يافت.»