يعنى كتاب تورات را.
شروط امام
[24] از اين پس صفات امام (يا پيشوا) را بيان مىكند و آن سه است.
اول: دعوتش همواره دعوت به خدا باشد و به امر او باشد، نه به خود و نه به حزبش يا وطنش. و ديگر دعوتهاى جاهلى.
دوم: صبر و تحمل بر شدايد. رهبر شخصيتش در ميدان عمل جهادى ساخته مىشود. و نيز در عرصه پيكار در راه خدا پس كسى كه مىخواهد بر اين موج جوشان بنشيند يا بر مركب پيروزى سوار شود بايد بتواند در برابر شدايد پايدارى ورزد.
سوم: يقين و اين يعنى رسيدنش به سطح رفيع ايمان به خدا. به گونهاى كه از آن پس سستى در كار نياورد و از طريق خود بازنگردد و در دل او ذرهاى ترديد حاصل نشود خواه پيروز شود يا شكست بخورد.
«وَ جَعَلْنا مِنْهُمْ أَئِمَّةً- از ميان آن قوم پيشوايانى پديد آورديم.»
يعنى از بنى اسراييل. شايد عبارت «از آن در ترديد مباش» كه در آيه پيش آمد رابط ميان اين دو آيه باشد. پس زمانى كه موسى به درجتى اعلى از يقين رسيد اهليت نبوت يافت. پس اصحاب او كه در سطحى بالا از يقين بودند آنها هم مقام پيشوايى پيدا كردند.
«يَهْدُونَ بِأَمْرِنا لَمَّا صَبَرُوا وَ كانُوا بِآياتِنا يُوقِنُونَ- كه چون صبورى پيشه كردند و به آيات ما يقين داشتند به فرمان ما به هدايت پرداختند.»
در حديث آمده است كه امام صادق (ع) فرمود:
امامان در كتاب خداى عزّ و جلّ دو گونهاند: خداى تعالى مىفرمايد: «و قرار داديم ايشان را امامانى كه به امر ما هدايت مىكردند» نه به امر مردم، يعنى فرمان خدا را بر هر فرمانى مقدم مىدارند و حكم خدا را بر حكم آنان، و گفت: «و قرار داديم ايشان را پيشوايانى كه مردم را به آتش راه مىنمايند» يعنى امر خود بر امر خدا مقدم مىشمارند و حكم خود را بر حكم خدا. اينان پيرو هواهاى نفسانى