وى را فريبنده و شيطان بر او نگهبان. و هر لحظه گمراهىاش را خواهان. گناه را در ديده او مىآرايد تا خويش را بدان بيالايد كه بكن و از آن توبه نما و اگر امروز نشد فردا. تا آن كه مرگ او سر بر آرد و او در غفلت خود را از انديشه آن فارغ دارد. دريغا و پشيمانيا! بر آن در غفلت به سر برده روزگار تباه و عمر وى بر اين تباهى و غفلت گواه». «39» اسباب مرگ واقعا فراوان هستند. و هر سبب كه از تو دور شود سببى ديگر به سوى تو مىآيد. مرگ سنت جارى بر مردم است. دوم: گمان خطاست اگر بخواهيم كه همه مسئوليتها را به گردن رهبرى بيندازيم، در واقع هنگامى كه او رسالتش را ابلاغ كرد مسئوليتش را به انجام رسانيده است و از آنجاست كه مسئوليت مردم آغاز مىشود. اما قيامت چه زمان خواهد بود، پاسخ به اين سؤال ديگر از ضروريات رهبرى نيست و نه از مسئوليتهاى آن. فقط انسان بايد فرا رسيدن آن را يقين داشته باشد تا مسئوليتهاى خود را در برابر آن به انجام رساند. همان گونه كه مسئوليت رسول هم جز اين نيست كه آمدن قيامت را گوشزد كند و اين كه دقيقا چه زمانى خواهد بود، جز خدا كسى نمىداند. «قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ ما يُدْرِيكَ لَعَلَّ السَّاعَةَ تَكُونُ قَرِيباً- بگو علم آن نزد خداست و تو چه مىدانى شايد قيامت نزديك باشد.» اين گونه بيان عبارت اين احتمال را كه قيامت نزديك است كفايت مىكند تا مردم به مقتضاى اين علم ايمان و عمل و تسليم خود را به آيين الهى منظم كنند. [64] كافران تا كفر خود را به قيامت توجيه كنند در جستجوى دستاويزى هستند ولى آيا اين دستاويزها و توجيهات عذاب خدا را از آنان دفع خواهد كرد؟ هرگز. خداوند آنان را از رحمت خود دور ساخته و برايشان عذابى دردناك مهيا 39- نهج البلاغه، خطبه 64، چاپ انتشارات انقلاب اسلامى، ص 64 و 65.