بلند،» مخصوصا معابد مرتفع، «وَ تَماثِيلَ- و تنديسها.» يعنى مجسمههايى كه همانند صورت واقعى و طبيعى بودند، «وَ جِفانٍ كَالْجَوابِ- كاسههايى چون حوض.» از حيث بزرگى. زيرا سليمان نمىتوانست به لشكريانش در ظرفهاى كوچك غذا دهد. «وَ قُدُورٍ راسِياتٍ- و ديگهاى محكم برجاى، مىساختند.» سليمان ديگهايى داشت كه در زمين محكم شده بود و ديگهاى ديگرى كه مىتوانستند آنها را از جايى به جايى ديگر برند. «اعْمَلُوا آلَ داوُدَ شُكْراً وَ قَلِيلٌ مِنْ عِبادِيَ الشَّكُورُ- اى خاندان داود! براى سپاسگزارى كار كنيد. و اندكى از بندگان من سپاسگزارند.» مهمترين عبرتى كه در اين آيات كريمه هست ضرورت شكر عملى است به عبارت ديگر شكر به زبان پس از چندى تبديل به شكر به عمل مىشود. و در اين سه نكته است كه در خور ذكر است: اول: عمل صالح، چنان كه خداى تعالى به داود مىگويد: «كارهاى شايسته كنيد» به طور مثال شكر عملى مال، انفاق آن است در راه خدا و تصدق به فقرا و هزينه كردن آن در راه يارى دين اسلام. دوم: نگهدارى عواملى كه سبب فضل و نعمت پروردگار شده است. عالم عالم مىشود به سبب درس و مطالعه و تفكر و كار. شكر علم اين است كه اين عوامل را حفظ كند، زيرا حفظ آنها سبب حفظ و زيادت علم مىشود. سوم: رسيدن به غايت و هدف اصلى نعمت. زيرا هر چيز در زندگى براى وصول به هدفى بزرگتر است تا جايى كه انسان به هدف بزرگتر و بزرگتر كه اطاعت و تسليم است برسد. مجاهد مىخواهد كه با مردم سخن بگويد و با مردم سخن بگويد تا آنها را هدايت كند و هدايت كند تا مجموعه دينى را تكميل نمايد و اين