همچنين كسى كه دين خود را بر حسب هواى نفس خود پاره پاره كند باز هم به خدا مشرك شده. حتى هر زمان كه ايمان خالص شخص را چيزى مشوب كند او را به جانب شرك سوق داده است. هر گاه بخواهيم نوعى از انحراف را معالجه كنيم بايد بر توحيد تأكيد ورزيم. زيرا توحيد چون حصارى است كه ما را از هر انحرافى مصون مىدارد. و هر انحرافى از طريق توحيد، سقوط در ماديت و شرك است. خداوند ما را به نظام آسمانها و زمين و حسن تدبير در حركت آنها متوجه مىكند. شايد به قدرت خداوندى راه يابيم و به روز رستاخيز خستو گرديم. روزى كه خدا ما را فرا مىخواند تا در محكمه عدل او حضور يابيم و ما بدون درنگ از قبرها بيرون مىآييم. از آنجا كه سلطه واقعى و تمام، از آن اوست پس هر شيء مطيع فرمان اوست. آيا او آفريننده موجودات نيست؟ آيا اسماء حسنى كه آيات او در آسمانها و زمين ما را به آنها راه مىنمايد متعلق به او نيستند؟ پس سزاوار نيست كه براى او شريكى قرار دهيم. آيا تو مىپسندى كه شخص ديگرى در چيزى كه تو به جهد و كوشش خود فراهم آوردهاى با تو شريك باشد؟ نه! پس نبايد يكى از آفريدگان خدا را شريك او قرار دهيم. خداى تعالى اين آيات را نيك تفصيل مىدهد تا مگر خردمندان دريابند. كسانى كه بر خود ستم روا داشتهاند از اين آيات بهرهمند نمىشوند، زيرا نمىتوانند عقل خود را به كار بيندازند. دين يكتاپرستى فطرتى است الهى كه مردم را به آن فطرت آفريده است و در آن تبديلى نيست. دين خدا دينى است مستقيم بى هيچ اعوجاجى. كسانى كه با آن مخالفت مىورزند به سبب جهل آنهاست. بر ماست كه پاك از آلودگى شرك از آن متابعت كنيم، و هر زمان كه عوامل انحراف ما را از آن دور داشت به آن بازگرديم و به نماز استعانت جوييم كه ركن استوار توحيد است. پس نبايد هيچ كس را شريك خدا قرار دهيم. و نشانه توحيد در حقيقت همان وحدت و يكپارچگى دين است و به وجود