تحميل كند صورت ديگرى از شرك است. «قُلِ ادْعُوا الَّذِينَ زَعَمْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ- بگو بخوانيد كسانى را كه جز خداى يكتا خدا مىپنداريد.» از شريكان كه در برابر آنها خاضع شدهايد و اينان بر سه گروهاند: اول: صاحبان ثروت. يعنى كسانى كه مردم مىپندارند روزيشان به دست آنهاست و در واقع به قدر ذرهاى مالك هيچ چيز نيستند چنان كه فرمايد: «لا يَمْلِكُونَ مِثْقالَ ذَرَّةٍ فِي السَّماواتِ وَ لا فِي الْأَرْضِ- مالك ذرهاى در آسمان و زمين نيستند.» دوم: صاحبان سلطه و قدرت و آن اين است كه بپندارند كه شخصى يا نظامى با خدا در اداره مخلوق شركت دارد و تدبير شؤون آسمانها و زمين با اوست. خداى تعالى اين پندار را هم نفى مىكند: «وَ ما لَهُمْ فِيهِما مِنْ شِرْكٍ- و در آفرينش آن دو شركتى نداشتهاند.» سوم: وسايط قوت و ثروت، از سپاهيان و خادمان و وزراء. قرآن اين را نيز نفى مىكند و مىگويد: «وَ ما لَهُ مِنْهُمْ مِنْ ظَهِيرٍ- خدا را از ميان آنها ياريگرى نبوده است.» [23] برخى بتان را مىپرستند به طمع شفاعت آنها، قرآن اين اعتقاد را نفى مىكند و مىگويد: «وَ لا تَنْفَعُ الشَّفاعَةُ عِنْدَهُ إِلَّا لِمَنْ أَذِنَ لَهُ- شفاعت نزد خدا سود نكند مگر درباره كسى كه او خود اجازت دهد.» شفاعت دعاست و آنچه بر آن مترتب است. خدا مجبور نيست دعاى كسى را در حق خود يا ديگرى اجابت كند هر چند هم دعا كننده در نزد خدا مقرب باشد. قرآن اين معنى را در سخن خدا با حبيب خود محمد (ص) بيان مىدارد: «اگر بر ايشان هفتاد بار هم آمرزش بخواهى خدا آنان را نخواهد آمرزيد». «10» 10- التوبة/ 80.