انسان همواره در پى بهانهاى است كه خود را از زير بار مسئوليت بيرون آرد. اين است كه مىپرسد. پس روز بازپسين چه وقت فرا مىرسد؟ چرا ديگر مجرمان را كيفر نمىدهد؟ اگر راست مىگوييد كه هر جريمهاى را عقابى است و هر كار نيك را ثوابى در پى است چرا از ثواب و عقاب اثرى نيست. [30] قرآن به اين سؤالها پاسخ مىدهد: «قُلْ لَكُمْ مِيعادُ يَوْمٍ لا تَسْتَأْخِرُونَ عَنْهُ ساعَةً وَ لا تَسْتَقْدِمُونَ- بگو آن روز كه ميعاد شماست نه ساعتى تأخير كنيد و نه ساعتى پيش افتيد.» خداى تعالى آن زمان را بر انسان پوشيده داشته. نه مىداند كه مرگش كى خواهد بود و نه كيفرش چه زمان خواهد رسيد. رسول خدا (ص) مىفرمايد: «اى ابو ذر، پنج چيز را پيش از پنج چيز غنيمت شمر: جوانىات را پيش از پيريت و تندرستىات را پيش از بيمارى است و توانگرىات را پيش از بينواييت و آسايشت را پيش از مشغوليت و زندگىات را پيش از مرگت». «13» اين است حكمت مخفى بودن اجل: برانگيخته شدن روحيه آمادگى در آدمى. امام صادق (ع) چنين مىفرمايد: «اگر كسى بداند كه به يقين چه وقت خواهد مرد، به عمر خود اعتماد كند، و در لذات و معاصى فرو رود و در شهوات فرو غلطد به اين اميد كه در روزهاى پايانى عمر توبه خواهد كرد و اين شيوهاى است كه خداى تعالى از آن خشنود نيست و از بندگانش نپذيردش.- تا آن جا كه گفت- بهترين چيز براى انسان اين است كه مدت عمرش بر او پوشيده ماند پس در مدتى كه زنده است منتظر مرگ باشد و معاصى را ترك گويد و عمل صالح را برگزيند». «14» ساعتى كه در آيه شريفه ذكر شده همانند آنچه در نزد ماست نخواهد بود. آن در عرف قرآن لحظه و حتى كمتر از لحظه است. در خبر از امام صادق (ع) نقل 13- بحار الانوار، ج 77، ص 75. 14- بحار الانوار، ج 2، ص 84.