ديگرى اندازد.» پندارند كه آنان توانايى آن را دارند، همان طور كه در دنيا ادعا مىكردند. گروهى از آنان كه زبون شدگاناند به دليل پيروى از قدرتمندان متشبث مىشوند. «يَقُولُ الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا لِلَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لَوْ لا أَنْتُمْ لَكُنَّا مُؤْمِنِينَ زبونشدگان به قدرتمندان گويند: اگر شما نبوديد ما ايمان آورده بوديم.» آيا مىتوان گفت كه خدا بندگان خود را زبون و قدرتمند آفريده تا برخى را از گروهى ديگر برترى و تسلط باشد. هرگز! خدا مردم را آزاد آفريده ولى گروهى از آنان گروه ديگر را واداشتند تا به آزادى آنان تجاوز كنند و بر زمين استعلاء و تسلط يابند. اگر مردم مىدانستند كه اعتماد بر صاحبان قدرت و ثروت و مدعيان علم و دين كه خود را سروران مردم مىدانند و آنان را به پيروى از خود وامىدارند تا چه حد گمراهى است، هرگز در جرائم فرو نمىرفتند و به فرمان سلاطين و مالداران درنمىآمدند و مدعيان علم و دين را تأييد نمىنمودند. ولى مردم نمىدانند كه اين قدرتمندان نمىتوانند آنان را از عذاب پروردگارشان در روز قيامت نجات دهند هر چند در دنيا گاهگاه از آنان حمايت مىكردند. [32] «قالَ الَّذِينَ اسْتَكْبَرُوا لِلَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا- قدرتمندان به زبونشدگان گويند.» در حالى كه مىخواهند بار مسئوليت را از دوش خود بردارند، «أَ نَحْنُ صَدَدْناكُمْ عَنِ الْهُدى بَعْدَ إِذْ جاءَكُمْ- آيا از آن پس كه شما را به راه هدايت فرا خواندند، ما شما را بازداشتيم؟» بلى قدرتمندان به مكر و شيوههاى گمراه كننده متوسل مىشوند، ولى انسان پايدار در دين، ثابت بر جاى مىماند و سخنان گمراه كننده قدرتمندان از حد ترغيب و تشجيع در نمىگذرد.