علی بن ابراهیم، اقیانوس حدیث نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

علی بن ابراهیم، اقیانوس حدیث - نسخه متنی

سید سیف الله نحوی‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

علي بن ابراهيم

اقيانوس حديث‏

سيد سيف الله نحوي‏

شهر قم همواره خاستگاه و پناهگاه اصحاب و راويان امامان مکتب تشيع و بزرگاني چون ذکريا بن ادريس، زکريا بن آدم، ابراهيم ين هاشم و بسياري ديگر از رادمردان مکتب امامت و ولايت بوده است .

علي بن ابراهيم، يکي ديگر از فرزانگان نامدار و راويان معروف و پرآوازه جهان تشيع است .

اينک به دور دستهاي تاريخ نظر افکنده، به زيارت يکي از نام آوران قرن سوم و چهارم هجري مي‏رويم و به تماشاي سيماي علي بن ابراهيم مي‏نشينينم. علي فرزند ابراهيم بن هاشم، از راويان مشهور و قابل اعتماد است و کنيه‏اش ار ابوالحسن دانسته‏اند .

اثر بسيار معروف و ارزشمند او- تفسير علي بن ابراهيم موجب شده است تا وي را مفسر قمي بنامند. قبل از اينکه به شرح حال او پردازيم، به پاس احترام به مقام علمي و معنوي پدرش، ابتدا نگاهي اجمالي به سيماي پدر بزرگوارش -ابراهيم بن هاشم- مي‏افکنيم تا از منظر او، شناخت بهتري به فرزند پيدا کنيم .

ابراهيم بن هاشم‏

ابراهيم بن هاشم پدر بزرگوار علي بن ابراهيم کنيه‏اش ابو اسحاق قمي است وي در اصل از بزرگان شيعيان کوفه بوده است و سپس به شهر قم مهاجرت کرده است. او از اصحاب امام رضا(ع) و امام جواد(ع) است .

درباره‏اش گفته‏اند :

ابراهيم بن هاشم اولين کسي بود که احاديث ائمه بزرگوار تشيع را که در ميان کوفي رايج بود، به شهر قم نقل و منتشر کرده است.(1) و از اينرو مي‏توان او را پيشگام حديث در قم دانست. شيخ طوسي، او را از شاگردان يونس بن عبدالرحمان -از اصحاب امام رضا(ع)- دانسته است(2) و مي‏گويد: ابراهيم بن هاشم به ملاقات امام رضا(ع) رسيده و محضر او را درک کرده است.(3 )

ايشان کتابهاي متعددي دارد که از جمله آنها النوادر و قضايا امير المؤمنين است(4) ابراهيم بن هاشم، از طريق نقل روايات و احاديث ائمه عليهم السلام، خدمت بيشمارثي به اسلام کدره و عشق و علاقه خويش را به مکتب ائمه معصومين(ع) ابراز کرده است اگر چه ابراهيم بن هاشم را در زمره ياران امام رضا(ع) بشمار آورده‏اند اما هيچ روايتي از امام رضا(ع) و نيز يونس بن عبدالرحمان به نقل از او يافت نشده است(5) اما روايات متعددي را از امام جواد(ع) نقل کرده است(6) که در کتب حديث معروف تشيع به ثبت رسيده است.(7 )

وي از بزرگان بسياري استفاده کرده و نزد آنان حديث شنيده و نقل کرده است که تعدادشان حدود 160 نفر مي‏باشد.(8) از جمله آن بزرگان، محمد بن ابي عمير است که تعداد 2921 روايت را از وي نقل کرده است.(9 )

مجموع رواياتي که از ابراهيم بن هاشم قمي نقل شده است و در کتابهاي معتبر وجود دارد، 6416 مورد مي‏باشد.(10 )

علامه حلي درباره اعتبار عليم روايات نقل شده از سوي او مي‏گويد :

هيچ کس از ياران و اصحاب درباره نفي يا تعديل روايات وي، مطلبي را نگفته‏اند ولي روايات او بيشمار است و قبول کدرن رواياتش نزد من ارجحيت دارد.(11 )

اين مسئله در ميان بزرگان علم رجال مورد نقد و بررسي قرار گرفته است و بزرگمرداني چون شهيد ثاني احاديث او را معتبر و صحيح دانسته، آنها را مورد قبول خود مي‏دانند.(12 )

محقق عالي مقام -آيت الله خويي- مي‏گويد: سزاوار نيست درباره موثق بودن ابراهيم بن هاشم شک و ترديد به خود راه داد.(13 )

علي بن ابراهيم‏

نام اين راوي عاليقدر، در شمار اصحاب حضرت امام هادي(ع) قرار گرفته است. شيخ طوسي به اين مسئيه اشاره کرده است.(14) سپس نجاشي به پيروي از شيخ طوسي درباره علي بن ابراهيم مي‏گويد :

او از افراد مورد وثوق و قابل اعتماد در احاديث و روايات مي‏باشد و مذهب و افکار اعتقادي او کاملا صحيح است.(15 )

علي بن ابراهيم علاوه بر عصر امام هادي(ع)، در دوران حيات پر برکت امام حسن عسکري(ع)(16) و نيز زمان غيبت صغري زندگي مي‏کرده است. البته در کتابهاي معتبر تشيع هيچ روايتي از امام هادي و نهيز ديگر امامن معصوم عليهم السلام به نقل از علي بن ابراهيم يافت نشده است. آيت الله خويي در اين باره مي‏گويد: نبودن روايت مستقيم از ائمه عليهم السلام منافاتي با اين مطلب ندارد که نامش در زمره اصحاب امام هادي (ع ) باشد.(17 )

علاقه و دلدادگي او نسبت به سرچشمه‏هاي زباب امات، به اندازه‏اي بود که نه تنها شيعيان، بلکه دانشمندان اهل سنت نيز به اين مسأله اشاره کرده‏اند. ابن حجر عسقلاني که از دانشمندان نامدار اهل سنت در علم رجال است، از علي بن ابراهيم در کتاب خويش نام برده، سپس مي‏گويد: او از شيعيان سرسخت است.(18) سرسختي و ارادت او نسبت به پيشوايان معصوم، در لابلاي روايتي که علي بن ابراهيم نقل کرده به خوبي آشکار است .

همچنين تلاش بي وقفه و زحمات طاقت فرساي او در شنيدن، بدست آوردن، يادگيري و منتشر ساختن روايات و احاديث، اين محبت و علاقمندي را شفافتر ساخته است. اين تلاش بي وقفه به حدي بوده است که علي بن ابراهيم توفيق يافته تا تعداد 7140 روايت را نقل کند.(19 )

کتاب کافي تأليف حديث شناس بزرگ ثقة الاسلام کليني، مملو از روايات و احاديث علي بن ابراهيم است به گونه‏اي که مي‏توان آن کتاب را مسند علي بن ابراهيم به شمار آورد .

کليني خود در اين باره مي‏گويد: تمام احاديثي را که در کتب خود (کافي) آورده‏ام به نقل از بزرگاني چون علي بن ابراهيم، محمد بن يحيي، علي بن موسي کميداني، داوود بن کوره و احمد بن ادريس است.(20 )

از اين تعداد (7140) رواياتي که وي نقل کرده است، تعداد 6214 مورد از آن را از پدرش ابراهيم بن هاشم و او نيز از محمد بن ابي عمير نقل کرده است. تعداد بي شمار روايات علي بن ابراهيم، ستايش و تمجيد همگان را بار آورده است. از اينرو عمر رضا کحاله -از دانشمندان اهل سنت- ضمن معرفي او مي‏گويد :

علي بن ابراهيم شخصيتي فقيه، مفسر قرآن و اخباري است (کسي که احاديث بسياري را نقل مي‏کند) و کليني از او روايت برگرفته است.(21 )

به يقين فقيه قمي، براي بدست آوردن و گردآوري اين حجم بسيار زياد از احاديث و يخنان پيشوايان دين، به نقاط مختلفي مسافرت کرده است و در راه رسيدن به اين مهم زحمات زيادي را بر خود هموار کرده است .

او در اين راه علاوه بر استفاده از محضر بزرگان شيعه، نزد حالفظان راويان اهل سنت رفته و از آنان احاديثي را ثبت و ضبط کرده است .

ابن حجر عسقلاني در اين باره مي‏گويد: علي بن ابراهيم از برخي علماي اهل سنت چون ابو داود سيستاني، ابن عقده و افراد ديگر، روايت نقل کرده است.(22 )

مفسر قمي در اواسط زندگي پرافتخارش، نعمت بينايي خود را از دست داد(23) و تا پايان عمر با دلي روشن و قلبي حق بين به حيات با برکت خويش ادامه داد اما او با اين حالت جسماني خويش، از پاي ننشست و همچنان در درياي عميق روايت و حديث شنا مي‏کرد تا از اين طريق معارف انسان ساز شريعت را به کمک و ياري امامت گردآورده و آن را به آيندگان بسپارد .

بنابراين بزرگترين امتياز وب و زرين‏ترين صفحه زندگي‏اش را مي‏بايست، گردآوري، تدوين،تأليف و نقل و نشر روايات امامان معصوم عليهم السلام بر شمرد. از اينرو بر ما سيراب شدگان از زمزم زلال کافي وظيفه است تا اين تلاش عظيم و مقدس را ارج نهيم .

آثار و تأليفات‏

راويان و اصحاب امامان معصوم عليهم السلام، به منظور ثبت و ضبط معارف ناب و مکتب تشيع و انتقال آؤ به نسلهاي آتي احاديث معتبر را از نزدرکترين و مطمئن‏ترين ياران ائمه دريافت مي‏کردند و سپس آنها را در موضوعات مختلف دسته بندي و تنظيم کرده و هر موضوعي را در کتابي مستقل با نامي ويژه به نگارش در مي‏آوردند. علي بن ابراهيم بن هاشم که از معروفترين راويان تشيع مي‏باشد و روايات بسيار زيادي (بيش از 7000 حديث ) را نقل کرده است، به اين امر مهم (دسته بندي موضوعي روايات) همت گمارده است به گونه ي که نام 14 کتاب او بدين شرح به ثبت رسيده است. شيخ طوسي پنج کتاب او را چنين نام مي‏برد(24): 1-التفسير 2-الناسخ و المنسوخ 3-قرب الاسناد 4-الشرايع 5-المغازي .

ابن النديم -دانشمند بزرگ اهل سنت- در کتاب خويش، از علي بن ابراهيم قمي، تحت عنوان فقهاء و محدثان و علماي شيعه، نام برده و علاوه بر قرب الاسناد نام دو کتا ديگر وي را چنين مي‏نويسد :

1- المناقب

2-اختيار القرآن‏

دانشمند بزرگ علم رجال ابو العباس نجاشي علاوه بر هفت کتاب نامبرده فوق از ديگر کتابهاي وي چنين نام مي‏برد :

1- التوحيد و الشرک

2-فضائل اميرالمؤمنين(ع)

3- الانبياء(ع)

4-المشذر

5-الحيض

6- رساله‏اي در معناي هشام و يونس

7-جواب مسائل محمد بن بلال .

اگر چه هر يک از کتابهاي اين فقيه بزرگ اسلام، خود گنجينه‏اي ارزشمند است اما کتاب تفسير علي بن ابراهيم قمي از امتياز ويژه و موقعيت برجسته‏اي برخوردار است که نگاهي به آن کتاب ضروري مي‏نمايد

تفسير نور با نور

از خدمات ارزنده اين شخصيت نستوه، تأليف کتاب تفسير قرآن است. از آنجا که کتاب تفسير القمي از مزاياي خاصي برخوردار است، به مطالبي چند از اين تفسير اشاره مي‏شود تا از آن طريق، گوشه‏اي ديگر از زندگي اين راوي نو آشکار گردد .

علي بن ابراهيم قمي در اين کتاب، براي توضيح و تفسير هر يک از آيات نوراني حق، روايات متعددي از امام صادق(ع) را به نقل از پدرش ذکر کرده است . پدرش نيز آن روايات را از طريق ابن ابي عمير و برخي ديگر از بزرگان بيان نموده است .

اما پس از چندي يکي ار شاگردان علي بن ابراهيم، رواياتي ديگر از امام محمد باقر(ع) را در تفسير و توضيح آيات قرآن، به آن تفسير اضافه مي‏کند و با اضافه کردن آن روايات، ساختار کتاب تفسير از اوائل سوره آل عمران (و انبأکم بمإ؛ّّپ کنتم تأکلون و ما تدخرون في بيوتکم) تا آخر قرآن تغيير مي‏يابد. در واقع تفسير موجود که به تفسير قمي معروف است، تعسير امام باقر و امام صادق عليهما السلام مي‏باشد .

شيوه اين تفسير بصورتي است که به مناسبت هر آيه قرآن، حديثي از امام صادق و امام باقر(ع) در ذيل آن بيان شده و از اين طريق شرح و توضيح داده شده است. اين تفسير، از تفسير معروف به عسکري جدا بوده و همچنين تفسيري به نام تفسير کبير و صغير نيز وجود ندارد .

آن دسته از رواياتي که از سوي امام صادق(ع) در اين تفسير وجود دارد، از طريق علي بن ابراهيم نقل شده و دسته ديگر که از سوي امام باقر(ع) است از طريق ابي الجارود نقل شده است.(27 )

تفسير القمي از منابع بسيار قديمي و معتبر شيعه است به طوري که منبع تفاسير بعدي قرار گرفته(28) و علامه طبرسي و ديگر مفسران از آن بهره‏مند شده‏اند.(29) درباره اين تفسير علي بن ابراهيم مطالب بسياري از سوي بزرگان و پژوهشگران مختلف نقل شده است که مشتاقان مي‏توانند بدانجا مراجعه نمايند .

تفسير القمي در دو جلد به چاپ رسيده است. اين تفسير اولين بار در سال 1313 قمري با چاپ سنگي، در دسترس عموم قرار گرفت .

و تا کنون با تصحيح حواشي جديد، چندين بار بصورت مجدد چاپ شده است .

بستگان‏

به يقين بخشي از هويت مذهبي، علمي و اجتماعي هر شخص، از آيينه شفاف خانواده، بستگان و نزديکان او آشکار مي‏گردد. اين اصل مهم در مورد هگان قابل بررسي و مطالعه است .

از آنجا که علي بن ابراهيم قمي نيز از اين قاعده مسبثني نبوده است، نگاهي هر چند مختصر به بستگان وي ضروري مي‏نمايد .

علي بن ابراهيم علاوه بر پدري فرزانه، برادران و فرزنداني داشته است که همگان از راويان مشهور و معروف شيعه بوده‏اند .

برادران او عبارتند از :

1- اسحاق بن ابراهيم -

به نظر مي‏آيد که وي برادر بزرگ علي بن ابراهيم بوده است زيرا کنيه پدرشان ( ابراهيم) ابو اسحاق بوده است. از آنجايي که کنيه هر شخصي معمولا بر اساس نام فرزند اول آن شخص بوجود مي‏آمده است بنابراين احتمال مي‏رود که اسحاق برادر بزرگ علي بن ابراهيم است. همچنين روايت کدن علي بن ابراهيم از برادرش اسحاق اين ادعا را قوت بخشيد .

چنانچه شيخ عباس قمي مي‏گويد: از برخي روايات معلوم مي‏شود که علي بن ابراهيم، برادري به نام اصحاق داشته است و او از برادرش اسحاق رواياتي نقل کرده است.(30 ) محقق پرتلاش -آيت الله خويي- نيز اين مطلب را يادآوري کرده است.(31 )

از ديگر برادران وي چندان اطلاعي در دست نيست .

فرزندان او عبارتند از :

1- احمد بن علي بن ابراهيم‏

وي از بزرگان شيعه بوده و شيخ صدوق با عبارت رضي الله عنه از او به نيکي نام برده و روايات بسياري از وي نقل کرده است.(32 )

شأن و مقام والاي او به حدي است که يکي از دانشمندان اهل سنت در کتاب خود -لسان الميزان- از وي ياد کرده مي‏گويد: احمد بن علي در ري سکونت داشته است و کنيه‏اش ابوعلي بوده است. او از پدرش و نيز چند تن ديگر از بزرگان همچون سعد بن عبدالله بن جعفر حميري و احمد بن ادريس، احاديثي شنيده و نقل کرده است.(33 )

روايات اين فرزانه قمي، در کتاب بحارالانوار به چشم مي‏خورد.(34 )

2- محمد بن علي‏

او از استادان شيخ صدوق به شمار مي‏آيد به گونه‏اي که آن فقيه بزرگ شيعه از محمد بن علي بن ابراهيم قمي رواياتي را نقل کرده است .

محمد کتابهايي را مشتمل بر احاديث ائمه معصومين تنظيم و تهيه کرده است.(35 )

علامه مجلسي پس از نام علي بن ابراهيم، آورده است ...و الکتاب العلل لولده الجليل محمد(36) و بدين طريق از کتاب وي به نم العلل ياد شده است .

3- ابراهيم بن علي‏

او از ديگر فرزندان فرزانه مفسر -علي بن ابراهيم- است و رواياتي را به نقل از پدرش بيان و منتشر کرده است.(37 )

شيخ عباس قمي مي‏گويد: از مقدمه کتاب بحارالانوار، چنين بر مي‏آيد که ابراهيم بن علي، از محدثاني بوده است که روايات زيادي را نقل نموده است.(38 )

پرواز به بي کران

از تاريخ وفات علي بن ابراهيم قمي اطلاع دقيقي يافت نشده است اما پژوهشگران براساس روايتي که شيخ صدوق درباره وي در کتاب عيون اخبار الرضا نقل کرده است، چنين استفاده کرده‏اند که علي بن ابراهيم تا سال 307 قمري زنده بوده است و وفاتش پس از اين تاريخ واقع شده است.(39 )

سرانجام روح ملکوتي آن فرزانه دوران، به بيکرآنهاپرواز کرد و پيکر پاکش در شهر قم به خاک سپرده شد و بدان سرزمين مقدس، شرافتي ديگر بخشيد .

هم اکنون مقبره آن فقه بزرگ و مفسر دانشمند در پارک ملي، روبروي مدرسه آيت الله العظمي گلپايگاني، واقع در خيابان ارم(آيت الله العظمي نجفي مرعشي)، زيارتگاه عاشقان کوثر مي‏باشد .

1- رجال النجاشي، ص‏16، مؤسسه النشر الاسلامي .

2- رجال الطوسي، ص‏369 .

3- الفهرست، شيخ طوسي، ص‏4 .

علامه تهراني درباره اين کتاب، مطالب قابل توجهي بيان کرده‏اند.(ر.ک: طبقات اعيان الشيعه، ج‏1، ص‏169 ).

4- همان -الامام الجواد، السيد محمد قزويني، ص‏103 .

5- معجم رجال الحديث، سيد ابوالقاسم خويي، ج‏1، ص‏317-318 .

6- معجم رجال الحديث، سيد ابوالقاسم خويي، ج‏1، ص‏317-318 .

7- التهذيب، ج‏4، کتاب الزکات، حديث 397؛ معجم رجال الحديث، ج‏1، ص‏321 .

8- همان، ص‏317 .

9- همان، ص‏318 .

10- همان .

11- رجال العلامة الحلي، ص‏5 .

12- الامام الجواد عليه السلام، ص‏103 .

13- معجم رجال الحديث، ج‏1، ص‏317 .

14- الامام الهادي عليه السلام، السيد محمد کاظم القزويني، ص‏308، مرکز نشر آثار شيعه .

15- رجال النجاشي، ص 260 .

16- الذريعة، آقا بزرگ تهراني، ج‏4، ص‏302 .

17- معجم رجال الحديث، ج‏11، ص‏189 .

18- رسال الميزان، ج‏4، ص‏191 .

19- معجم رجال الحديث، ج‏12، ص‏213 .

20- رجال النجاشي، ص‏.378

21- معجم المؤلفين، ج‏7، ص‏9 .

22- لسان الميزان، ج‏4، ص‏.191

23- رجال النجاشي، ص‏260 .

24- الفهرست، ص‏89 .

شيخ عباس قمي مي‏گويد: کتاب القرب الاسناد وي غير قرب الاسناد معروف است که از کتابهاي عبدالله بن جعفر حميري است. قرب الاسناد مثل امالي از کتابهاي رايج بين محدثان است. زيرا محدثان حديث در زمانهاي گذشته برخي از احاديثي را که از نظر سلسله سند واسطه کمتري تاامام معصوم داشته و به اصطلاح داراي سند عالي بوده‏اند، در کتاب ويژه‏اي جمع آوري کرده و آن را قرب الاسناد مي‏ناميده‏اند. آنان به اين نوع کتابها افتخار مي‏کردند. (فوائد الرضويه، ص‏264 ).

25- الفهرست، محمد بن اسحاق النديم، ص‏312، دار المعرفة بيروت- معجم الادباء، ياقوت حموي، ج‏12، ص‏215 .

26- رجال النجاشي، ص‏260 .

27- الذريعه، ج‏4، ص‏302 الي 309 - تفسير القمي، مقدمه، شيخ آقا بزرگ تهراني - ص‏5 .

28- خلاصة الاقوال، علامه حلي، ص‏49 .

29- بحار الانوار، ج‏1، ص‏27 .

ر. که: مقدمه سيد طيب موسوي جزائري بر کتاب تفسير القمي - الذريعة، ج‏4، ص‏302 - تصوف و تشيع، هاشم معروف الحسني، مفاخر اسلام، علي دواني، ج‏2 .

30- فوائد الرضويه، ص‏264 .

31- معجم الرجال الحديث، ج‏12، ص‏214 .

32- الکني و الالقاب، شيخ عباس قمي، ج‏3، ص‏84، مکتب الصدر، تهران - طبقات اعلام الشيعه، شيخ آقا بزرگ تهراني، ج‏1، ص‏32، مؤسسه مطبوعاتي اسماعيليان .

33- همان، ص‏85 .

34- بحار الانوار، ج‏3، ص‏39 - ج‏18، ص‏315 - ج 25، ص‏193 .

35- طبقات اعلام الشيعة، ج‏1، ص‏167، 168 .

36- بحار الانوار، ج‏1،

اقيانوس حديث‏

سيد سيف الله نحوي‏




/ 1