ج) اموال امام
نوع ديگرى از اموال كه در دست حاكم قرار دارد و وى آن را در جهت مصالح جامعه اسلامى هزينه مىكند اموال امام است؛ ميراث كسى كه وارثى ندارد يا منافع حاصله از اموال عمومى جزء اين اموال محسوب مىشوند. البته برخى از اين اموال بايد در مصالح عمومى هزينه شود؛ براى مثال، ديه مقتولى كه وارثى ندارد چون امام ولىدم او است يا بايد قصاص كند يا ديه بگيرد و ديه چون حق همه مسلمين است امام نمىتواند آن را به قاتل ببخشد: «ليس له العفو»1.1 ـ 2 ـ نگهدارى و جلوگيرى از تلف اموال غير (اموال بىصاحب)
برخى از اموال در جامعه وجود دارد كه صاحب آنها مشخص نيست؛ اينگونه اموال را حاكم بايد براى جلوگيرى از ضرر به صاحب مال نگهدارى كند و اگر در حال تلف شدن است و نگهدارى آن ممكن نيست بفروشد و وجه آن را براى صاحبش نگه دارد، همچنين اموال شخص غايبى كه صاحبش مشخص است و كسى وجود ندارد كه از آنها نگهدارى كند به حاكم سپرده مىشود.1 ـ 3 ـ ولايت در استفاده از اراضى عمومي
ولايت ديگرى كه امام در مسائل اقتصادى دارد ولايت در اراضى است؛ براى مثال، ولايت او بر اراضى موات، اجازه هرگونه تصرف و حتى بخشش آن اراضى را به ايشان مىدهد2. از آنجا كه حاكم وظيفه دارد موانع بهبود وضع اقتصادى را1. همان، ص1045.2. همان، ص793؛ محقق يكى از شرايط تملك زمين موات را چنين بيان مىكند: «ان لايكون مما اقطعه امام الاصل ولو كان مواتا خالياً من تحجير».