بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
موارد حكومت و قبول ولايت از باب امربهمعروف و نهىازمنكر بر شخص واجب مىشود1. به عبارت ديگر، چون فرد با بهدست گرفتن حكومت بر انجام امربهمعروف و نهىازمنكر قادر مىشود، قبول ولايت و حاكميت بر وى واجب است. به نظر ايشان امام براى انجام مصالح امت منصوب شده است2، و در موارد عديدهاى كه مصالح جامعه اسلامى بايد مدنظر قرار گيرد اتخاذ تصميم در آن مسائل به امام واگذار شده است، و حتى اگر امام يا حاكم فردى را به سبب وجود مصلحت عامهاى به كارى مشغول كرد و عامل در حين انجام وظيفه مُرد حاكم بايد ديه او را از بيتالمال مسلمين بپردازد3.محقق در گفتهاى ديگر يكى از محاسن بعثت انبيا را ارشاد مردم به مصالح دينى و دنيايى ذكر كرده است4؛ بنابراين، مىتوان گفت كه ايشان يكى از وظايف انبيا و اوليا و حكام را ارشاد مردم به مصالح دينى و دنيايى مىداند، زيرا اگر تنها بُعد پيامبرى انبيا را در نظر داشت مصالح دينى را ذكر مىكرد در حالىكه ذكر مصالح دنيايى به حاكميت آنان بر جامعه اشاره دارد، همچنانكه مىتوان وظيفه دينى انبيا را در حدّ نازلترى به حكام تسرّى داد، زيرا امربهمعروف و نهىازمنكر كه فلسفه وجودى حكومت است، از وظايف آنها مىباشد و مجموعه اوامر دينى و دنيايى را دربر مىگيرد.تعيين والى براى شهرها از وظايف ديگر حاكم است، چرا كه حكومت در اداره شهرها و اعمال حاكميت خود و تنظيم مصالح مردم به نمايندهاى نياز دارد كه در اصطلاح به وى والى نيز گفته مىشود. همچنين نصب امام جمعه نيز از وظايف حاكم به شمار مىرود.تذكر اين نكته لازم است كه حاكم با وجود اينكه بالاترين مقام سياسي1. همان، ص266.2. همان، ص804.3. شرايع الاسلام، ص369.4. المسلك، ص154.