ب) اموال امام
در كتابهاى فقهى به واژه «بيتالمال امام» بر مىخوريم، و محقق حلّى در جاىجاى آثار خويش از اين اموال ياد كرده و آنها را اموال خاصه امام ناميده است. اين اموال با وجود متفاوت بودن با يكديگر، دو خصوصيت و ويژگى مشترك دارند و آن، عبارت است از اينكه اولاً: همه تحت اشراف و حاكميت امام يا حاكم مورد استفاده قرار مىگيرند و ثانياً: حاكم اختيار دارد به هر نحوى كه صلاح بداند از آنها استفاده كند؛ يعنى حتى مجاز است قسمتى از آنها را به فرد يا افرادى هبه كند و يا هر تصميم ديگرى درباره آنها بگيرد. برخلاف اموال عمومى كه حاكم در آن اموال اين گونه مبسوط اليد نيست. عمدهترين بخش اين اموال را انفال تشكيل مىدهد، محقق درباره انفال مىگويد:هى ما يستحقه الامام من الأموال على جهة الخصوص3؛انفال آن دسته از اموالى است كه به جهت خصوص امامت امام، ويژه ايشان است.طبق اين گفته انفال براى منصب امامت است، نه براى شخص امام؛ بدين معنا1. شرايع الاسلام، ص796؛ محقق مىگويد: «المعادن الباطنة... فهى تملك بالاحياء ويجوز للامام اقطاعها قبل ان تملك». [اقطاع به معنى قطعه قطعه كردن و واگذار كردن زمين به افراد مىباشد].2. همان، ص816.3. همان، ص136.