بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
توصيف كرده است: «علامه مايه افتخارِ نكتهسنجان و دانايان بزرگ، مركز دايره اسلام، نشانه خدا در جهانها، نور خدا در تاريكىهاى زمينها و استاد مسلّم مخلوقات در همه فضايل مىباشد»1. گفته مىشود كه اين فقيه و فيلسوف بزرگ بيش از يكصد عنوان كتاب تأليف كرده كه برخى از آنها از كتابهاى درسى حوزههاى علميه است.علامه حلّى از محضر اساتيدى، چون محقق حلّى (دايىاش) سديدالدين يوسف حلّى (پدرش) و يحيىبن سعيد (پسر عموى مادرش) و خواجه نصيرالدين طوسى بهره جسته است. وى علاوه بر فقه و اصول در بسيارى از علوم عقلى و نقلي؛ مانند كلام، فلسفه، نجوم، رياضى، ادبيات، اخلاق، عرفان، هندسه، منطق، تفسير، درايه، رجال و شعر استادى مسلم بوده است. ايشان در فقه و اصول شاگرد محقق حلّى و در ادبيات، منطق و قسمتى از فقه شاگرد پدر خود و در فلسفه، عرفان، نجوم و رياضى شاگرد خواجه نصيرالدين طوسى بوده است. علامه مدتى در بغداد در زمان وزارت خواجه نصيرالدين طوسى در محضر وى تلمذ مىكرد تا اينكه در اندك زمانى نبوغ و علم سرشارِ وى زبانزد خاص و عام گرديد، به گونهاى كه سلطان محمد خدابنده، حاكم بغداد او را ملازم خود در سفر و حضر قرار مىداد و جلسههاى مناظره با حضور علماى ديگر مذاهب اسلامى و غيراسلامى ترتيب مىداد و دانشمندان را به مناظره با علامه وادار مىكرد، موفقيت وى در اين مناظرهها مقامش را نزد سلطان و شيعيان به حدى بالا برد كه به او لقب «علامه» دادند. تقىالدينبن داود او را اينگونه توصيف مىكند: «شيخ الطائفة و علامة وقته وصاحب التحقيق والتدقيق، كثير التصنيف، انتهت رياسة الامامية اليه فى المعقول والمنقول...»2. علامه حلّى سرانجام در سال 726 هجرى ديده از جهان فرو بست.1. محمد خوانسارى، روضات الجنات، ج2، ص269.2. تقىالدينبن داود حلّى، كتاب رجال، ص119.