2ـ يحيى بن سعيد حلّى
يحيى بن احمدبن يحيىبن حسنبن سعيد حلّى معروف به يحيىبن سعيد، پسر عموى محقق حلّى و از فقها و ادباى بزرگ قرن هفتم هجرى است. به گفته ابنداود ـ يكى از معاصران وى ـ ايشان در علوم مختلف تبحر خاصى داشت و از زاهدترين و با تقواترين فضلاى عصر خود بود. يحيىبن سعيد در سال 601 هجرى متولد شد و سرانجام با عمرى تلاش و كوشش، در سال 689 يا 690 هجرى دار فانى را وداع گفت. از تأليفات وى در فقه كتاب «الجامع للشرايع» و در اصول كتاب «المدخل» مىباشد1.3ـ سديدالدين يوسف حلّى
شيخ سديدالدين يوسفبن شرفالدين علىبن مطهر حلّى، پدر علامه حلّى و داماد محقق حلّى است. وى از فقها و اصوليين بزرگ قرن هفتم و به گفته محقق، اعلم اصوليين حلّه در آن عصر بوده است، چنانكه وقتى خواجه نصيرالدين طوسى در حلّه حضور مىيابد و از محقق سئوال مىكند كه اعلم اصوليين حلّه كيست، محقق در جواب وى سديدالدين يوسف را يكى از دو نفرى كه اعلم اصوليين هستند، مىخواند2. ايشان از دانشمندانى بود كه قبل از فتح بغداد، هنگامى كه مردم حلّه از ترس مغولها شهر را ترك كرده و به بيابانها پناه برده بودند، به اتفاق دو تن ديگر از دانشمندان حلّه براى چارهانديشى در دفع تجاوز به حلّه جلساتى تشكيل دادند و سرانجام تصميم گرفتند تا به هولاكو نامه بنويسند، هولاكو نيز در جواب، مأمورى مىفرستد تا به اين چندنفر بگويد كه به حضور من آمده و خواسته خويش را بيان كنند. آنها با شنيدن جواب هولاكو، به علت رعب و وحشتى كه از وى به دل داشتند هيچكدام جز سديدالدين يوسف حاضر به رفتن همراه مأمور نمىشوند. [بنابر آنچه علامه حلّى در كتاب كشف اليقين نقل مىكند 3] سديدالدين از هولاكو براى شهر1. سيدمحسن امين، اعيان الشيعه، ج10، ص287.2. شيخ يوسف بحرانى، لؤلؤة البحرين، ص230.3. حسن بن يوسف حلّى (علامه)، كشف اليقين، ص81.