بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
بسپارد تا مطابق دين خود وى را مجازات نمايند.در اين عبارتها جرائم مخصوصى ذكر نشده و به كلى هر جرمى را كه از نظر اسلام ممنوع ولى در دين آنان مجاز است شامل مىشود. البته شرط استتار و عدم اظهار1 همچنانكه در معاملات مختصه بود، در جرائم مختصه نيز وجود دارد، زيرا اگر اهل كتاب آشكارا نزد مسلمانان جرائمى مرتكب شوند كه مشمول حكم فوق قرار گيرد آن جرائم نزد مسلمانان نيز لوث شده و آنها نيز به انجام آن جرأت مىيابند.در دادگاه اسلامى تساوى بين مجرم مسلمان و ذمى قابل توجه است، چنانكه در شرايط ذمه نيز به صراحت آمده است:ان يجرى عليهم احكام المسلمين2؛احكام مسلمين بر آنان جارى مىشود.برخى از مواردى كه محقق در اينباره مثال مىزند بدين قرار است: دزد ذمى در مجازات حكم دزد مسلمان را دارد3، ذمى به كشتن ذمى ديگر قصاص مىشود4. البته در مواردى مجازات ذمى تشديد مىيابد، زيرا وى علاوه بر انجام جرم به پيمان ذمه خود نيز خللى وارد كرده است؛ براى مثال، در زنا با زن مسلمان كه در پيمان ذمه بهصورت كلى (عدم آزار به مسلمانان) آمده مجازات مرگ پيشبينى شده است5] محصن و غيرمحصن]، يا ذمى در قتل مسلمان به اعدام و مصادره اموال به نفع مسلمان محكوم مىشود.چنانچه فرد ذمى مسلمانى را به خطا بكشد بايد ديه وى را به اولياى او1. همان.2. همان، ص252.3. همان، ص953.4. همان، ص986؛ چنانكه محقق مىگويد: «يقتل الذمى بالذمى والذمية بعد رد فاضل ديته والذمية بالذمية والذمي».5. همان، ص936.