بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
است ولى كافر به مأمن خود برگردانده مىشود؛ يعنى تعرض به او تا وقتى كه به مأمن خود بازنگشته ممنوع است و بعد از برگشت، در حكم ديگر كفار است.نكتهاى كه تذكر آن لازم است اينكه اگر به كافرى امان داده شد همانگونه كه جانش در امان است اموالش نيز در امان است و هر يك از مسلمانان اگر تعرضى به اموال وى كردند به بازگرداندن آن ملزماند حتى اگر وى براى اقامت به دارالحرب برگشت باز امان بر اموالش باقى است و بعد از فوت وى به ورثهاش مىرسد، محقق مىگويد:اذا عقد الحربى لنفسه الأمان ليسكن فى دارالاسلام دخل ماله تبعاً، ولو التحق بدارالحرب للاستيطان انتقض امانه لنفسه دون ماله1؛هنگامى كه كافر حربى براى جان خود امان گرفت تا در كشور اسلامى ساكن شود مال وى نيز به تبع جانش در امان است، و اگر براى اقامت به دارالحرب رفت امان از جانش برداشته شده، ولى از مالش برداشته نمىشود.در اين عبارت محقق تصريح كرده است كه كافر حربى مىتواند با امان در كشور اسلامى ساكن شود و در صورت پناهنده شدن به كشورى كه با مسلمانان در جنگ است هيچيك از مسلمانان و حتى حاكم حق ندارند به اموال وى تعرض كنند گرچه امان از جانش نقض شده باشد.
ج) كفار معاهد داخلي
اينكه آيا در كشور اسلامى كفارى غير اين دو گروه اهل كتاب و مستأمنين وجود دارند يا خير، بايد گفت كه البته گروهى از كفار معاهد نيز كفار داخلى به حساب مىآيند و آنها كسانى هستند كه قبل از اينكه مسلمانان سرزمينشان را فتح كنند در پيمان صلح خود سرزمين محل سكونت خود را به حكومت اسلامى دادهاند. اين افراد مثل اهل ذمه بايد مبلغى سرانه به عنوان جزيه بپردازند و1. همان، ص239.