بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
يا منع كردهاند؛ براى نمونه به مواردى از سختگيرىهايى كه در فقه به آنان شده اشاره مىكنيم: از مسلمان ارث نمىبرند با اينكه مسلمان از آنان ارث مىبرد1، وقف مسلمان به نفع كافر حربي2 و همچنين وصيت به نفع او (على الاظهر) صحيح نيست3، جواز بردهگيرى تنها به اهل حرب اختصاص دارد4، درباره ماترك ذمى كه به وارث حربى رسيده پس از انتقال به وى امانى نيست5 و صدها نمونه از اين موارد كه بيشتر به جهت حربى بودن آنها حكمهايى كه مربوط به دشمنان در جنگ مىباشد براى كفار حربى وارد شده است.كفار حربى با بهدست آوردن اموال مسلمين حتى در جنگ مالك آنها نمىشوند6 و بهنظر محقق، مسلمان مىتواند از كافر حربى ربا بگيرد چون بين مسلمان و كفار حربى ربا متصور نيست. البته با كفار حربى در زمان آتشبس يا صلح معاشرتهايى صورت مىگيرد و حتى فريب در آتشبس جايز نيست، چنانكه محقق مىگويد:ما يؤخذ غيلةً من اهل الحرب ان كان فى زمان الهدنة اعيد عليهم وان لم يكن كان لآخذه وفيه الخمس7؛آنچه با مكر و فريب از اهل حرب به چنگ آيد اگر در زمان آتشبس باشد به آنان برگردانده مىشود و اگر در زمان آتشبس نباشد آن چيز از كسى است كه بهدست آورده و بايد خمس آن را بدهد.محقق در اين عبارت غارت اموال كفارى را كه در حال آتشبس هستند منع1. همان، ص814.2. همان، ص 445.3. همان، ص479.4. همان، ص659.5. همان، ص964.6. همان، ص249؛ چنانكه محقق مىگويد: «الحربى لا يملك مال المسلم بالاستغنام».7. همان، ص840.