بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
موثقه مسعدةبن صدقة نيز وجود دارد كه اين وجوب عام را مقيد كرده است. با وجود اين بايد گفت: برخى از معروف و منكرها در جامعه ترك شده يا انجام مىگيرند در حالىكه بيشتر افراد، بهويژه مسلمانان متدين به معروف يا منكر بودن آن آگاهاند؛ يعنى نمىتوان مطلق امر به معروف و نهى از منكر را به افرادى كه حكومت يا هر مرجع ذيصلاح ديگر آنها را به عنوان عالِم به معروف و منكر مىشناسد واگذار كرد (چون مرجع ذيصلاح عالم بودن فرد را تأييد مىكند و الا هر فردى ادعاى علم به معروف و منكر را مىكند)، بلكه اين نوع از معروف و منكرها را بايد به عموم افراد واگذاشت، چون همه به آنها عالماند و اگر گروهى خاص فقط وظيفه امر و نهى اينگونهاى را داشته باشند آثار امر و نهى عمومى را در پى ندارد.درباره برخى ديگر از معروفها و منكرات كه به تعليم نيازمندند، مىتوان گفت كه اولاً: حكومت بايد آگاهى عمومى افراد را بالا ببرد و بر فرد، جز در موارد خاص لازم نيست كه دنبال تعليم مفاهيم آنها باشد، بلكه از آنجا كه تأسيس حكومت براى انجام امر به معروف و نهى از منكر است حكومت وظيفه دارد كه آگاهى عمومى افراد را درباره منكرات و معروفها بالا ببرد كه براى فهميدن مفهوم منكر و معروف به آموزش و تعليم احتياج نباشد و ثانياً: حكومت مىتواند با آموزش افراد خاصى، به اين مهم جامه عمل بپوشاند و گروههاى آموزش ديده كه خود نيز در عمل نمونهاند مىتوانند به حكومت در اين مهم يارى دهند.
5 ـ رعايت جنبههاى روانى امر و نهي
محقق در كلام خود رعايت جنبههاى روانى امر به معروف و نهى از منكر را لازم مىداند، زيرا عدم رعايت اين موارد چه بسا موجب تأثير منفى بر منهى عنه يا مأمور به و منزجر شدن وى از آمرين و ناهين و از دين مىشود و موجبات ضمان خود آمر و ناهى را دارد؛ يعنى رعايت حال مخاطب در امر و نهى هم از