اندیشه سیاسی محقق حلی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اندیشه سیاسی محقق حلی - نسخه متنی

روح الله شریعتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رسانده و مجموعه‏هايى فقهى در اين موضوع نوشته است. برخى ديگر از شاگردان ايشان و هم‏چنين فقهاى بعد از آنان نيز اين روش را انتخاب كرده و كتاب‏هاى ارزشمندى در اين‏باره نگاشته‏اند. ناگفته نماند كه استدلال در مورد مسئله‏اى همراه با نقل گفتار فقها را ابتدا شيخ طوسى در مجموعه‏هايى به‏صورت مجزا، نه به صورت تقارن، گردآورى كرده است؛ بدين معنا كه وى در دو كتاب «نهايه» و «مبسوط» فتاواى خود را، در يكى با استناد به نص روايات و در ديگرى با اجتهاد در موارد غيرمنصوص، بيان كرده و در كتاب «خلاف» موارد اختلاف‏نظر بين اهل تسنن و تشيع را بازگو مىكند. ابتكارى كه محقق و در پى او علامه در كتاب‏هاى فقهى خويش، به‏خصوص محقق در «معتبر» و علامه در «تذكرة الفقهاء» داشته‏اند اين است كه به صورت تقارن، نظر عالمان هر دو فرقه را در بيش‏تر مسائل بيان كرده و استدلال‏هاى آن را آورده‏اند و در نهايت، راه صحيح به نظر مؤلف همراه با استدلال منطقى انتخاب و بيان شده است.

محقق كتاب معتبر خود را هم‏چنان‏كه در مقدمه آن مىگويد، به دستور امير محمدبن محمد جوينى نگاشته است. ايشان ابتدا با ابراز اين مطلب كه مىخواسته مجموعه‏اى به نگارش درآورد كه همه مسائل فقه و مبادى ادله آن را به همراه نظرهاى مختلف در برداشته باشد، كتاب شرايع الاسلام را به صورت مختصر با نام مختصر النافع تأليف مىكند، ولى در مىيابد كه اختصار و ايجاز در مسائل، برخى از آن‏ها را مشتبه كرده است، با وجود اين اميد داشت كه به نگارش كتابى كه حاوى همه آن مطالب باشد، توفيق يابد. در همين اوان بود كه فرمان محمدبن محمد جويني1، حاكم بغداد، مبنى بر نگارش كتابى كه مسائل مختصر النافع را شرح و مشكلات آن را حل و استدلال هر يك را به وضوح بيان كند، به محقق مىرسد. اين فرمان عزم محقق را در تأليف كتاب المعتبر دو

1. محقق در مقدمه اين كتاب پس از ذكر اين مطلب، از آن امير با اوصاف و تعبيرات زيبايى به نيكى ياد كرده و وى را مىستايد.

/ 348