ب) عدالت1
دومين عنصرى كه به اعتقاد محقق در مشروعيت نظام سياسى تأثير دارد عدالت حاكم است. محقق عنصر عدالت را علاوه بر حاكم از شرايط واليان جزء و برخى ديگر از صاحبْ منصبان نيز دانسته و آن را دليل بر شايستگى فرد براى احراز آن مقام محسوب مىكند؛ براى مثال، قاضى، امام جمعه و والىشهر بايد اين ويژگى را داشته باشند. از ديدگاه محقق عنصر عدالت علاوه بر معناى اصطلاحى آن مسلمان بودن و حتى مؤمن بودن فرد را نيز شامل مىشود چرا كه ايشان چنانچه خواهيم گفت غير شيعه را عادل نمىداند چه رسد به غير مسلمان، يعنى وقتى شرط عدالت را ذكر مىكند اسلام و ايمان فرد را مفروض گرفته است و به اعتقاد ايشان كافر حتى در مسائل فردى نيز نمىتواند سلطهاى بر فرد مسلمان پيدا كند چه رسد به حكومت بر مسلمين و به همين دليل و مسائلى از قبيل شفعه كافر، وكالت از وى عليه مسلمان و... را مردود مىداند.به اعتقاد محقق، امام كه حاكم بر همه واليان است و آنها را منصوب مىكند علاوه بر صفات عامه واليان بايد داراى صفات ديگرى نيز باشد:1ـ معصوم از گناه و لغزش باشد؛2ـ با فضيلتترين مردم باشد؛3ـ عالِمترين مردم به شرع مقدس و متعبّد به آن بوده و مورد اقتداى مردم در مسائل شرعى باشد و4ـ شجاعترين مردم در جهاد و متعبد به آن بوده و از ديگران در جهاد1. پر واضح است كه ذكر عنصر عدالت براى عصر حضور جايى ندارد چرا كه عصمت موجد عدالت است؛ اين عنصر در عصر غيبت امام نقش بهسزايى دارد كه در صفحات آتى به بحث پيرامون آن مىپردازيم.