(1949 ـ 1946م = 1328- 1325ش.) حج، اين فريضة مهم و بزرگ اسلام، از دير زمان مورد توجه مسلمانان اندونزي بوده است. براي بسياري از مردم آن کشور، حج برنامهاي است براي آغاز يک زندگيِ تازه و ورود به موقعيتِ جديدِ اجتماعي. کساني که موفق به اداي فريضة حج شده و به موطن خود باز ميگردند، «حاجي» لقب گرفته و اين لقب را پيش از نام خود به کار ميبرند. حاجي پس از بازگشت از حج، وقت خود را بيش از پيش، صرف امور ديني کرده و صاحب اعتبار اجتماعي بالا ميشود. حتّي بعضي از حجاج اندونزيايي، براي نشان دادن تمايزِ خود از بقية مسلمانان، لباسهاي سفيد به تن ميکنند. اهميت ويژة حج نزد مسلمانان اندونزي، موجب ميشود که هر سال بر تعداد متقاضيان حج در اين کشور افزودهگردد. بهطور کلّي، پيش از جنگ جهانيِ دوم، ميان 10 تا 30 هزار نفر از اندونزي به حج مشرف ميشدند. حج سال 1926م. (= 1305 ش.) در مقايسه با سالهاي پيش از جنگ جهاني، شاهد حضور بيشترين تعداد حجاج اندونزيايي بود که تقريباً به 52 هزار نفر ميرسيد. در زمان جنگ جهاني دوم، عزيمت به مکه براي انجام فريضة حج، امکانپذير نشد. پس از جنگ جهاني دوم و در سال 1946م (= 1325 ش.) مردم اندونزي که زير سلطة حاکميت هلند درآمده بودند، با سفر تعداد اندکي به حجاز، دوباره فرصت زيارت خانة خدا را يافتند. در اين فصل، آنچه که اساس توجه و تمرکز ما را به خود معطوف خواهد کرد، سياست و خط مشي دولت هلند در قبال فريضة ديني حج ميباشد. در صفحات پيشرو، بعضي از خصوصيات اين خط مشي را، که متأثر از دلايل سياسي مختلف بود، مورد تجزيه و تحليل قرار ميدهيم. حکومت هلندي هندوستان، بعد از سال 1945م. (= 1324 ش.) به خاطر اهميت فريضة حج براي مسلمانان اندونزي و نيز به اميد کسب محبّت و دوستيِ آنان، کوشيد سياست آزادانهاي را در اين زمينه پياده کند و ارز مورد نياز مسلمانان در سفر به حجاز را تهيه نمايد. ليکن بعد از سال 1945 (= 1324 ش.) به خاطر کمبود منابع انرژي، نظام سهميه بندي حج به اجرا درآمد. تعداد حجاج، هر سال به وسيلة حکومت تعيين ميگرديد. سامان دهي امور حج، مانند سالهاي پيش از جنگِ جهاني، از سوي مديريت امور داخله و شرکت کشتيراني کنگسي ـ تيگا، که از اتحاد سه شرکت کشتيراني هلندي (روتردامس لويد، استوموارت ماتساپيژ «نلدرلند» و استوموارت ماتساپيژ «اوشن») به وجود آمد و کار نقل و انتقال حجاج ميان اندونزي و عربستان سعودي را بر عهده گرفت. زائران پس از رسيدن به سرزمينهاي مقدس، زير نظر اعرابي در ميآمدند که با لقب مطوّف وظيفة راهنمايي حجاج را متعهّد شده بودند. بنابر قوانين حکومت عربستان سعودي، تنها مطوّفهايي که داراي مجوز رسمي بودند ميتوانستند در اين زمينه فعاليت داشته باشند. دستمزد مطوّفها از پولي تأمين ميشد که حجاج اندونزيايي پيش از سفر آن را ميپرداختند. دولت هلندي هندوستان اميدوار بود با اعزام تعداد زيادي از مسلمانان اندونزي به مکه، اندونزياييهايي که در شهرهاي بزرگ عربستان؛ مانند مکه، مدينه و جده سکونت داشتند، از افکار و اعمال جمهوري خواهانة خود دست بردارند. همانگونه که پيشتر هم اشاره کرديم، حدود دو هزار اندونزيايي ـ که در سالهاي پيش براي انجام فريضة حج و يا تحصيل علوم ديني به عربستان سفر کرده و به سبب بروز جنگ، با مشکلات مالي روبه رو شده بودند، از اواسط سال 1942م. (= 1321 ش.) به بعد، از سرکنسولگري دولت هلند در جده به صورت ماهيانه مساعدتهاي مالي ميگرفتند. اين افراد، که در عربستان سعودي سکونت داشتند، از اعلام استقلال سوکارنو و محمد حطا، در 17 آگوست سال 1945م. (= 1324 ش.) با شور و هيجان خاصي استقبال کردند. در 27 سپتامبر سال 1945م. رهبران اجتماع سيصد نفري از اندوزياييهاي ساکن مکه متفقالقول تصميم به حمايت از جمهوريت گرفتند و يک ماه بعد کميتهاي با عنوان تشکيلات، استقلال اندونزي را تأسيس نمودند. بيشتر اندونزياييهاي ساکن در شهرهاي مقدس عربستان، به عضويت اين تشکيلات درآمدند و آغاز به نشر افکار استقلال طلبانة اندونزي؛ به خصوص در ميان زائران کشورهاي مختلف اسلامي کردند. در موسم حج سال 1945، که مصادف با ماه نوامبر بود، اعلاميههايي از سوي رهبران حامي استقلال اندونزيِ ساکن در مصر به زبان عربي چاپ و در شهر مکه ميان حجاج پخش گرديد. اين اعلاميه، تمام مسلمانان را به حمايت از استقلال طلبيِ مردم اندونزي فرا مي خواند و در عين حال از دولتهاي عرب ميخواست که جمهوري اندونزي را بي درنگ به رسميت بشناسند. همچنين در نوامبر سال 1945، رهبران تشکيلات استقلال اندونزي، با مراجعه به نزد والي حجاز، اميرمنصور، خواستار صدور مجوز براي برپايي يک اجتماع، جهت معرفيِ اهداف مبارزة استقلال طلبي اندونزي به حجاج شدند. ليکن اين تقاضا از سوي والي حجاز رد شد؛ زيرا دولت عربستان سعودي انجام هرگونه تبليغات و اعمال سياسي در شهرهاي مقدس مکه و مدينه را قدغن کرده بود. ازاينرو، رهبران تشکيلات، با گرد هم آمدن در منا، ميهمانيهاي مختصري ترتيب دادند. پس از حضور تعدادي از حجاج و انجام سه سخنراني، پليس عربستان به سرعت وارد ماجرا شد و رهبران تشکيلات را بازداشت کرد، بازداشت شدگان دو ساعت بعد آزاد شدند. دولت عربستان سعودي، ابتدا ميکوشيد نسبت به تحوّلات سياسي اندونزي بيطرف بماند، ليکن عليرغم به رسميت شناختن حاکميت هلند بر اندونزي، به دليل تشابه اعتقادات مردم اندونزي و اعراب، گاهي از فعاليتهاي سياسي اندونزياييهاي ساکن عربستان چشمپوشي ميشد. بعضي از مسؤولان سعودي؛ مانند يونس ياسين، معاون وزير امور خارجه عربستان، خواستار پايان يافتن اختلافات ميان هلند و اندونزياييها از راه مسالمت آميز بودند. وزارت امور خارجه در پنجم فورية سال 1946م. (= 1325 ش.) با ارسال نامهاي به نمايندگيهاي خود در جده و قاهره، اعلام نمود از اين پس کمکهاي مالي به اندونزياييهاي تبعة هندوستان تحت حاکميت هلند که در خارج از کشور اقامت دارند، تنها در صورتي اعطا خواهد شد که حکومت هلند را تنها دولت مشروع اندونزي بدانند و صداقتنامهاي را در اين خصوص امضا نمايند. وان ريچتري ليمبوگ، نمايندة هلند در قاهره، با افزودن عبارتي به قبض رسيد دريافت کمکهاي مربوط به مسلمانان اندونزي، که در آن صاحب رسيد، حکومت هلنديِ هندوستان را تنها دولت مشروع در اندونزي ميدانست، تلاش کرد تا طرح اعلام شده را به اجرا درآورد. ليکن اين حرکت واکنش وسيعي را در ميان جماعت اندونزيايي عرب الأمل و ساير اندونزياييهاي ساکن مصر برانگيخت. رهبران معروف جامعة اندونزياييهاي مقيم مصر، در 27 فورية سال 1946، با برگزاري اجتماعي، امضاي اسنادي حاوي اينگونه مطالب را به عنوان بزرگترين گناهي که در حق سرزمين مادري ميتوان روا داشت، تلقّي کرده و بر اساس تصميمي، دولت جمهوري اندونزي را تنها حکومت مشروع اين کشور اعلام کردند. اين رهبران در عين حال اعلام کردند که رنج و گرسنگي را به اهانت بر وطن ترجيح خواهند داد. دينگمانس، نمايندة هلند در جده، خود با اين طرح مخالفت نمود. وي طرح صداقتنامه را به خاطر فقدان روابط متقابل داوطلبانه ميان هلنديها و اندونزياييها «تصميمي بيموقع» توصيف کرد. به نظر او، در صورت ممانعت طرفداران جمهوري، از امضاي اين اعلان به وسيلة ساير اندونزياييها، اختلافات گستردهاي در ميان اندونزياييهاي ساکن مکه به وقوع ميپيوست. دينگمانس اظهار کرد که به سبب عدم قبول چنين اختلافاتي از طرف مقامات عربستان سعودي، سرکنسولگري هلند در جده، در وضعيت بسيار بدي قرار گرفته و موقعيت آن دچار ضعف خواهد شد. وزارت خارجة هلند اين نظريات را مورد توجه قرار داد و آنگاه در 9 مارس سال 1946 با ارسال بخشنامة دومي، در فرمان قبليِ خود، مقداري نرمش نشان داد. وي کمکهاي مادي را منوط به ثبتنام در کنسولگري قاهره و جده و يا امضاي اعلان صداقتنامة دولت هلند کرد. دريافت کنندگان کمک، به صورت خودکار به عنوان تبعة دولت هلند پذيرفته ميشدند. تدبير ديگري نيز، که حکومت هلند در مورد اندونزياييهاي مقيم عربستان سعودي اتخاد کرد، ايجاد وضعيت مناسب براي مراجعت ايشان به وطن اصلي خود بود. در اوايل ماه آوريل سال 1946، دولت هلندي هندوستان، از طريق کنسولگري هلند در مکه اعلام کرد: آن دسته از اندونزياييهايي که قصد بازگشت به وطن را دارند، بليت رايگان دريافت خواهند کرد. ليکن از نزديک به 2000 اندونزيايي مقيم عربستان سعودي، تنها تعدادي انگشت شمار براي اين منظور ثبتنام کردند. بيشتر آنان، اعلان دولت را با عنوان «بليت نيجا» و ثبتنام کنندگان را با عنوان «مقيم نيجا» توصيف کردند. آن ها اعلام کردند پيش از هرگونه تصميم دولت جمهوري، مبني بر بازگشت آنان و تا زماني که دولت هلند بر اندونزي حاکميت دارد، به کشورشان باز نخواهند گشت. تا ماه نوامبر سال 1946، تنها گروهي متشکّل از 9 اندونزيايي، 6 تن از اهالي بانکارماسيني و 3 نفر پنتي آنکالي به اندونزي بازگشتند. در اين حال، اندونزياييهاي مقيم مکه ميکوشيدند خود را تا حدّ امکان از دايرة نفوذ حکومت هلندي هندوستان دور کنند. در ماه ميِ سال 1946، 70 اندونزياييهاي ساکن در عربستان براي اعلام عدم تبعيتشان از دولت هلند، گذرنامههاي خود را پاره کرده و به سرکنسولگري هلند در جده فرستادند. اين افراد کمکهاي مالي کنسولگري را رد کرده و بعدها با هدف پيروزي بر مشکلات اجتماعي و مالي، در 21 ژوئيه 1946 کميتهاي را در مکه با عنوان کميتة امداد اندونزي تأسيس نمودند و براي برآورده کردن احتياجات خود، به جمعآوري کمکهاي مردمي پرداختند. طرفداري اندونزياييهاي مقيم مکه از جمهوريت، مقامات هلند را، درخصوص تأثيرات آن بر روي حجاج اندونزيايي سالهاي جاري، بسيار نگران کرد. دينگمانس احتمال ميداد که طرفداران جمهوريت مانع از ثبتنام حجاج در کنسولگري هلند در جدّه شوند و آنان را مجبور به پاره کردن بليتهاي برگشت و پاسپورتهايشان کنند. دينگمانس براي جلوگيري از بروز چنين حوادثي، از دولت هلندي هندوستان خواست تا حجاج را با اين واقعيت که حج يک مناسک صرف ديني است، آگاه کنند و تمام وقت خود، در طول اقامت در شهرهاي مقدس را اختصاص به مناسک حج دهند. نسبت به ثبتنام خود در سرکنسولگري هلند در جده اهمال نکنند و اهميت و فوايد پاسپورت و بليتهاي برگشت را بدانند. در صورت گم کردن نشاني محل اقامت، هرچه زودتر به معاونت کنسولگري مکه مراجعه کنند. وانموک، معتقد بود حج را به عنوان يک عبادت صِرف ديني جا انداختن و وانمود کردن درست نيست؛ زيرا اسلام ديني جدا از سياست نبوده و مسلمانان هرگونه توصيهاي از جانب حکومت در امور ديني را به منزلة دخالت در امور ديني خويش تلقّي ميکردند. با اين وجود، وانموک ساير توصيههاي دينگمانس را مثبت ارزيابي کرده، به لزوم ارائة معلومات وهشدارهاي لازم به حجاج، درخصوص اهميت پاسپورتهايشان از جانب مأمورين صدور پاسپورت و نيز ارائة اطلاعات و راهنماييهاي کافي به زائران در اثناي مسافرت از طرف رييس قافلة حج اشاره ميکند. به نظر او بهترين تبليغات ممکن و ميسّر در حجاز، تنها با دقت و مساعدت بالاي کارمندان و ديپلماتهاي هلندي و تأثيرگذاري سياسي بر روي حجاج در سطوح بسيار پايين، با استفاده از مطوّفهايي که در مکه به عنوان راهنمايان مناسک حج انجام وظيفه ميکردند، ممکن بود. خلاصه اينکه حجاج بايد متوجه کمکها، احترام و دغدغة يک دولت غيرمسلمان نسبت به زائران خانة خدا ميشدند. به اعتقاد وانموک، انجام تبليغات آشکار در عربستان سعودي براي دولت هلند، به سبب سياستهاي غير دوستانة کشورهاي غرب با اين کشور، نميتوانست فايدهاي را با خود به همراه داشته باشد. در سوم ژوئن سال 1946 سهمية حج به طور رسمي، از جانب دولت 3000 نفر اعلام شد. از نامزدهاي سفر حج در سرزمينهاي تحت حاکميت هلند خواسته شد تا به ادارات مديريت داخله، که مسؤول صدور رواديد بودند، مراجعه کنند. علاوه بر اين، در اعلامية مذکور بر عدم پذيرش زائران از جاوه و سوماترا تأکيد شده بود. هزينة معاش هر حاجي با توجه به طول مدت اقامت در شهرهاي مقدس، از 1800 تا 2100 فلوره هلند متغيّر بود. هزينة بليت رفت و برگشت 450 فلورة هلند و ماليات پرداختي حاجيان در مقابل خدمات دولت عربستان سعودي 50/41 استرلينگ انگلستان مشخص شد. اين ماليات که پس از جنگ جهاني دوم، از طرف حکومت عربستان سعودي به مورد اجرا گذاشته شد، خدمات بهداشتي حجاج در اثناي انجام مراسم حج، ماليات حج، هزينة راهنماي حج و مصارف اقامت و حمل و نقل را شامل ميشد. حکومت عربستان سعودي دولت هلندي هندوستان را مسؤول اخذ اين ماليات و انتقال آن به حکومت سعودي به صورت دلار آمريکا و يا استرلينگ انگلستان ميدانست. دولت هلندي هندوستان، از آنجا که مجبور بود خود اين پول را، به منظور تهيّة ارز مورد نياز، از حجاج جمع آوري کند، در اين خصوص به دولت سعودي اعتراض کرد. با وجود اينکه سرکنسولگري هلند در جدّه ميکوشيد با کسب بعضي امتيازات از دولت سعودي، نصف اين مبلغ را به صورت فلورة هلند بپردازد و ماليات حجاج اندونزيايي را کاهش دهد، ليکن در اين امر موفّقيتي به دست نياورد. در ماه آگوست سال 1946 تنها حدود 100 نفر براي رفتن به مراسم حج مراجعه کردند. دليل اصلي آن، تبليغات وسيعي بود که رهبران جمهوريخواه در ارتباط با حج، بر ضدّ دولت هلند به راه انداخته بودند. اعلام صدور مجوّز براي رهبران مسلمان، جهت رفتن به مراسم حج، در اثناي ديدار واندر پلاس، مشاور امور اسلامي دولت هلند، از کاليمانتان جنوبي ـ در آوريل سال 1946 ـ و سپس تهية يک بروشور در اين باره و پخش آن در ميان مردم، واکنش رهبران معشومي را به دنبال داشت. «الجهاد»، ارگان رسمي معشومي، که مدعي بود هلنديها از حج استفادة تبليغاتي صرف ميکنند، خبر ديدار واندر والس از منطقه را، با عنوان «حج، وسيلة تبليغات هلنديها» چاپ کرد. به نوشتة الجهاد، سازمان حج هلنديها قصد داشت با به دستآوردن دل مسلمانان، آنان را به هلند متمايل و جذب کند. از اينرو، لازم بود مسلمانان اندونزي فريب هلنديها را نخورده و با تمام وجود از استقلال طلبي حمايت کنند. ک.ح.م. هاشم اشعري، از رهبران مشعومي، که در عين حال رهبر نهتاج العلما نيز بود، در گفتگوي راديويي، که در بيستم آوريل سال 1946 انجام داد، فرض و واجب بودن حج در موقعيت مناسب و واجب نبودن آن در زمان تهديد از جانب دشمن و بروز نا امني در هنگام عزيمت به مکه و بازگشت از آنجا را خاطرنشان کرد. هاشم اشعري، سازماندهيِ حج به دست هلنديها را، تنها وسيلهاي جهت منحرف کردن مسلمانان از مسير کسب استقلال دانست و حفظ استقلال کشور را همواره مهمتر از رفتن به حج تلقي ميکرد و بر آن تأکيد ميورزيد. او استفادة مسلمانان از کشتيهاي دشمن براي رفت و آمد در مسير مکه را به خاطر کمک به ثروتمندتر شدن شرکت کشتيراني کنگسي ـ تيگا، صحيح نميدانست. اشعري در پايان وعده داد واجب شدن حج، دولت جمهوري کشتيهاي مورد نياز مسلمانان را تهيه خواهد کرد. از اينرو، در سال 1949، در مراسم حجي که دولت هلندي هندوستان سازماندهي کرده بود، تنها 70 تن شرکت کردند. آن هم همگي از سومباوا و سولاوسيِ جنوبي بودند که زير نظر و مديريت مؤثر هلند قرار داشتند. از کاليمانتان جنوبي و شرقي نيز ـ که در اوايل علاقه و احترام فراواني نسبت به حج داشتند، در نتيجة تهديدها و تبليغات منفي تشکّل هاي منطقهايِ مخالف هلند، هيچکس براي حج ثبت نام نکرد. افرادي هم که قصد رفتن به مکه را داشتند، دو برابر شدن ماليات حج پس از جنگ جهاني دوم را بهانه قرار داده و از اين سفر منصرف شدند. سهمية حج سال 1947م. (= 1326 ش.) که در ابتدا از طرف مديريت امور داخله 5000 نفر تعيين شده بود، بعدها به دليل وجود مشکلات در تأمين ارز مورد نياز و به درخواست مديريت ماليه، به 4000 نفر کاهش يافت. علاوه بر اين، دولت در سال 1947 با کاستن از مدت اقامت در شهرهاي مقدس، هزينة اقامت را از 70 استرلينگ به 46 استرلينگ کاهش داد و ماليات حج را نسبت به سال قبل، 5 استرلينگ پايين آورد. از 4000 سهمية حج، 3000 سهميه به اندونزي شرقي، 500 سهميه به کاليمانتان و 500 سهميه نيز به شهرهاي تحت حاکميت هلند در جاوه و سوماترا اختصاص يافت. در سال 1947، سازمان حج؛ همانند سالهاي قبل، به دست مديريت امور داخله و شرکت کشتيراني کنگسي ـ تيگا اداره مي شد، ليکن بعضي از امور و مسؤوليتهاي محلّي، به مؤسسات منطقهاي، که به اين منظور تأسيس شده بودند، محوّل گرديد. کميتهاي با عنوان «بادان پنگوروس کسلاماتان حاج» با همکاري وزير مسؤول امور مسلمين، شيخ بهميد، کارهاي مربوط به حج را در دولت اندونزيِ شرقي سازماندهي کرد. کميتة «حلو سونگاي علما» در کاليمانتان جنوبي و کميتهاي پنج نفري، به سرپرستي رييس محکمة پنگملو، عبدالغفار، در شهر سوراباياي جاوة شرقي، امور حج را حل و فصل ميکردند. اين کميتهها در کنار ارائة معلومات به حجاج، در خصوص عبادت و سياست حج، به عنوان واسطه ميان حجاج و شرکتهاي کشتيراني نيز انجام وظيفه ميکردند. در سالهاي قبل از جنگ جهاني دوم، اين کار را راهنمايان و مبلّغان حج، که از عربستان سعودي آمده بودند، انجام ميدادند. تعداد مراجعين براي ثبتنام سفر حج در سال 1947 بسيار بيشتر از سهمية اعلام شده از طرف دولت بود؛ مثلاً در کاليمانتان جنوبي، که سال پيش از آن، هيچکس نامزد رفتن به زيارت مکه نشده بود، 2500 نفر براي گرفتن رواديد مراجعه کردند. توسعة تحوّلات مثبت منطقهاي و افزايش همکاري دولت هلند، پس از ماه ميِ سال 1947 تأثير بهسزايي داشت. در اندونزي شرقي نيز نزديک به دو هزار نفر بيشتر از سهمية تعيين شده مراجعه کردند. با بالا رفتن تعداد مراجعه کننده، از سهمية تعيين شده توسط دولت، مديران محلّي و کميتههاي مرتبط با حج، در معرض انتقادهاي شديد مردم؛ به خصوص کساني که بعدها پذيرفته نشده بودند، قرار گرفتند. واگذاري وظايف راهنمايان حج به اين کميتهها و همچنين دريافت 30 فلوره از هر حاجي، به منظور تأمين هزينههاي کميتههاي مذکور، اعتراض و انتقاد شديد حجاج را به دنبال داشت. علاوه بر آن، در اندونزي شرقي نيز درخواست کميتة مربوط به حج براي دريافت 45 فلوره به ازاي هر يک نفر حاجي، از شرکت کشتيراني، سبب بروز برخي اختلافات ميان طرفين شد؛ زيرا در سالهاي قبل از جنگ جهاني، شرکتهاي کشتيراني درصدي را براي مبلّغان و ثبتنام کنندگان حاجيان در نظر ميگرفتند. دولت هلنديِ هندوستان، در سال 1947 درصدد برآمد تا هيأتي را با عنوان اميرالحاج، به منظور سرپرستي حجاج اندونزي شرقي به عربستان بفرستد. ليکن اختلاف نظرية مقامات هلندي در مورد ويژگيهاي اين هيأت و واکنش ترديدآميز دولت عربستان براي قبول آن، موجب شد مباحث فراواني در مورد اعزام هيأت يادشده به مکه، مطرح شود. در مورد ارسال امير حج به مکه، براي نخستين بار در جلسة مشترکي که در ژوئيه سال 1947 ميان واندر پلاس و يک مقام اندونزي شرقي در جاکارتا برگزار شده بود، مطرح گرديد. در اين جلسه در مورد انتساب سرپرست حجاج دولت اندونزي شرقي به عنوان اميرالحاج و عزيمت او به مصر براي ديدار با پادشاه اين کشور قبل از سفر به عربستان سعودي نيز تصميمگيري شد. اين تصميم از سوي وانموک نيز تأييد گرديد. دولت اندونزيِ شرقي، در 8 ژوئيه 1947، در جلسة هيأت وزيران، موضوع ياد شده را تأييد و مقام مسؤول امور اسلامي، شيخ بهميد، را به رياست آن منسوب کرد. هدف از ارسال چنين هيأتي به کشورهاي عربي، کمک به افزايش اعتبار دولت در ميان مسلمانان اندونزي و اندوزياييهاي ساکن مکه بود که دولت اندونزي شرقي را به صورت «حکومتي تشريفاتي و مسيحي» ميدانستند. «واندر پلاس» اميدوار بود که مسلمانان اندونزيِ شرقي، اعزام هيأت رسمي حج را، به عنوان يک رخ داد مهمِ اسلامي و اقدامي مهم از جانب دولت اندونزي شرقي قلمداد کنند. به نظر «النيک شورمان»، رييس ديروو (مديريت شرق دور) در جاکارتا، ديدار شيخ بهميد نيز به عنوان «واکنشي مؤثر» در برابر هيأت جمهوريتِ حاضر در قاهره، به رياست «هـ . آگوس سالم» محسوب ميشد، ليکن مقامات لاهه همگي آنرا «مخاطره آميز» توصيف کردند. به عقيدة او، حضور فردي نيجايي؛ مانند شيخ بهميد در کنار سياستمدار قدرتمند جمهوريت، «هـ . آگوس سالم» مضحک و أثير بود. تنها کسي که ديدار از عربستان سعودي را مثبت ارزيابي ميکرد، وزير امور خارجة هلند بود. آدريانس، رييس امور اداري وزارت خارجه هلند، با طرح اين موضوع، که اعزام هيأتي با عنوان «اميرالحج» به عربستان سعودي ميتواند بر اعتبار دولت اندونزي شرقي در مکه بيفزايد و آن را به صورت حکومتي مستقل نشان دهد، به مخالفت برخاست. افزون بر اين، او بر اسم هيأت نيز خرده گرفت؛ زيرا «امير الحج» عنواني براي يگان مسلّح و نظامي بود که در زمان فقدان امنيت و آسايش در شهرهاي مقدس عربستان، از حجاج حفاظت ميکرد. به ادعاي او، در دورهاي که صلح و امنيت منطقه به وسيلة دولت عربستان سعودي برقرار شده بود، اعزام هيأتي با اين عنوان به مکه نميتوانست تأثير مثبتي بر روي مقامات عربستان سعودي داشته باشد. آدريانس با تأکيد بر وخامت اوضاع جمهوريت، پس از نخستين اقدام نظامي قشون هلند و عدم لزوم فرستادن نمايندة دولت اندونزي شرقي به خارج از کشور، براي تضييع جبهة جمهوري خواهان، با رفتن هيأت مذکور به مصر نيز مخالفت کرد. به اعتقاد وي، تنها انجام مراسم حج و اعزام تعداد مشخصي حاجي به مکه، براي شناساندن دولت اندونزي شرقي کافي بود. جانکمن، وزير امور کشورهاي ماوراي بحر، با ارسال تلگراف به وانموک، در پنجم آگوست سال 1947 خواستار تعويق برنامة مورد نظر به موسم حج سال 1948 شد. در اين ميان، دولت هلندي هندوستان، بنا به دستور دينگمانس عنوان هيأت را از امير الحج به «رئيس بدهة الشرف» به معناي رييس هيأت افتخاري تغيير داد. وان بوتزلار وان اوسترهود، در تلگرافيکه در 15 آگوست سال 1947 به رييس «ديروو» فرستاد، اعلام کرد که شيخ بهميد ميتواند نه فقط به عنوان راهنماي حجاج، بلکه در کسوت رييس هيأت رسمي دولت اندونزي شرقي نيز به عربستان سعودي سفر کند. مشکل ديگري هم که در اين رابطه وجود داشت، عدم قبول هيأت مذکور از طرف دولت عربستان، به دلايل مالي و سياسي بود. طبق قوانين جاري، اعضاي هيأت؛ همانند ميهمانان رسمي دولت عربستان محسوب ميشدند. هزينة اقامت و ساير مصارف افراد داخل هيأت، در عربستان، به عهدة دولت اين کشور بود و از معافيت مالي نيز برخوردار ميشدند. از نظر سياسي نيز دولت عربستان با اعلام رسمي اعزام اين هيأت از طرف دولت اندونزي شرقي، در وضعيت سختي قرار گرفت؛ زيرا اين کشور با قبول هيأت مذکور، به عنوان يکي از اعضاي اتحادية کشورهاي عرب، که جمهوريت را به رسميت شناخته بودند، گام غيردوستانهاي برضدّ دولت جمهوري بر ميداشت. ليکن در نتيجه فشارهاي دولت هلند، مقامات عربستان سعودي سرانجام به اعزام هيأت دولت اندونزي شرقي جواب مثبت دادند. در 12 سپتامبر سال 1947، وزارت امور خارجه عربستان سعودي با ارسال مکتوبي به سرکنسولگري دولت هلند در جده اعلام کرد که عربستان از هيأت اعزامي استقبال نموده و تمام امکانات لازم شهرهاي مقدس را همانند هيأتهاي ساير کشورهاي اسلامي براي آنان فراهم خواهد کرد. در سال 1947 ميلادي بنا به سهميهاي که از قبل تعيين شده بود، به اعزام حدود 4000 زائر به مکة مکرّمه اجازه داده شد. بدرقة زائران از بندرهاي اوجونگ ياندانگ، تانجونگ پريوک و آمپنان که بنادر حج ناميده ميشدند، در جوّي پر از شور و شعف انجام شد. حجاج در ميان بدرقة هزار نفر، سوار کشتيها شدند. قبل از حرکت، اطلاعاتي در خصوص بيماريهاي مسري؛ همچون وبا به آنان داده شد. شرکت کشتيراني مسؤول انتقال حجاج، کنگسي ـ تيگا قبل از جدا شدن از بندر اوجونگ ياندانگ مراسم مختصري را که در آن، اعضاي هيأت اعزامي و بعضي از مقامات دولت اندونزي شرقي حضور داشتند، برگزار کرد. پس از قبول هيأت اندونزيِ شرقي از طرف مقامات عربستان سعودي، عبدالحميد القدري دوم، سلطان پونتياناک نيز به عنوان رييس منطقة ويژة کاليمانتان غربي، قصد ديدار از عربستان سعودي و ساير دول اسلامي را نمود. دولت هلندي هندوستان تقاضاي وي را بدون هيچگونه بحثي پذيرفت. هيأت سه نفري کاليمانتان غربي متشکل از سلطان پونتياناک و دو اندونزيايي عربي الأصل در 22 اکتبر سال 1947 وارد جده شده و به عنوان ميهمانان رسمي دولت عربستان سعودي مورد استقبال قرار گرفتند. ليکن هيچ يک از اين هيأتها موفّقيتي به دست نياورد؛ زيرا خواستههاي آنها بهخاطر ديدار هـ . محمد رشيد، نمايندة دولت جمهوري در مصر از مکه و ملاقات وي با عبدالعزيز، پادشاه عربستان سعودي در 13 اکتبر سال 1947 به قصد درخواست از وي براي به رسميت شناختن دولت مطبوعش بيثمر ماند. اندونزياييهاي مقيم عربستان سعودي که هيأتهاي فرستادة هلند را مسؤول اجراي تبليغات سياسي آن دولت دانسته و هـ . رشيد را در ميان شور و هيجان استقبال نمودند. پادشاه، عبدالعزيز نيز در ديدار هـ . رشيد اعلام کرد که دولت جمهوري را ظرف مدت کوتاهي به رسميت خواهد شناخت؛ از اينرو، تلاشهاي رشيد براي به رسميت شناساندن دولت جمهوري بينتيجه نماند. علاوه بر اين، هيأت اندونزي شرقي باعث ايجاد برخي هرج و مرجهاي سياسي نيز شد. پس از فروپاشي دولت اندونزي شرقي، به رياست نجم الدين در اواخر سپتامبر سال 1947، در دولت جديد که به رياست س.ژ. وارو در 7 اکتبر سال 1947 تأسيس شد، هيچ مقامي به شيخ بهميد که پيشتر رييس هيأت اعزامي به عربستان سعودي بود، داده نشد. دولت جديد حتي خواستار بازگشت سريع شيخ بهميد به اندونزي و انتساب فرد ديگري به جاي وي شد. ليکن بنا به توصية دينگمانس، دولت جديد اندونزي شرقي به باقي ماندن شيخ بهميد در مقام خود تا زمان بازگشت به اندونزي در 16 نوامبر 1947 رضايت داد. سلطان پونتياناک از عبدالحميد القدري دوم نيز خواست تا از کشورهاي مصر، سوريه و لبنان ديدار کند. ليکن بعد از ناکام ماندن از سفر به مصر، به دليل رواج وبا، دولتهاي سوريه و لبنان نيز تقاضاي ويزاي وي را پس فرستادند. سلطان پونتياناک که امکان ديدار با گاندي و محمدعلي جناح، رؤساي دولت هند و پاکستان را هم به دست نياورده بود، در 2 نوامبر سال 1947 از طريق کراچي و دهلي نو به اندونزي مراجعت برگشت. دولت عربستان که از يک سو به حج اهميت ميداده و از سوي ديگر با اصرارهاي مدام براي به رسميت شناختن جمهوريت در اندونزي رودر رو مانده بود، هيچگونه تمايزي ميان اين سه هيأت اندونزيايي قائل نشد و تلاش کرد تا هيچ يک را بر ديگري برتري ندهد. از نظر دولت سعودي، تمام مسلمانان با هر نوع نگرش و تعليمات سياسي در اراضي مقدس، با هم برابر و مساوي بودند. عبدالعزيز پادشاه عربستان که شمشيرهاي مرصّع و جواهرنشان به شيخ بهميد و سلطان پونتياناک هديه کرده بود، هـ .رشيد را با به رسميت شناختن جمهوريت مورد لطف قرار داد. دينگمانس، سرکنسول دولت هلند در جده، سفر اين سه هيأت به مکه با اهداف متفاوت را به عنوان «آنتيتز اندونزيا که خود را به طور آشکار در اراضي مقدس نشان داد» توصيف کرد. به دنبال بازگشت هيأتهاي کاليمانتان غربي و اندونزي شرقي از عربستان سعودي. اين دولت در 22 نوامبر 1947 جمهوري اندونزي را به عنوان دولتي مستقل به رسميت شناخت. دولت هلند اين امر را حرکتي خصمانه توصيف کرد و کوشيد عربستان سعودي را به انصراف از تصميم خود، مبني بر به رسميت شناختن جمهوري اندونزي قانع کند، ليکن تلاشهايش بينتيجه ماند. سفر هيأتهاي اندونزي شرقي و کاليمانتان غربي به شهرهاي مقدس، بر روي اندونزياييهاي ساکن مکه، که با تأسيس جمعيتهايي با عنوان «پرکومپولان کمردکان اندونزيا» و «کوپيندو» تشکّل يافته بودند، تأثير منفي نهاد. آنها عليرغم تدابير محدود کنندة دولت عربستان سعودي در خصوص تبليغات سياسي، در بين حجاج، که از اندونزي و مناطق تحت حاکميت هلند آمده بودند، شروع به تبليغات منفي بر ضدّ دولت هلند نمودند. اعلاميهاي با عنوان «Haram Naik Hadji» در ميان پخش شد که در آن، طبق فتوايي، سفر حج و مناسکيکه از سوي دولتي کافر سازماندهي شود، حرام اعلام شده بود. بنا بهگزارشِ حاجياني که به اندونزي بازگشته بودند، تعداد حجاج و مسلمانان اندونزيکه در قهوهخانههاي مکه بهطور مستمر و غير رسمي اجتماع کرده و به فعاليتهايي بر ضدّ دولت هلند ميپرداختند، از صد نفر کمتر نميشد. در گزارشي که در اوايل ژانويه 1948م. (= 1327 ش.) از طرف حجاج لومبوک ارائه شد، تأثير شديد تبليغات اندونزياييهاي مقيم مکه بر حجاج، بهخصوص حجاج اين جزيره، مشهود است. براساس اين گزارش، حجاج اموال و اشياي زيادي؛ چون محصولات نساجيِ گران قيمت، ساعتهاي مرصع و جواهرنشان، کفش و لباسهاي آماده را بهطور قانوني و آن مقدار که ممکن بود، ميخريدند و به عنوان لوازم لوکس به لومبوک ميبردند. فعاليتهاي سياسي اندونزياييهاي مقيم مکّه، طرح و نقشة هلنديها براي ايجاد يک نظام فدراتيو در اندونزي را تحتالشعاع قرار ميداد. زماني که هلنديها در ژانوية 1948 دولت فدرالي را در سوماتراي شرقي تأسيس کردند، حجّاج سوماتراي شرقيِ مقيم مکه، با هدف حمايت از جمهوريت و نشان دادن ارتباط و همبستگي خود با دولت جمهوري، جبههاي را با عنوان جبهة جمهوريت سوماتراي شرقي تشکيل دادند. در ژوئيه 1948 نيز سوماتراييهاي جنوب، جبهة مشابهي را بر ضدّ برنامههاي هلند در سوماتراي جنوبي تأسيس نمودند. اين جبهه به رياست ر.م. امير عثمان، رهبر حجاج سوماتراي جنوبي مقيم مکه، با توجه به آنچه که در توافقنامه «رنويله» مشخص شده بود، آيندة قطعي سوماتراي جنوبي را براساس رأي مردم ارزيابي و از آن دفاع ميکرد. وي تأکيد کرد در رأيگيري از مردم، رأي دادن به نفع يک دولت کافر و يا نظامي غير از جمهوريت، حرام است. هـ .عبدالقادر و هـ .عبدالمطّلب، از علماي اندونزيايي سرشناس مقيمِ مکه نيز در اين خصوص فتواهايي را صادر کردند. اين فتوا که به صورت جزوهاي کوچک تهيّه و به اندونزي ارسال شده بود، پيش از رسيدن به دست مردم سوماترا، از طرف پليس هلند کشف و جمعآوري شد. مسألة اساسي مرتبط با حج سال 1948 در بُعد سياسي، شرکت و يا عدم شرکت جمهوريت در حج بود. راديو يوگياکارتا در 25 ماه ميِ سال 1948 در خبري به نقل از وزارت امور ديني اعلام کرد: دولت جمهوري، هيأت حجّي را به عربستان سعودي اعزام خواهد کرد. اين اعلاميه سوء استفادههايي را از طرف بعضي از مقامات هلندي در برداشت. حتي بعضي احتمال ميدادند که دولت جمهوري اندونزي، حجاجي را از مناطق تحت حاکميت خود، روانة مکه خواهد کرد. معاون مديريت داخله، پ.بولن اعلام کرد که اعزام خودسرانة حجّاج از سوي دولت جمهوري، از نظر حقوقي غير ممکن خواهد بود؛ زيرا براساس قانون جاري حجّ مصوّب سال 1922، تنها مديريت امور داخله و مديريت کشتيراني داراي مجوز سازماندهي و اعزام حجاج به مکه بودند. مشارکت دوجانبة تحت بيرق هلند نيز به نتايج روابط ميان هلند و دولت جمهوري بستگي داشت. بولن همچنين تأکيد کردکه کرايه کردن کشتيهاي مسافري خارجي، به وسيلة دولت جمهوري اندونزي، براي انتقال حجاج و خارج شدن انحصار آن از دست شرکتهاي کشتيراني هلندي، ضررهاي فراواني را در آينده متوجه اين شرکتها خواهد کرد. او خواستار ممانعت از هرگونه قصد و طرح دولت جمهوري براي سازماندهي حجاج به هر طريق ممکن بود. در آگوست سال 1948، دولت جمهوري اعلام کرد که هيچگونه طرح و نيّتي براي ساماندهي حج ندارد و بدينگونه، هر احتمالي در اين مورد را رد کرد. ليکن احتمال اعزام يک هيأت با نيت حسنه به عربستان سعودي، همچنان برقرار بود. در اصل، اين طرح در 11 ژوئية 1948 از طرف وزير امور ديني دولت جمهوري ک.هـ..مشکور مطرح شده بود. هدف اصلي هيأت ياد شده، اعلام مجادلة جمهوريخواهانة مردم اندونزي به مسلمانان ساير کشورهاي اسلامي و ديدار و گفتگو با اندونزياييها و ديگر مسلمانان مقيم عربستان سعودي بود. همچنين، اين هيأت وظيفة برقراري تماس با حجّاجي را داشت که از ساير مناطق تحت حاکميت دولت هلند به حج آمده بودند و نيز تصميم داشت سوء تفاهمهاي موجود را از ميان بردارد. به همين سبب، مقرّر شد که دو تن از اعضاي اين هيأتِ 9 نفره، از اهاليِ سلاوسي و کاليمانتان باشند. اين طرح از جانب دولت جمهوري مورد قبول واقع شد، ليکن به خاطر وضعيت بدِ اقتصادي، تصميم بر آن شد که هيأت، به جاي 9 نفر، با 4 نفر عضو روانة مکه شود. دولت هلندي هندوستان، در سال 1948، مجوّز اعزام نزديک به 9000 نفر به حج را صادر کرد. بيشتر اين افراد را حجّاج اندونزي شرقي و کاليمانتان تشکيل داده بودند. قسمت اندکي نيز از حجّاج جاوه (به خصوص جاوة غربي) و مناطق تحت حاکميت هلند در سوماترا بودند. در ميان اين افراد، حتّي سلطان، راجا، رييس قبيله و حاکمان محلّي نيز وجود داشتند. به عکس سالهاي قبل، در سال 1948 ميلادي اندونزياييهاي ساکن مکه تبليغات سياسي مؤثري را به راه نينداختند. به نظر دينگمانس، هم اندونزياييهاي طرفدار جمهوريت، که در مکه ساکن بودند و هم هيأت حجاج اعزامي از طرف دولت جمهوري، فعاليتهاي سياسي جدّي را در شهرهاي مقدس انجام نداده و به برگزاري اجتماعات نيز اقدام نکردند. هيأت جمهوريت برخلاف انتظار مقامات هلندي، درصدد ايجاد نمايندگي دائمي در عربستان سعودي نيز برنيامدند. قبل از ورود هيأت جمهوريت به عربستان، دينگمانس نسبت به ايجاد نمايندگي دائمي دولت جمهوري در سرزمينهاي مقدس هشدار داده و ايجاد آن را رفتاري غيردوستانه در روابط بين دو کشور عنوان کرده بود. دينگمانس حج 1948 را موفقيتآميز خواند و اعلام کرد که در اين سال، تمام حجاج اندونزيايي، غير از تعداد معدودي که اقامت خود را تا ماه دسامبر تمديد کرده بودند، در آرامش کامل و بدون تأثيرپذيري از فعاليتها و تبليغات سياسي به کشور خود مراجعت نمودند و هيچگونه هرج و مرجي در مکه به وجود نيامد. بهگفتة وي، اندونزياييهاي ساکن مکّه حجّاجي را که از اندونزي آمده بودند، مورد سرزنش و اتهام قرار نميدادند. دينگمانس در گزارشي که در 4 اکتبر 1948 به وزارت خارجة هلند ميفرستد، بر تأثير مثبت اندونزياييهاي ساکن مکه بر همشهريان زائر خود تأکيد ميکند. به نظر او، سبب اين امر، اهميت دادن هلنديها به حج، اجازه دادن به اندونزياييها بر ارسال پول براي خانوادههاي خود در مکه و ناتواني دولت جمهوري بر ارسال حاجي و پول به سرزمينهاي مقدس، به جهت محاصرة اقتصادي هلند بود. بدين ترتيب انتظار ميرفت تغييراتي هم درسياست جمهوريت خواهان مقيم مکه دربرابر اندونزياييهايي که به روابط خود با نمايندگان هلند در عربستان سعودي ادامه ميدادند، مشاهده شود. از اين پس، وحدت و مسامحه ميان جامعة اندونزياييهاي مقيم مکه بسيار محکمتر شد. «تاربيدين»، معاون کنسول درکنسولگري دولت هلند در مکه، که وظيفة تمديد و ارسال گزارش از فعاليتهاي اندونزياييهاي مقيم مکه به سرکنسولگري جدّه را نيز در فهرست کارهاي خود داشت، اوضاع سياسي مکه را در آن زمان چنين توصيف ميکند: «جمهوري خواهان مقيم مکه، از حج سال قبل بدين طرف، رفتارهاي خصمانة خود در مقابل ساکنين نيجا را کنار گذاشتهاند. اين امر بيش از همه، به تأثير شخصيت هـ .محمد رشيد، نمايندة دولت جمهوري در قاهره بستگي داشت که به عنوان نمايندة جمهوريت براي اعلام استقلال اندونزي از مصر به عربستان آمد و پس از ديدار با پادشاه ابنسعود مراسم حج خود را به جاي آورد. سکوت و ظاهر آرام و توصيههاي دلسوزانة او، بيش از همه تأثير عميقي بر گروه نظامي اندونزياييهاي حجاز گذاشت. او در سخنراني خود در جمع جمهوريخواهان گفت: هيچکس اهل نيجا (و يا اينجا و آنجا) نيست؛ در اينجا همه با يکديگر اندونزيايي و برادران ديني هستيم. از آن زمان به بعد رفتار جمهوري خواهان با ساير اندونزياييها رو به بهبود نهاد. سلام و احوالپرسي در بينشان مشهودتر شد. همه را ميتوان در قهوهخانههايي که محلّ اجتماعشان بود، در کنار يکديگر مشاهده کرد. ديدار همديگر و قرض دادن و گرفتن پول از يکديگر، امري ناپسند محسوب نميشود. پيشتر همة اين کارها حرام بود. مدارس ديني معروف اندونزياييها در مکه به نامهاي دارالعلوم و مدرسة اندونزي که قبلاً بر روي طلبههاي نيجايي بسته بود، اکنون بدون هيچگونه تبعيضي از تمام اندونزياييها استقبال ميکند». با اين وجود، فکر و نظر اندونزياييهاي مقيم مکه، در مورد هلنديها، همچنان بدون تغيير باقي ماند. بيشتر آنان باز هم از رفتن به کنسولگري هلند در مکّه امتناع ميورزيدند. رفتن به اين مکان، تنها براي افرادي که منتظر پولهاي ارسالي از طرف خانوادههايشان در اندونزي بودند، حلال بود. براساس فتوايي که در سال 1946 از طرف رهبران ديني صادر شده بود، هر اندونزيايي که به کنسولگري هلند ميرفت، کافر معرفي ميشد. جمعيتهاي اندونزيايي کوپيندو، پرکومپولان کمردکان اندونزيا و ساريکات داگانگ اندونزيا که در هر کدام از شهرهاي مکه، مدينه و جده نمايندگي داشتند، تصميم بهعدم همکاري با شرکتهاي هلنديگرفتند. بهگفتة دينگمانس، فعاليتهاي اندونزياييهاي مقيم مکه بر ضدّ رژيم استعماري هلند در زمان شروع تهاجم بزرگ اين کشور بر ضدّ دولت جمهوري در 19 دسامبر سال 1948 به اوج خود رسيد. حتي در آن زمان بعضي از کارمندان اندونزيايي کنسولگريهاي هلند در جده و مکه براي ابراز ناخرسندي خود از دولت هلند، به هر طريق ممکن توسّل ميجستند. يک طبيب اندونزيايي به نام دکتر ر. معموم رشيد کوسوماديلاگا که در کنسولگري اندونزي در مکّه کار ميکرد، از سِمت خود استعفا کرد، ليکن با توصيه و اصرار دينگمانس، به ادامة فعاليت خود در کنسولگري رضايت داد. واکنش دولت عربستان سعودي نيز در برابر حملة هلند به دولت جمهوري، بسيار شديد اللحن بود. عربستان فرود و پرواز هواپيماهاي هلندي از خاک اين کشور را، در روزهاي جنگ ممنوع اعلام کرد. سهمية حج سال 1949م. (= 1328 ش.) از جانب نمايندة ارشد پادشاهي 8600 نفر تعيين شد، ليکن اين رقم به توصية دينگمانس به خاطر سياست سرد عربستان در مقابل هلند و عدم اطمينان کامل از اوضاع اندونزي، تا 8 ژوئن به اطلاع عموم نرسيد. علاوه بر اين، دينگمانس درخواست کرد نسبت به حمل بيش از 30 کيلوگرم برنج به همراه هر حاجي حکومت فدرال موقت سال 1949 به مکه مساعدت و کمک هزينة ويژهاي براي سلطان، راجا، مقامات عاليرتبه و ساير شخصيتهاي مهم داخل در هيأتهاي حج، درنظرگرفته شود؛ زيرا در حج سالهاي قبل، اين افراد از عدم کفايت 45 استرلينگ انگليس براي تأمين احتياجات روزمرة خود، به دينگمانس شکايت کرده بودند. حکومت انگليس براي تأمين احتياجات روزمرة خود به دينگمانس شکايت کرده بودند، حکومت موقّت فدرال در جلسهاي به اعزام مقامات رده بالا به حج، به وسيلة هواپيما و عدم اجازه به حجاج براي اقامت بيش از دو ماه در مکه و مدينه به خاطر وجود مشکلات در تهية ارز لازم تصميم گرفت. در سال 1949 بيشتر حجاج از اندونزي شرقي و کاليمانتان بودند. تعداد حجاج سوماترا و جاوه به خاطر حملات هلنديها و هرج و مرج و جنگهاي چريکي بسيار کم بود. دولت حکومت ياسوندان حجاج خود را در قالب يک هيأت به مکه فرستاد. ليکن اين هيأت از اهميت هيأتهايي که قبلاً از کاليمانتان و اندونزي شرقي به عربستان سعودي اعزام شده بودند، برخوردار نبود. چريکهاي تحت فرماندهي ژنرال حسن بصري در کاليمانتان جنوبي، به افرادي که قصد رفتن به حج را داشتند هشدار داد و از مراجعة مردم به ادارات هلندي، غير از موارد عاجل و ضروري ممانعت ميکردند. اين چريکها که سازماندهي حج توسط هلنديها را صرفاً يک نوع تبليغات سياسي ميدانستند، از عزيمت نزديک به 450 حاجي به مکه با رواديد و گذرنامههاي هلندي جلوگيري کردند. جمهوري اندونزي مجدداً در سال 1949 هيأتي از حجاج را به عربستان سعودي فرستاد. به گفتة علي هاشمي، از اعضاي هيأت اعزامي به مکه، هدف اين هيأت گسترش روابط بين جمهوري اندونزي و کشورهاي عرب و تقدير از مقامات سعودي به سبب نشان دادن حسن نيت در خصوص به رسميت شناختن دولت جمهوري بود. در اثناي عزيمت هيأت حجاج جمهوري به مکه، ميزگرد مذاکراتِ مسألة اندونزي با شرکت جمهوري خواهان، فدراليستها و مقامات هلندي تحت نظارت سازمان ملل متحد در لاهه شروع شده بود. سوکارنو در دستورالعملي که به هيأت مذکره کننده داده بود، از آنان خواست تا در صورت شکست مذکرات، به اندونزي باز نگردند و مبارزات استقلال طلبانة مردم اندونزي را به گوش رهبران کشورهاي عرب رسانده و از آنان تقاضاي کمک و حمايت کنند. هيأت جمهوري خواهان که در 28 سپتامبر سال 1949 به عربستان سعودي رفته بود، در سوم اکتبر موفق به ديدار با پادشاه عبدالعزيزشد. اين هيأت تماسها و ديدارهاي زياديرا با نمايندگان کشورهاي مختلف اسلامي، رهبران اندونزياييهاي مقيم عربستان و ساير مقامات سعودي انجام داد. هيأت مذکور که پس از اتمام مناسک حج به مصر رفته بود، در آنجا نيز با بسياري از مقامات مصري؛ چون مدير دانشگاه الأزهر و دبيرکلّ اتحاد عرب و عظام پاشا ديدار و گفتگو کرد. هيأت دولت جمهوري، پس از کسب موفقيت در مذکرات لاهه، در هفتم دسامبر سال 1949 به اندونزي بازگشت.
حج گزاري در تونس
محمد بشير الشريف[1] / مهدي سرحدي پايتخت تونس (جمعيت: 3.620.000نفر) زبان رسمي عربي مساحت 165.650 كيلومتر مربع جمعيت 13.310.100 نفر (آمار سال 2006 م.) نام رئيس جمهور زين العابدين بن علي تاريخ استقلال 20 مارس 1956م. (29 اسفند 1335ش.) در آمد ناخالص ملي (GNP) 26.6 مليارد دلار درآمد سرانه 5000 دلار واحد پول دينار تونس (معادل 73/0 دلار) كد تلفن بين المللي 00216
جمهوري عربي تونس در يك نگاه
فريضة حج در همة سرزمينهاي اسلامي از اهميت ويژهاي برخوردار است و سازمانها و نهادهاي مرتبط با امر برگزاري حج، تمامي امکانات خود را براي خدمت رساني به حجاج الله به کار ميگيرند، تا آنان با سهولت و آرامش هرچه بيشتر مناسک و آداب اين فريضة مهم اسلامي را به جا آورند. اکنون براي آگاهي از آداب و رسوم حجگزاري در بخش ديگري از دنياي پهناور اسلام، هزاران كيلومتر دورتر، به غررين نقطة جهان اسلام سفر ميكنيم؛ شمال غربي آفريقا و كشور تونس، نزديكترين سرزمين عربيـ اسلامي به جهان غرب. كشوري كه تركيب معماري اسلامي و اروپايي در بناي مساجد زيباي آن، يادآور دوران اوج عظمت و اقتدار و شكوفايي علمي و هنري جهان اسلام است. بخشهاي مختلف هيأت اجرايي حج تونس، که زيرمجموعة وزارت امور ديني و مذهبي اين كشور هستند، پس از بازگشت آخرين گروههاي حجاج از سرزمين وحي، بيدرنگ مراحل اجرايي حج سال بعد را آغاز ميکنند. در ابتدا جلسات «شوراي ملّي حج» به رياست وزير امور ديني و مذهبي اين کشور برگزار ميگردد. نمايندگاني از وزارتخانههاي کشور، امور خارجه، بهداشت و درمان، گردشگري و نيز بانک مرکزي و «شرکت خدمات ملّي و اقامتي» که رسماً عهدهدار نظارت بر روند اجرايي مراسم حج است، در اين شورا عضويت دارند. در جلسات اين شورا، کاستيها و مشکلات پديد آمده در موسم حجّ گذشته بررسي ميشود تا در سالهاي آينده از بروز آنها جلوگيري به عمل آيد. همچنين نقاط قوت و تجربيات موفق نيز مورد بازبيني و دقت نظر قرار ميگيرد تا به عنوان الگويي مناسب در اجراي برنامههاي مرتبط با حج، از آنها بهرهگيري شود. پس از اعلام موعد ثبتنام از سوي وزارت امور ديني و مذهبي، مشتاقان سفر به کوي دوست، با دلهايي مالامال از عشق و اميد وصال دوست، براي نام نويسي در ليست قرعه کشي اقدام ميکنند. در هر يک از ايالتهاي 24 گانة کشور تونس، نام و مشخّصات داوطلبان گردآوري؛ و فهرستهاي مقدماتي آماده ميگردد. سپس آزمايشهاي پزشكي به طور رايگان بر روي داوطلبان انجام ميشود و قرعه کشي در تاريخ و محل از پيش تعيين شده و با حضور تمامي ثبت نام کنندگان صورت ميگيرد. ابتدا افرادي که بيش از هشتاد سال سن دارند و نيز کساني که پنج بار در قرعه کشي شرکت کرده و انتخاب نشدهاند، مستقيماً و بدون قرعه در ليست اعزام قرار ميگيرند و بقية افراد به قيد قرعه مشخص ميشوند. خانوادههاي افرادي كه براي اعزام انتخاب شدهاند، اين موهبت الهي را جشن ميگيرند و دوستان و آشنايان براي تبريك به زائران الله، گروه گروه به نزد آنان ميروند. بلافاصله پس از تعيين ليستهاي نهايي حجاج، جلسات و كلاسهاي آموزش احكام، نكات بهداشتي و مباحث تاريخي و جغرافيايي حج، در مساجد سراسر كشور برپا ميشود. هيأت اجرايي حج، براي تدريس و سخنراني در اين كلاسها، از علما و خطيباني استفاده ميكند كه علاوه بر تبحّر در علوم فقه و حديث، بياني رسا و قابل فهم داشته باشند. همچنين براي شرح و توضيح مراحل مختلف انجام مناسك حج، از تصاوير و ماكت كعبه، مقام ابراهيم ×، چاه زمزم و صفا و مروه نيز استفاده ميشود. وسايل ارتباط جمعي شنيداري، ديداري و نوشتاري نيز در امر آموزش و بالا بردن سطح آگاهي زائران نقش مهمي بر عهده دارند. همچنين به منظور آشنايي بيشتر حجاج با اماكن زيارتي و مناسك و احكام حج، كتاب راهنماي حجاج و نوار كاست و لوح فشردهاي به صورت رايگان در اختيار آنان قرار ميگيرد كه در آنها چگونگي اجراي بخشهاي مختلف مناسك با استفاده از تصاوير مناسب آموزش داده ميشود. بدين ترتيب ميتوان گفت كشور تونس نيز در جمع كشورهايي همچون مالزي، ايران، تركيه و... ـ كه به برنامه ريزي دقيق و منظم در امر حج زبانزد هستندـ قرار دارد. در زمان اجراي برنامههاي آموزشي حجاج، وزير امور ديني و مذهبي تونس خود با حضور در برخي از كلاسها، بر روند اجرايي آموزش حجاج نظارت ميكند و ضمن برقراري ارتباط مستقيم با آنان، در سخناني كوتاه، توصيهها و نكات مهم در اجراي هرچه بهتر و كاملتر مناسك و لزوم پايبندي حجاج به اخلاق اسلامي و برادري و عطوفت با يكديگر را مورد تأكيد قرار ميدهد؛ چرا كه حجاج هر كشور، سفيران سرزمين خود در بزرگترين گردهمايي ديني جهان و در مقدسترين نقطة عالم به شمار ميروند. حاجياني كه براي حضور در مراسم حج آماده ميشوند، ديْن و قرض خود را ميپردازند و اگر امانتي نزد آنان باشد، آن را به صاحبش باز ميگردانند. زنگارِ بغض و كينه را از آيينة دل ميزدايند و بسيار دقت ميكنند تا اموالي كه در راه حج هزينه ميشود، حلال و پاك و به دور از هرگونه شبهه و شائبه باشد. آنان نفقه و هزينههاي جاري خانوادة خود در حين سفر تا زمان بازگشت را براي آنها مهيّا ميكنند و براي كسب رضايت و خشنودي والدين، از هيچ كوششي فروگذار نميکنند. راهيان كوي دوست، پيش از آغاز سفر، به ديدار خويشان و بستگان و همسايگان ميشتابند و ضمن وداع با آنان، حلاليت ميطلبند. سپس هر يك از زائران بنا به سفارش رسول خدا|، از ميان همسفران، همراه و رفيقي مناسب بر ميگزيند تا در همه جا يار و غمخوار يكديگر باشند. با اعزام نخستين كاروانهاي حجاج به سرزمين وحي، در فردوگاهها نيز جوّي از شادماني و سرور پديد ميآيد. گروههاي مديحه سرايي حاضر در فرودگاه با قرائت تواشيح در مدح پيامبر بزرگ اسلام|، فضايي آكنده از معنويت و شور و شوق را در ميان حجاج و بدرقه كنندگان به وجود ميآورند كه همه را به شدّت تحت تأثير قرار ميدهد. مرحلة دوم از برنامههاي آموزشي و توجيهي حجاج در فرودگاه آغاز ميشود. اين مرحله، پس از رسيدن به عربستان نيز در اتوبوسها و محل اقامت زائران ادامه مييابد. براي سهولت در امر آموزش احكام و مناسك و اطلاع رساني به حجاج، در هتلها و منازل محل اقامت زائران تابلوهايي نصب ميگردد كه تصوير، نام و شمارة اتاق روحاني كاروان بر روي آن با حروف درشت درج شده است تا حجاج بتوانند در مواقع لزوم، به راحتي به آنان دسترسي داشته باشند. علاوه بر اين، در هر يك از ساختمانهاي محل اقامت حجاج، افرادي حضور دارند كه به صورت شبانه روزي براي خدمترساني به سالمندان، ناتوانان و بيماران، در انجام مناسك آمادگي كامل دارند. ياري رساندن به گروههاي مذكور در هنگام طواف و سعي، عزيمت به عرفات، رمي و نيز كمك به گمشدگان، از جمله وظايف اين گروهها به شمار ميآيد. همچنين وزير امور ديني و مذهبي كه رياست بعثة حج تونس را بر عهده دارد، به صورت لحظه به لحظه بر روند اجرايي امور نظارت دارد و شخصاً با سركشي به محلهاي اقامت زائران و گفتگو با آنان، از مشكلات آنها باخبر شده و براي رفع معضلات و فراهم نمودن امكانات آسايش و راحتي هر چه بيشتر حجاج، تلاش ميكند. در ايام اقامت در جوار الله الحرام، جلسات متعدد سخنراني، تدريس و بيان احكام براي زائران برپا ميشود و فضايي معنوي و روحاني پديد ميآيد كه به زائران كمك ميكند تا فارغ از دغدغههاي مادي، تمام وقت و نيروي خود را براي عبادت و بهرهگيري كامل از بركات اين سفر معنوي صرف كنند. از جملة اين مراسم و برنامهها، برگزاري جلسات ختم قرآن كريم است. دعا و نيايش به درگاه باري تعالي نيز از جمله بخشهاي اين مراسم پرفيض است. حجاج در اين جلسات با دلهايي آكنده از معنويت، دست نياز به درگاه خالق بينياز برميدارند تا مسلمانان را عزت و كرامت و وحدت عنايت فرمايد و دلهاي آنان را در شرق و غرب دنياي اسلام به يكديگر پيوند دهد، تا به ساحل امنيت و پيشرفت و تعالي واصل شوند. در روز ترويه (هشتم ذي الحجه)، علما، راهنمايان و خدمتگزاران حجاج، با تلاش و كوشش بيشائبه، كه بعضاً مستلزم شب بيداريهاي طولاني است، طبق برنامة از پيش تعيين شده و با استفاده از اتوبوسهاي ويژه، پس از احرام نسبت به انتقال حجاج به عرفات اقدام ميكنند. شب نهم اين ماه از شبهاي پر بركت به شمار ميرود و معمولاً با عبادت و نيايش و شب زنده داري همراه است. بسياري از حجاج تونسي حاضر در عرفات، آن شب را در خارج از چادرها به سر ميبرند تا چنان كه در حديث شريف قدسي آمده است، حضور پرشمار لبيك گويان به دعوت الهي موجب مباهات حضرت حق در برابر فرشتگان گردد، آنجا كه ميفرمايد: «بندگان مرا بنگريد كه ژوليدهموي و غبار آلوده، از راههاي دور و دراز به اميد بهشت من گرد آمدهاند، پس اگر گناهان آنان به تعداد ريگهاي بيابان و كف درياها باشد، آن را ميبخشايم.»[2] پس از غروب آفتاب روز عرفه، حاجيان به همراه علما و راهنمايان كاروانها و با ياري خدمتگزاران بخشهاي حمل ونقل، رهسپار مشعر الحرام ميشوند و نماز مغرب و عشا را با اندكي تأخير و به صورت شكسته (قصر) به جا ميآورند. آنان پس از جمعآوري ريگ براي رمي جمرات، رهسپار منا ميشوند و در روز عيد، پس از رمي و ذبح قرباني و حلق، از احرام خارج ميشوند تا براي ادامة مناسك عازم مكه شوند و سپس با حضور دوباره در منا و انجام بخشهاي باقيمانده از مناسك، در كنار برادران مسلمان خود از جاي جاي دنياي اسلام، بزرگترين همايش ديني جهان را با شكوه و جلوة خاص به پايان برند.