عرفان ایرانی و اندیشه مسیحی در آئین مانوی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

عرفان ایرانی و اندیشه مسیحی در آئین مانوی - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عرفان ايراني و انديشه مسيحي در آئين
مانوي

عرفان ايراني و
انديشه مسيحي در آئين مانوي



ماني، پيام‌آوري بود که ظاهرا آيين
وي
منشا الهي نداشت اما چنان فراگير شد که
زماني بر منطقه وسيعي از غرب امپراتوري
روم تا هند و از مرزهاي چين تا عربستان
گسترده شد.



نام «ماني» براي
ما معمولا تداعي کننده پيامبر نقاشي
است
که از مشهور‌ترين کتاب او، ارژنگ يا
آردهنگ (Ardahang) امروزه اثري در دست نيست.
پيام‌آوري که ظاهرا آيين وي منشا الهي
نداشت اما آن چنان فراگير شد که زماني
بر منطقه وسيعي از غرب امپراتوري روم تا
هند و از مرزهاي چين تا عربستان گسترده
شد.



پيروان کيش او در اوج
عظمتش از سواحل اقيانوس آرام تا سواحل
اقيانوس اطلس را در بر‌گرفته بودند و
دين او دين رسمي دولت ترکان اويغوري
آسياي مرکزي شد. ماني حتي موفق شد تا
اندازه‌اي بر امپراتوري چين ميانه
تاثير بگذارد. اين آيين بيش از 12 قرن
دوام آورد و احتمالا عده‌اي از مانويان
تا اوائل قرن بيستم نيز در چين وجود
داشتند. تاثير آيين ماني بر برخي از
فرقه‌هاي مسيحي در حوالي شمال ايتاليا
و جنوب فرانسه و نيز در قوانين مذهب
تائو Tao در چين به چشم مي‌خورد.

اين
اندازه گسترش و دوام، در حالي که اين
آيين به جز مدتي کوتاه و در منطقه
کوچکي، هيچ گاه از پشتوانه و قدرت
حکومتي برخوردار نبود، مايه شگفتي است.
آييني که دستورات آن بسيار دشوار بوده،
چه خصوصيتي داشته که توانسته بود اين
چنين در ميان مردم رسوخ کند؟



پژوهشگراني که به بررسي دين ماني و
زندگي خود وي پرداخته‌اند اين امر را
بيشتر در شخصيت خود ماني و شيوه تبليغ
وي جستجو مي‌کنند.



ماني در
14 آوريل (25 فروردين) 216 ميلادي در شمال
بابل به دنيا آمد. در مورد محل تولد ماني
اختلاف نظر زياد است اما ابوريحان
بيروني محل تولد وي را ده مردينو (Mardinu)
در ناحيه نهر کوتا (Nahr Kuta) در شمال بابل
مي‌نويسد. خود ماني هم در قطعه شعري
مي‌گويد: «طلبه‌اي شاکرم، برخاسته از
سرزمين بابل.» پدر ماني، پتگ يا پاتگ (که
در متون عربي نام وي به صورت «فاتق» ضبط
شده است) از تبار شاهان اشکاني و اهل
همدان بود که با زني با نام يهودي _
مسيحي مريم ازدواج کرد. مادر ماني با
خانواده کمسرکان از شاخه‌اي از خاندان
شاهي اشکاني نسبت داشت.



پتگ
از همدان به تيسفون، پايتخت اشکانيان،
رفت و در آنجا به فرقه مغتسله (= کساني که
خود را مي‌شويند) پيوست که گونه‌اي
فرقه گنوسي و تعميد‌گرا بود. او به
ادعاي خود در پي الهامي از گوشت خوردن و
برخي رفتارها دست کشيد و به اتفاق فرزند
چهار ساله‌اش، ماني، به ميان اعضاي
فرقه رفت.



به اين ترتيب، ماني
با افکار آيين‌هاي عرفاني
بين‌النهرين (ميانرودان) بزرگ شد. ماني
به گفته خودش که در گزارش ابن نديم و
بيروني ضبط است، نخستين بار در دوازده
سالگي پيام وحي را دريافت کرد و حامل
پيام، روح همزاد او بود که در متون
فارسي ميانه مانوي «نرجميک» و در
سرياني tauma (=توام، همزاد)خوانده
مي‌شود. بار ديگر، در 24 سالگي وحي به وي
نازل شد و اين بار دستور يافت تا به
تعليم دين بپردازد. او نخست پدر و بعد
بزرگان خانواده را به دين خود در آورد.
سپس براي تبليغ دين خود به سفر پرداخت.
يکي از ويژگي‌هاي تبليغ در آيين ماني
آن بود که در هر منطقه‌اي به زبان آن
منطقه و به نحوي که براي مردم آن منطقه
قابل درک باشد، به تبليغ مي‌پرداخت.
خود او در متني به زبان فارسي ميانه
مي‌گويد: «ديني که من گزيدم، از ديگر
دين‌هاي پيشينيان در ده چيز برتر و
بهتر است. يک، آن‌که دين‌هاي پيشين به
يک شهر و يک زبان بودند. اما ديني که من
آوردم، در هر شهر و به هر زبان پيدا شود
و در شهرهاي دور گسترش يابد.»



همچنين ماني از عناصر اعتقادات بومي
هر منطقه نيز وام مي‌گرفت. از اين‌رو،
در اساطير مانوي نام‌هاي ايزدان
ايراني با نقش‌هايي متفاوت تکرار
مي‌شود، از قبيل: هرمز بغ، مهر ايزد،
بهمن بزرگ، نريسه يزد.

همچنين عناصر
مسيحي چون عيساي درخشان، شيث و حضرت
عيسي مسيح (ع) که ماني خود را ادامه
دهنده راه وي مي‌خواند. ماني با تطبيق
خود با اين دين، مي‌خواست غرب را
متسخير کند، همان طور که در شرق مبلغان
آيين مانوي عناصري چند از آيين بودايي
(از جمله اعتقاد به زادمرد يا تناسخ) را
اقتباس کردند تا بهتر از سوي مردم
بودايي پذيرفته شوند. آيين مانوي از
همان آغاز به صورت آييني آميزه‌گرا
(=عقيده به توحيد عقايد گوناگون) ظهور
کرد. در اين آيين، تلفيقي آگاهانه از
اعتقادات مسيحي و ايراني بر اساس
اعتقادات باستاني بين‌النهرين در قالب
اعتقادات عرفاني تعميدي صورت گرفته
بود.

ماني همچنين يکي از ابزار مهم
تبليغي خود را کتابت مي‌دانست،
بر‌خلاف سنت شفاهي رايج در ايران. آثار
اصلي مانوي که متعلق به ماني شمرده
مي‌شود، هفت اثر بود که به زبان آرامي
شرقي، زبان محلي ماني، نوشته شده بود:
اونجيلون زيندگ (انجيل زنده)، نيان
زيندگان (گنج زندگي)، رسالات، رازان
(اسرار)، کوان (غولان)، ديبان (= ديوان،
نامه‌ها)، مزامير و نيايش‌ها.
همان‌طور که مي‌بينيم نام يکي از آثار
ماني، انجيل زنده است، از آن‌رو که
ماني خود را به منزله حواري مسيح و
ادامه دهنده راه او مي‌دانست.

در نظر
او، انجيل مسيحيان تحريف شده و انجيلي
که خود آورده بود، انجيل زنده بود.



اين هفت کتاب، کتاب‌هاي ديني مانوي
به شمار مي‌آيد. افزون بر اين‌ها، ماني
کتابي به فارسي به نام «شاپورگان» داشت
که به زبان فارسي ميانه (پهلوي) نگاشته و
در آن چکيده عقايد خود را براي شاپور
اول
ساساني شرح داده بود. ماني به واسطه
برادران شاپور، «پيروز» و «مهرشاه» که
به آيين ماني گرويده بودند، توانست سه
بار به حضور شاپور شاه پذيرفته شود. ابن
نديم در الفهرست اولين ملاقات آنها را
در روز يکشنبه اولين روز ماه نيسان که
آفتاب در برج حمل بود، ذکر مي‌کند و
مي‌نويسد اين تاريخ مصادف با روز
تاجگذاري شاپور بود و ظاهرا در همين
ملاقات، ماني «شاپورگان» را که اوشين
کتاب او و تنها کتابش به زبان فارسي
ميانه است، تقديم شاپور مي‌کند. در
منابع مانوي آمده که شاپور سخت تحت
تاثير پيام ماني قرار گرفت و به او
اجازه داد آزادانه در سراسر ايران
تبليغ کند و به اين ترتيب، ماني سال‌ها
جزو ملازمان شاپور شد و حتي در
لشکر‌کشي شاپور در جنگ با والرين،
امپراتور روم، چونان کرتير موبد در
کنار او بود، موبدي که بعدها از دشمنان
سرسخت ماني و موجب دستگيري و محاکمه وي
شد.

کتاب ديگر ماني کفالايا يا
سخنراني‌هاست که مجموعه گفتارها و تا
حدودي پيشگويي‌هاي ماني است.

اما
مشهور‌ترين کتاب ماني آردهنگ است که در
فارسي ارتنگ و ارژنگ خوانده مي‌شود و
سراسر تصويري است. ماني تمام اساطير
مانوي، داستان آفرينش و اصول اعتقادي
دين خود را در اين کتاب به تصوير کشيده
است. ماني معتقد بود که مطالب بايد به
گونه‌اي بيان شود که براي همه مردم
قابل فهم باشد. کتاب آردهنگ را مي‌توان
ابتکار ماني براي تکميل آموزش دين خود
به توده مردم به خصوص کم سوادان و
بي‌سوادان دانست. اين کتاب با توجه به
شواهد و مدارک شاهکاري هنري بود از هنر
خاص مانويان که با کوچ آنان به چين بر
هنر اين سر‌زمين تاثيراتي شگرف بر جاي
گذاشت.



بعضي از کتاب‌هاي باقي
مانده مانوي را مي‌توان مربوط به
سده‌هاي ششم يا هفتم ميلادي دانست اما
اغلب کشفيات متعلق به سده‌هاي هشتم و
نهم ميلادي‌اند.



بنابراين،
هيچ دست نوشته‌اي از خود ماني در دست
نيست اما از قرائن چنين بر مي‌آيد که
کلمات او در نهايت دقت و مراقبت به ما
رسيده است.



با آن‌که تنها يک
کتاب ماني مصور گفته شده اما در ساير
کتاب‌ها نيز براي پرهيز از يکنواختي
تزييناتي در حاشيه نوشته‌ها و حتي
استفاده از رنگ‌هاي مختلف ديده
مي‌شود.



همه اين نکات در
مقبوليت دين ماني موثر بود و شايد بيش
از همه، خود ماني که در پس کلماتش
رسالتي حس مي‌شد. او تعليماتش را با
تسلطي طبيعي اظهار مي‌کرد و در
برخوردهايش با شاهزاده‌هاي ساساني،
حتي با خود شاهنشاه، نوعي و‌قار ذاتي و
احساس حق داري موروثي ديده مي‌شد که
شايد از خون اشرافي او سرچشمه مي‌گرفت.
قدرت و انعطاف‌پذيري او نيز
شگفت‌انگيز بود. او به تمام مطالب
احاطه داشت: تعليم، تسلي، تذکر و تنظيم.
او همانقدر که در نظر ما مبلغي زيرک و
موفق است و تبليغاتش را از روي اصول
صحيح پايه‌گذاري کرده، سازمان
دهنده‌اي دقيق نيز هست که بنيان مکتبش
را محکم و ساده استوار کرده است. به همين
دليل، در نظر ما شخصيتي غير‌عادي و
جذاب
پيدا مي‌کند.



از اين گذشته، در
آن زمان به خصوص در منطقه خاورميانه،
هنر شفا بخشي و معجزه از درجه بالايي
برخوردار بود. هنري که ماني از آن
بي‌بهره نبود. او پزشکي توانا و حکيمي
معجزه‌گر بود و اين توانايي خود
مقبوليت بيشتري براي ماني به دنبال
داشت. در مجموع مي‌توان گفت: «ماني يکي
از بزرگترين بنيانگذاران و سازمان
دهندگان ديني بود که دنيا به خود ديده
است.»



منابع:



بهار، مهرداد (1375). اديان آسيايي.
تهران: نشر چشمه.



ويدن گرن، گئو
(1377). دين‌هاي ايران. ترجمه منوچهر
فرهنگ، ويراسته آرزو رسولي، تهران:
آگاهان ايده.

ويدن گرن، گئو (1376)،
ماني و تعليمات او. ترجمه نزهت صفا
اصفهاني. تهران: نشر مرکز.



منبع ميراث خبر



/ 1