ملا غلامرضا آخوندقمی، رایت پژوهش نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ملا غلامرضا آخوندقمی، رایت پژوهش - نسخه متنی

ناصر الدین انصاری قمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

آخوندقمي، ملا غلامرضا

ناصر الدين انصاري قمي

مقدمه

يکي از مفاخر علماي قم در اوائل قرن چهاردهم هجري، حضرت آيت الله حاج ملا غلامرضا قمي معروف به «حاج آخوند» و صاحب کتاب معروف «قلائد الفرائد» است. - که نامش در زاويه گمنامي مانده و کمتر به زندگي علمي او پرداخته‏اند. - در اين مقال کوتاه به شرح اندکي از زندگي سراسر تلاش و کوشش وي مي‏پردازيم و نمايي از آگاهي و تعهد و مسئوليت او را باز مي‏نمايانيم .

ولادت

تاريخ تولد آن فقيه بزرگ به خوبي روشن نيست، اما از آنجا که وي قريب السن و يا هم سن مرحوم آيت العظمي حاج سيد صادق قمي - يار ديرين و هم مباحثه خويش - بوده و تاريخ ولادت او، 1255 ق بوده است شايد سال تولد «حاج آخوند» نيز حدود 1255 ق باشد . (1)

تحصيلات

او پس از پشت سر نهادن دوران کودکي و نوجواني، و آموختن مقدمات علوم ديني در قم و تهران و اصفهان - که نزد مرحوم علامه شيخ علي نوري فلسفه را به مدت چهار سال بياموخت. - (2) و در سال 1279 ق به همراه دوست ديرين و هم مباحثه‏اش آيت الله حاج سيد صادق، رهسپار شهر علم پيامبر - نجف اشرف - گرديد و به مدت دو سال از درسهاي فقه و اصول استوانه دانش، استاد الفقهاء و المجتهدين شيخ انصاري بهره برده اين دو سال در پرورش شخصيت علمي و باروري استعداد او نقش به سزايي داشت، زيرا آنچنانکه از حاشيه‏اش بر رسائل شيخ برمي‏آيد، وي در اين مدت مباني و گفتار شيخ اعظم را به خاطر سپرد و در جاي جاي کتاب به ذکر آنها پرداخت .

پس از درگذشت شيخ انصاري در 1281 ق، وي با شرکت در حلقه درسي آيات عظام: ميرزاي شيرازي و ميرزا حبيب الله رشتي به تکميل دانسته‏هاي خويش پرداخت. بامهاجرت ميرزاي شيرازي به سامراء ،او هم بحثش حاج سيد صادق ملازمت ميرزا حبيب الله رشتي را برگزيدند و تا سال 1296 ق، به مدت 16 سال از درسهاي فقه و اصول آن وارث دانش شيخ انصاري بهره بردند. (3 )

سپس در اواخر سال 1296 ق، به همراه دوستش رهسپار سامراء شد و دو سال نيز از درس آيت الله العظمي ميرزاي شيرازي بهره برد و با مکتب فقهي سامراء نيز آشنا شد .

بازگشت به قم

مرحوم حاج آخوند و آقاي حاج سيد صادق، در سال 1298 ق، به زادگاه خويش بازگشتند و بر مسند تدريس، افتاء، وعظ و ارشاد و امامت جماعت تکيه زدند. مردم حق شناس قم هم - که دو تن از بهترين دانش آموختگان نجف را در ميان خويش مي‏ديدند. - گرد آنان را گرفتند و به استفاده از محضرشان پرداختند .

آيت الله ملا غلامرضا، ساليان فراوان در مسجد شريف امام حسن عسکري (ع) به تدريس علوم اهلبيت و اقامه جماعت و ارشاد مؤمنان پرداخت و مرحوم حاج سيد صادق هم بيشتر رسيدگي به دعاوي، قضاوت شرعي و فصل خصومات را بر عهده گرفت.(4 )

شاگردان

از شمار تلامذه مرحوم حاج آخوند اطلاع دقيقي در دست نيست، اما مسلم آنست که فضلاء و طلاب حوزه علميه قم نزد اين استاد فقه و اصول به شاگردي پرداخته‏اند. برخي از آنان عبارتند از :

1 - مرحوم آيت الله حاج سيد محمود روحاني قمي (1307 - 1381 ق) فرزند آقا سيد صادق قمي.(5 )

2 - مرحوم آيت الله حاج شيخ محمد جواد قمي (1295 - 1374 ق )

3 - مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالهادي حاج آخوند (م 1385 ق )

4 - مرحوم علامه شيخ محمد علي ارجستاني کچوئي (م 1330 ق) صاحب «انوار المشعشعين في شرافة قم و القميّين»(6 )

5 - مرحوم آيت الله حاج سيد عباس رضوي مبرقعي (م 133 5 ق )

تأليفات

امير المؤمنين علي (ع) راه ارزيابي انسان را تأليفات و نوشته‏هاي او ميداند و مي‏فرمايد: کتاب الرجل عنوان عقله و برهان فضله (7)(کتاب مرد نشانه خردمندي و دليل فضل اوست.) و «عقول الفضلاء في اطراف اقلامها»(8)(خردهاي دانشمندان به گرد قلمهايشان است .)

آيت الله ملاغلامرضا قمي نيز با اغتنام از فرصتها به تدريس منظم فقه و اصول، تربيت شاگردان و تأليف کتابهاي علمي مي‏پرداخت .

برخي از تأليفات ايشان عبارت است از :

1 - قلائد الفرائد يا «قلائد العقيان علي نحور الخُرّد الحسان »

اين کتاب مشهورترين تأليفات ايشان و يکي از بهترين حاشيه‏هاي فرائد الاصول به شمار مي‏رود که در سال 1315 ق، در تهران به خط زيباي ميرزا زين العابدين قمي و با تقريظ منظوم علامه اديب حاج سيد مهدي قمي به چاپ رسيد.(9 )

اين تقريظ چنين است :




  • يا سالکا سواحل الرسائل
    کم رکبوا سفينة البرائة
    تحيّروا في لجج القواعد
    عليک في بلوغک الفوائد
    قد نزلت في کتب الاصول
    کاملة دقائق القوانين
    تملأ من بدائع الدقيقة
    قال لنا السادة و رخوها
    أجبتُهم «بديهة خذوها» (10 )



  • قد اغرق امواجها القوافل
    و راموا الاستصحاب بالقرائة
    ما وصلوا حقيقة المقاصد
    بهذه القلّادة للفرائد
    منزلة الربيع في الفصول
    کاشفة الغطاء من العناوين
    تميّز المجاز عن حقيقة
    أجبتُهم «بديهة خذوها» (10 )
    أجبتُهم «بديهة خذوها» (10 )



استاد معظم آيت الله آقاي حاج سيد موسي شبيري زنجاني درباره اين کتاب مي‏فرمايد :

« براي مبتدي بهترين شرح، قلائد العقيان است که شرح سهل التناول و مختصري است و شارح کلمات شيخ را خوب فهميده است.»(11 )

جناب استاد آيت الله آقاي حاج سيد مهدي روحاني، نيز فرمودند :

« وقتي جد ما آقاي حاج سيد صادق، اين کتاب را ديد، فرموده بود: علم و دانش ملا غلامرضا بيش از اين است و اين کتاب همه علم او نيست .»

اين تعليقه شامل ويژگيهايي است، که عبارتند از :

1 - از آغاز تا پايان رسائل را در بر مي‏گيرد .

2 - اين کتاب، آکنده از مطالب توضيحي، نقد و ايراد بر مطالب شيخ، اشتقاق شقوق، تمهيد مقدمات براي مباحث کتاب و تکميل ايرادها و انتقادات شيخ بر ادله است .

3 - عبارات در برخي جاها، بسيار زيبا، مسجّع و مقفّي‏ است (ص 2 و 62 ).

4 - برخي از حواشي بسيار مفصل و خواندني است - به ويژه فصل استصحاب -

5 - معرفي کتابها و مؤلفين آنها (ص 59 و 62) - درباره قرب الاسناد و غوالي اللّئالي -

6 - ذکر کامل احاديث (ص 60، 459 و 503 )

7 - لغت‏شناسي (ص 40، 61، 64، 65 و 473 )

8 - فوايد رجالي (ص 62، 64، 65 و 67 )

9 - استفاده از کتابهاي تفسيري، حديثي، رجالي و لغوي (ص 62 )

10 - مطالب بسيار جالب و خواندني (ص 15، 20، 63، 327، 274 - 280 در باره قاعده لاضرر، ص 501 و 502 )

11 - معرفي علماء و فقهاء (ص 66 و 67 )

12 - رفع دشواري عبارات شيخ (ص 41 و 66 )

13 - مشخص کردن گويندگان اقوال (ص 30، 245، 262 و 458 )

14 - ذکر سخنان فقهاء از کتابهايشان (ص 21، 247، 262، 2 63 و 483 )

15 - بيان وجوه تأمل در سراسر کتاب .

16 - از همه مهمتر آنکه، مؤلف سخنان مرحوم شيخ را در مجلس درسش ضبط کرده و همه آنها را در شرح عبارات کتاب آورده است (ص 11، 13، 14، 18 و 20 - بحث شيخ درباره اخباريها - ص 27، 56، 57، 59، 62 و 63 )

مؤلف، عباراتي را که مرحوم شيخ انصاري به جاي عبارات رسائل القا فرموده، ذکر کرده است. (ص 487و 503 )

کوتاهترين بخش کتاب، فصل تعادل و تراجيح و مفصلترين بخش آن، فصل استصحاب (200 صفحه) است.(12 )

2 - قواعد الاصول، درباره دو مسئله مهم «اجتماع امر و نهي» و مسئله «ضد » (13)

3 - صلاة المسافر (14 )

4 - کتاب الصلاة (15 )

5 - کتاب القضاء (16 )

6 - کتاب الديات (17 )

7 - کنوز الجواهر (18 )

فرزندان :

اميرمؤمنان علي (ع) فرموده است:«الولد الصالح اجمل الذکرين»(19)- فرزندان شايسته، زيباترين دو ياد نيک است. - و مرحوم آيت الله ملّاغلامرضا نيز به جز تأليفات و شاگردان خويش، از نعمت داشتن فرزنداني صالح، زاهد و عالم نيز برخوردار بود. آنان عبارتند از :

1 - آيت الله حاج شيخ محمد جواد مجتهد قمي (1295 - 1375 ق )

او مهتر و برتر فرزندان حاج آخوند بود، که پس از تولد در نجف اشرف، در هفت سالگي به قم آمد و پس از تحصيل مقدمات، سطوح فقه و اصول را در محضر پدر بزرگوارش و آيت الله حاج آقا احمد قمي - برادر آيت الله العظمي حاج آقا حسين قمي - فرا گرفت و در 20 سالگي به اشاره پدرش به تهران ره سپرد و نزد حضرات آيات: ميرزا محمد حسن آشتياني ( فقه و اصول)، و حاج شيخ عل ي نوري، ميرزا محمود حکمي و شيخ عبد الکريم سبزواري ( حکمت و کلام) زانوي ادب به زمين زد و بهره‏هاي علمي بسيار برد و پس از سه سال توقف، به قم بازگشت و يک سال ديگر از پدرش بهره برد. در سال 1319 ق، به نجف رفت و در درس آيات عظام: محقق خراساني و سيد محمد کاظم يزدي حاضر شد و مباني علمي خود را استوار ساخت. او پس از 14 سال، چند ماه پس از وفات پدر بزرگوارش در ربيع الاول سال 1333 ق به درخواست عموم مردم قم - که از ايشان بازگشت به قم را خواسته بودند. - در ميان ابراز احساسات عموم اهالي که به مناسبت ورود ايشان شهر را تعطيل عمومي کرده و تا چند کيلومتري به استقبال رفته بودند، به زادگاه پدرانش بازگشت و به تدريس، تأليف، وعظ و ارشاد پرداخت و به جاي پدرش، تصدي امامت مسجد امام حسن عسکري (ع) را بر عهده گرفت .

تأليفات گرانبهايش عبارتند از :

الف) تقريرات درس فقه آيت الله سيد محمد کاظم يزدي .

ب) تقريرات درس اصول آيت الله ملا محمد کاظم خراساني .

ج) صراط المستقيم (4ج): جلد اول - در اثبات صانع و توحيد، جلد دوم - در فروع دين، جلد سوم - در معاملات، و جلد چهارم - در عدم جواز تقليد ميت .

د) سعادت بشر: در اثبات نبوت عامه و خاصه .

ه) آيينه حق نما: در اثبات ولايت عامه و خاصه

و) توحيد قمي: در دو جلد به چاپ رسيده است .

ز) کتاب کيمياء: در اثبات معاد جسماني،که در سال 1364 ق به چاپ رسيده است .

ح) ياقوت: ردّبر مادّيين و دهريّون. (20 )

وي مشغول نگارش کتاب «حادي عشر» - يازدهمين تأليفش - بود که نداي حق را لبيک گفت. کتابخانه ايشان - به همراه کتابخانه پدرش که به سفارش مرحوم حاج آخوند به وي واگذار شده بود. - پس از وفاتش، به آيت الله العظمي بروجردي واگذار و به دستور ايشان به کتابخانه مدرسه فيضيه تحويل داده شد .

وي در سال 1375 ق (1333 ش) درگذشت و پس از يک تشييع با شکوه و نماز آيت الله العظمي بروجردي بر پيکرش، در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه 3 مدفون شد.(21) و نخستين مجلس بزرگداشت او از سوي آيت الله بروجردي در مدرسه فيضيه برگزار شد .

فرزند وي - آقاي حاج محمد حسن اعرابي - داماد امام خميني 1 مي‏باشد .

2 - مرحوم حجة الاسلام شيخ عبدالهادي حاج آخوند (م‏1385 ق)(22 )

3 - مرحوم حجة الاسلام شيخ محمد حاج آخوند (م 1378 ق)(23 )

4 - مرحوم حجة الاسلام آقا حسين قمي (م 1379 ق)(24 )

هر سه از شاگردان حضرات آيات عظام: حاج شيخ عبدالکريم حايري يزدي، آقاي حجت، سيد محمد تقي خوانساري و آيت الله بروجردي به شمار مي‏آيند .

در گذشت‏

سر انجام مرحوم حاج آخوند، پس از عمري - قريب به 75 سال - سرشار از خدمات ديني و اجتماعي، در 16 ذيحجة الحرام 1332 ق(25)بدرود حيات گفت و پس از يک تشييع در خور و شايسته، در ايوان آيينه حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه 3 به خاک شپرده شد.(26) و وفاتش اثري عميق از غم و اندوه در دل مردمان قم به جاي گذاشت .

در گفتار ديگران

برخي از تراجم نگاران درباره شخصيت وي، جملاتي را نگاشته‏اند که اوصاف او را به ما نمايانده‏اند. از جمله :

1 - شيخ آقا بزرگ تهراني مي‏نويسد: دانشمند محقق، فقيه متبحر، و از بزرگان با شرافت قم...(27 )

2 - شيخ محمد حسين ناصر الشريعه هم مي‏نويسد: وي از علماي بزرگ و فقهاي سترگ قم است که در عصر خود، در اولين صف علماي اين بلد بود. علاوه بر فضل ظاهر، قدس باطن نيز داشت...(28 )

3 - حاج شيخ مرتضي انصاري دزفولي نيز مي‏گويد: فقيه اصولي، زاهد متقي، محقق مدقق، جامع معقول و منقول و از اجلّه شاگردان شيخ بوده است...(29 )

خصوصيات اخلاقي‏

مرحوم حاج آخوند عالمي متواضع و به دور از مظاهر تشخّص و تعيّن بود، تنها به حل و فصل مشکلات ديني مردم و تدريس و تأليف و امامت جماعت مي‏پرداخت. آنقدر در چشم و دل مردم قم جاي گرفته بود که مردم تکه هايي از پيراهن او را براي گذاشتن در کفن خويش، ذخيره مي‏کردند و آنرا مايه مباهات نخود مي‏دانستند. زماني گروهي از مردم قم براي زيارت عتبات عاليات به سامراء مشرف شدند و وجوهات شرعيه خود را به مرحوم ميرزاي شيرازي تقديم داشتند. اما ميرزا از پذيرفتن آنها سر باز زد و فرمود: مگر آقاي حاج آخوند در قم نيست که شما وجوهاتتان را به سامراء آورده‏ايد؟ ببريد به ايشان بدهيد .

از مظاهر فروتني حاج آخوند آنکه :

روزي براي ايشان نامه‏اي آمده بود و در آن خطاب به «حجة الاسلام» شده بود. معظم له ناراحت شد و اين عنوان را زائد بر شأن خود دانست و فرمود: حجة الاسلام فقط شيخ انصاري بود و بس .

و به هنگام وفات، وصيت نمود تا جنازه‏اش همانند يکي از مردمان عادي و به دور از تشريفات تشييع شود، اما مرحوم حاج سيد محمد باقر - توليت آستانه مقدسه - فرمود: ما مقداري از راه را به وصيت ايشان عمل مي‏کنيم و بعد از آن به صلاحديد خود تشييع مي‏نمائيم. و هم از سر تواضع، اجازه عکسبرداري از خود را نمي‏داد و بدين دليل، تصويري از او در دست نيست.(30 )

منابع

1 - آثار الحجة يا تاريخ حوزه علميه قم. محمد شريف رازي. کتابفروشي برقعي، قم .

2 - آينه پژوهش (مجله). نشريه دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم .

3 - تاريخ قم. محمد حسين ناصر الشريعة. با مقدمه و اصلاحات: علي دواني . دارالفکر، قم

4 - الذريعة الي تصانيف الشيعة. شيخ آقا بزرگ تهراني. دارالاضواء، بيروت .

5 - رجال قم. سيد محمد مقدس زاده. چاپخانه مهر ايران، 1335 ش .

6 - زندگي و شخصيت شيخ انصاري. مرتضي انصاري. اهواز، 1383 ق .

7 - سر السعادة. سيد احمد حسين روحاني. مقدمه: سيد مهدي روحاني. چاپ قم .

8 - غرر الحکم و درر الکلم. عبد الواحد بن محمد تميمي آمدي. ترجمه: محمد علي انصاري قمي. چاپ قم، 1335 ش .

9 - قلائد الفرائد. ملاغلامرضا قمي. چاپ افست، قم، 1372 ش .

10 - کتابشناسي آثار مربوط به قم. سيد حسين مدرسي طباطبايي. قم، 1353 ش .

11 - کيمياء. ملامحمد جواد قمي. چاپ قم، 1364 ق .

12 - نداي حق (روزنامه). چاپ تهران، 1371 ق .

13 - مؤلفين کتب چاپي. خان بابا مشار. تهران، 1342 ش (ج 4، ص 695 ).

14 - نقباء البشر في قرن الرابع عشر. آقا بزرگ تهراني. مشهد، 1404 ق .

15 - گفتار آقاي حاج محمد حسن اعرابي


1 - مقدمه سر السعادة، ص .5

2 - نقباء البشر، 1657 / 4؛ تاريخ قم، ص 278، هدية الرازي؛ ش 167 (احوال حاج سيد صادق قمي ).

3 - ميرزا خود فرموده است: شيخ مرحوم سه چيز داشت: علم و سياست و زهد. علم خود را به من و سياستش را به آقا حسن شيرازي بخشيد و زهدش را هم با خود به گوربرد.شيخ انصاري هم فرموده بود: من براي سه نفر درس مي‏گويم: ميرزا محمد حسن شيرازي،ميرزا حبيب الله رشتي و آقا حسن نجم آبادي. رک: نقباء البشر، 438/1 .

4 - رجال قم، ص .99

5 - آثار الحجة، .72 / 2

6 - کتابشناسي آثار مربوط به قم، ص .132

7 - غرر الحکم، 575 / 2، ح .41

8 - همان، 502 / 2، ح 55 .

9 - الذريعة، .164 / 17

10 - « بديهة خذوها» ماده تاريخ تأليف کتاب - 1312 ق - است .

11 - ابعاد شخصيت شيخ انصاري، ص 23 (مجله مسجد، ش 17 (دي 1373)، ص‏90 ).

12 - مجله آينه پژوهش، ش 27، ص 76 - .78

13 - الذريعة، 178 / 17، نقباء البشر، 1657 / 4 .

14 نقباء البشر، 1657 / 4 .

15 - همان مدرک .

16 - همانجا .

17 - همان مدرک .

18 - الذريعة، .171 / 18

19 - غرر الحکم، 65 / 1، ح 1704 .

20 - کتاب کيمياء، ص 239، رجال قم، ص .150

21 - آثار الحجة، 66 / 2 و 67، روزنامه نداي حق، سال 2، ش 8 (مقاله استاد حسين عمادزاده ).

22 - آثار الحجة، 100 / 2؛ رجال قم، ص .130

23 - همان، 108 / 2، رجال قم، ص .150

24 - همان، .91 / 2

25 - نقباء البشر، .1657 / 4

26 - تاريخ قم، ص 278 .

27 - نقباء البشر، .1657 / 4

28 - تاريخ قم، ص .278

29 - زندگي و شخصيت شيخ انصاري، ص 298 .

30 - از افادات آقاي حاج محمد حسن اعرابي - زيد عزّه -

/ 1