میرزا محمد مشهدی، صاحب تفسیر کنزالدقائق نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

میرزا محمد مشهدی، صاحب تفسیر کنزالدقائق - نسخه متنی

عبدالکریم پاک‏نیا

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ميرزا محمد مشهدي

صاحب تفسير کنزالدقائق

عبدالکريم پاک‏نيا

آشنايي اجمالي

شيخ محمد بن محمدرضا قمي مشهدي دانشمندي جامع‏نگر، اديبي کوشا، فقيهي پارسا، محدثي مورد اعتماد و از همه مهم‏تر يکي از برجسته‏ترين مفسّران دنياي تشيّع در اوايل قرن دوازدهم است. او که در يکي از بهترين دوران شکوفايي تشيّع يعني عصر صفويه زندگي مي‏کرد، با بزرگ‏ترين دانشمندان، محدثان، فقيهان و فيلسوفان سده يازده و دوازده همنشين بود. برخي از آنان عبارتند از: ملامحمد محسن فيض کاشاني(م 1091 ق ) ، علامه محمدباقر مجلسي(م 1111 ق)، علامه محقق ملامحمدباقر سبزواري، صاحب ذخيرة المعاد في شرح الارشاد(م 1091 ق)، شيخ محمد بن حسن حرّ عاملي، صاحب وسايل الشيعه(م 1104 ق) و ملاخليل بن غازي قزويني(1) نويسنده شرح عدّه‏الاصول والصافي في شرح الکافي(م 1089 ).

ميرزا محمدقمي بر اثر معاشرت با اين بزرگان و ساير دانشمندان برجسته معاصرِ خويش، به مقامات عاليه علمي و معنوي و کمالات روحاني نايل آمد. از تاريخ تولد، وفات، اساتيد و شاگردان وي اطلاعات دقيقي در دست نيست؛ امّا از گفته‏ها و نوشته‏هاي برخي از رجال‏شناسان معتبر و متبحّر و مورد اطمينان همانند محدّث نوري در الفيض‏القدسي، محقق خوانساري در روضات‏الجنات و محدّث قمي در فوائدالرضويه و سيدمحسن امين در اعيان‏الشيعه، برمي‏آيد که اين شخصيت قرآني از علّامه مجلسي و فيض کاشاني بيش‏ترين بهره‏ها را از خرمن فضل و دانش آن بزرگان برده و در سال 1107 به افتخار اخذ اجازه از علّامه مجلسي نايل آمده است.(2 )

ميرزا محمد قمي در اول تفسيرش، خود را چنين معرفي مي‏کند: «امّا بعد: فيقول الفقير الي رحمة ربّه الغني ميرزا محمد المشهدي بن محمدرضا بن اسماعيل بن جمال‏الدين القمي...».(3) بر اين اساس او اصالتاً اهل قم، امّا تولد و نشو و نماي وي در مشهد مقدس بوده است. وي علاوه بر مقدمه تفسير، در ديگر تأليفات خود نيز به اين نکته اشاره دارد.(4 )

مفسّر قمي در خطّه عالم‏پرور خراسان و در شهر مقدس مشهد ديده به جهان گشود و بعد از تحصيلات ابتدايي به کسب علوم و دانش‏هاي رايج و معارف الهي پرداخت .

اين عالم بزرگ بر اثر تلاش و کوشش فراوان توانست آثار متعدد و پر ارجي را تأليف کند، که اين آثار به نوبه خود، زينت‏بخش محافل علمي و مذهبي و چراغي فروزان براي دانش دوستان و معرفت‏جويان گرديد. در ميان تأليفات پرارج وي، تفسير بي‏نظير « کنزالدقائق» منزلت ويژه‏اي دارد .

شناخت زمان

از مهم‏ترين ويژگي‏هاي عصر صفويه، رشد و بالندگي فرهنگ اسلامي، شيعي و ايراني است. در آن دوران، علما و دانشمندان فرصت يافتند تا احکام و معارف دين اسلام بويژه مذهب شيعه را بسط و توسعه دهند و آموزه‏هاي فرهنگ اهل بيت را در قالب موسوعه‏هاي بزرگ فقهي، حديثي، تفسيري همانند وسايل‏الشيعه، بحارالانوار، الوافي، العوالم، مرآةالعقول، روضةالمتقين، و تفسيرهاي البرهان، نورالثقلين و کنزالدقائق تدوين و به دوستداران فرهنگ و معارف اهل بيت عرضه کنند .

در اين دوران علاوه بر تأليف متون ديني به زبان عربي، نهضت ترجمه کتاب‏هاي حديث به زبان فارسي نيز شکل گرفت. دانشمندان و علماي عصر صفويه از اين دوران طلايي استقبال کردند و هر کدام به سهمِ خويش از اين فرصت براي اهداف اسلامي بهره گرفتند . ميرزا محمد قمي مشهدي نيز با استفاده از فرصت به دست آمده، گذشته از تأليف کتاب تفسير، کتاب‏هاي مختلف علمي ديگري به زبان‏هاي فارسي و عربي نگاشت و با پاسخ به شبهه‏ها و سؤالات به ايفاي نقش پرداخت. او که عالمي زمان‏شناس و نوگرا بود، به نيازهاي عصر خود توجه کامل داشت. و عرضه بخشي از آثار به زبان فارسي، ريشه در همين ويژگي او دارد. او در ديباچه کتاب ستّة ضروريه خويش مي‏نويسد :

اما بعد، چنين گويد فقير حقير ميرزا محمد بن محمدرضا القمي اصلاً، المشهدي مولداً و مسکناً که: اين چند مسئله است که به اعتقاد فقير مبناي ايمان است و به گوش خاص و عام رسانيدن آن لازم... آن مسائل را به زبان فارسي کرد که همه کس بفهمند، بيان نمود تا مواليان اميرالمؤمنين (ع) منتفع گردند و ثواب آن به روزگار فرخنده آثارِ آن نامدار عايد شود .

او همچنين کتاب‏هاي التحفةالحسينيه، سُلّم درجات الجنّه، تبيان سليماني، معاد، رساله وجود و شرح زيارت رجبيه را به زبان فارسي منتشر نمود. مفسر قمي از جذابيت شعر و ادب غافل نبود و در مباحث علمي و تفسيري و توضيح مقصودِ خويش، از آن بهره مي‏گرفت .

مقابله با انديشه‏هاي انحرافي

در هر عصري عالمان متعهد وظيفه دارند که دين خداوند را از انحرافات نجات دهند و غبارها و زنگارها را از آن بپيرايند؛ چنان که حضرت صادق (ع) مي‏فرمايد: «عُلَماءُ شيعَتِنا... مُرابِطُونِ فِي الثَغرِ الّذي‏ يَلي اِبليسُ وَ عَفاريتُه يَمْنَعُونَهُم عَنِ الْخُرُوجِ لِضُعَفاءِ شيعَتِنا...؛ عالمان پيرو ما ... ، مرزباناني هستند که لشکر شيطان را از هجوم به مرزهاي ايمان و تسلط بر مستضعفان فکريِ شيعيان ما باز مي‏دارند».(5 )

در اين راستا، مفسر قمي در فرصت‏هاي مناسب به مقابله با کج‏انديشي و انحرافات برمي‏خيزد. در زمان اين مفسر عالي‏مقام «صوفيه» بسيار فعال بودند و سعي داشتند تا در ميان اقشار مختلف ملت مسلمان ايران نفوذ کنند. از اين رو، اين دانشمند گرانمايه در آثار خويش فساد عقيده و انحراف آنان را بيان مي‏دارد، بخصوص در تفسير برخي آيات، به نکوهش و فساد آنان مي‏پردازد؛ از جمله در تفسير آيه شريفه (اهدنا الصّراط المستقيم) بعد از نقل قولي از صوفيه، مي‏گويد :

مخفي نماند اين قول و تأويلي که قبلاً گذشت و اقوال و آرايي که بر اين گفته‏ها مبتني باشد، همه بر اساس مذهب صوفيه بنا شده و از اصول فاسد و باطل مي‏باشد و غرض از نقل آن، توضيح بطلان آن بود.(6 )

همچنين در تفسير آيه (وَ مِنَ النّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنّا) باز هم بعد از نقل قولي از صوفيه، مي‏گويد :

غرض از طرح اين گونه مباحث، توجه دادن خوانندگان به آراي بي‏ارزش و اعتقادات گمراه کننده آنان است؛ چرا که حق با ضدّ خودش شناخته مي‏شود .

مفسر قمي در تفسير خود گاهي جهت تکميلِ مطالب خويش سخناني را از اقوال صوفيه آورده و با عبارات کوتاهي سريعاً از آن‏ها رد مي‏شود گويا بطلان اعتقادات آنان را واضح‏تر از آن مي‏داند که نياز به بررسي و پاسخگويي مفصل داشته باشد.(7) ما در اين جا به نقل سخني شيوا از امام هادي (ع) در مورد صوفيه و اعتقادات آنان بسنده مي‏کنيم :

« محمد بن ابي خطّاب مي‏گويد: در مسجدالنبي در حضور امام هادي (ع) نشسته بوديم . ناگاه جماعتي از صوفيان وارد مسجد شدند و به گرد هم حلقه زدند و به ذکر «لااله الّااللّه» مشغول گرديدند. امام هادي (ع) به ما رو کرده و فرمود: «به اين دغل‏بازانِ رياکار اعتنا نکنيد؛ آن‏ها هم‏پيمانان شياطين و ويرانگران بنيادهاي دين هستند. آن‏ها براي آسايش جسم پارسايي مي‏کنند. شب‏زنده‏داري آن‏ها براي به چنگ آوردن غذاهاي چرب و شيرين است. عمري را با رياضت و سختي مي‏گذرانند تا فرصت گناهکاري بيابند. گرسنگي مي‏کشند تا به سفره‏ها و غذاهاي رنگين دست يابند. اذکار و اوراد آن‏ها براي فريفتن مردم و جلب دل‏هاي افراد احمق و ساده‏لوح است. کسي که به ديدار زنده و مرده آنان رود، گويي به ديدار شيطان و بت‏پرستان رفته است.»(8 )

تفسير کنزالدقائق‏

اين تفسير محصول سال‏ها تلاش و مطالعه مرحوم ميرزا محمد قمي در آثار قرآني به جاي مانده از گذشتگان و مجموعه‏اي از بهترين نظريات برگزيده و زيباترين آثار دانشمندان و مفسران قبل از وي است. علّامه مجلسي در تقريظ خود بر اين تفسير مي‏نويسد :

خداوند جزاي خير دهد به عالم شايسته، دانشمند کامل، پژوهشگر ژرف‏نگر، جانشين زبردست گذشتگان، شخصيتي که دقيق‏ترين معاني علمي را با فکر تيزبين خود به دست مي‏آورد و گوهرهاي حقيقت را با رأي صائب خود استخراج مي‏کند، عالم مطّلع، نيک اقبال و تربيت يافته مکتب اهل بيت، مولانا ميرزا محمد مؤلف اين تفسير. ان‏شاءاللّه پيوسته تحت تأييدات پروردگار توانا موفق باشد. او اين تفسير را زيبا، متقن، با کمال دقت، پرفايده و بجا نوشته و آيات بيّنات قرآن را با روايات ائمه طاهرين (ع) تفسير نموده است . نکته‏هاي ناب معاني را از پوسته لفظ جدا نموده و سنت و کتاب را با هم تلفيق کرده است. او تمام تلاش خود را در تفسير خويش به کار گرفته و آنچه از اخبار و احاديث لازم بوده استخراج نموده است. او همچنين معاني لطيف و رازهاي ناگفته را به تفسير خويش افزوده و تفسير خود را پربار و پسنديده‏تر کرده است. خداوند او را از برکات ايمانش بهره‏مند گرداند و اهل ايمان را از تفسير وي بهره‏ور سازد و به او بهترين جزاي نيکوکاران را عطا فرمايد و با ائمه طاهرين - صلوات اللّه عليهم اجمعين - محشور بگرداند .

روز عيد غدير مبارک 1102

محمدباقر بن محمدتقي(9 )

آقا جمال خوانساري، زبده‏ترين استاد مجامع علمي شيعه در عصر صفوي و صاحب تأليفات گرانسنگ علمي و تحقيقي، در مورد ميرزا محمد قمي و تفسير وي مي‏نويسد :

اما بعد، خداوند متعال با فضل کامل خويش به جناب مولا، دانشمند عارف، فاضل هوشيار، جامع فضايل اخلاقي، داناي به علوم و حکمت‏هاي بشري، عالم به اسرار وحياني و معارف قرآني... مولانا ميرزا محمد - که خداوند در هر زمينه‏اي ياور او باشد - همچنان که خداوند به او توفيق تأليف چنين تفسير ارزشمندي را عنايت کرده است. وي در تأليف و گردآوري تفسير خويش از معتبرترين تفاسير و مشهورترين کتاب‏هاي حديث بهره برده است. اين تفسير همانند نامش گنجينه نکات دقيق و درياي گوهرهاي ناياب و ارزشمند است. هر خواننده‏اي که با ديد حقيقت‏بين به آن نظري بيفکند، با صدف‏هاي پر از مرواريدِ حقيقت مواجه خواهد شد. خداوند دانش‏پژوهان و مشتاقان معارف قرآني را از ثمرات و معارف آن بهره‏مند گرداند. و اين تفسير گرانسنگ را براي مؤلف فاضلش ذخيره آخرت قرار دهد .

جمال‏الدين محمد بن حسين الخوانساري‏

محرم‏الحرام، سنه .1107(10 )

علامه شيخ آقابزرگ طهراني، کتابشناس مشهور اسلامي، در مورد تفسير کنزالدقائق چنين مي‏گويد :

اين تفسير همچون تفسير نورالثقلين در پرتو معارف اهل بيت (ع) آيات قرآن را تفسير کرده است؛ امّا از جهات متعددي بر نورالثَقلين برتري دارد؛ از جمله اين که: .1 اسناد روايات را بيان مي‏کند؛ .2 ارتباط آيات ديگر را با آيه مورد تفسير روشن مي‏نمايد؛ .3 نکات ادبي و اِعراب آيات مورد توجه قرار گرفته است؛ .4 توضيح آيات را به طور مختصر و با شرح مزجي برآورده است و سپس به نقل روايات در مورد آن مي‏پردازد؛ .5 گاهي نکاتي را برخلاف نورالثقلين مطرح مي‏نمايد.(11 )

شيوه تفسيري کنزالدقائق‏

علاوه بر امتيازاتي که علامه تهراني فرموده است، در اين تفسير مزاياي ديگري نيز مشاهده مي‏شود؛ مثلاً مباحث صرفي و نحوي، نقل و نقد اقوال ديگران، شناخت لغات، ارتباط الفاظ و آيات، توضيح الفاظ و مفرداتِ روايات و احاديث وارده در ذيل آيات، و بهره‏گيري از اشعار برترين شعراي عرب همچون نابغه و کميت بن زيد اسدي .

مفسر قمّي در تفسير خويش، احاديث قرآني را از تفسير فرات بن ابراهيم، تفسير قمي، عياشي و تبيان شيخ طوسي نقل مي‏کند. در مباحث تفسيري از مجمع‏البيان، تفسير امام حسن عسکري (ع) ، تفسير ابن مسعود و ابن عباس، کشّاف، برهان، بيضاوي، الدرالمنثور، علي بن ابراهيم و ديگران بهره مي‏گيرد. ميرزا محمد قمي در آغاز تفسير خويش، هدف از تأليف اين اثر ارزشمند را چنين بيان مي‏کند :

من در گذشته، تعليقاتي بر تفسير مشهور علّامه زمخشري نگاشته بودم و آن را با دقت و حوصله مطالعه و بررسي نمودم. سپس حواشي علّامه زبردست، شيخ بهاءالدين عاملي را مطالعه نموده و در مورد مطالب آن انديشيدم. آن گاه به نظرم آمد که تفسيري را که حاوي اسرار ناشناخته قرآن و دربردارنده نکات جديد و بکر در مورد تأويل آيات آن باشد، در پرتو احاديث و روايات و گفتارهاي قرآنيِ ائمه اطهار (ع) تأليف نمايم .

اين تفسير علاوه بر چاپ‏هاي قديمي، که در 4 مجلّد بزرگ بود، اخيراً در 11 جلد به همّت نشر اسلامي و با تحقيقات آيةاللّه مجتبي عراقي منتشر شده است. همچنين وزارت ارشاد اسلامي نيز در اسفند 1366 آن را در 14 جلد و با تحقيقات آقاي حسين درگاهي منتشر و به جامعه قرآني عرضه کرده است. ترجمه اين تفسير در زمان مفسّر انجام شده است و بخش‏هايي از آن در کتابخانه آيةاللّه مرعشي و قسمتي ديگر در کتابخانه آستان قدس موجود است .

در يک کلام مي‏توان گفت، اين تفسير چکيده مهم‏ترين تفاسير اماميه و عصاره انديشه‏هاي قرآني تا عصر مفسّر قمي است. کنزالدقائق سرشار از عبارت‏هاي زيباي انوارالتنزيل بيضاوي، جمع‏بندي و نظم و ترتيب مجمع‏البيان طبرسي، نکات جذاب و دلنشين کشّاف زمخشري و حاشيه‏هاي شيخ بهايي و سايرين است که مؤلف، با تجزيه و تحليل آن‏ها، بهترين نظرات را برگزيده و سپس انديشه‏هاي بديع خويش را بر آن‏ها افزوده، در نتيجه تفسيري نفيس، جامع و جالب توجه پديد آورده است. به همين جهت در طول سه قرن گذشته تفسير کنزالدقائق مورد توجه قرآن‏پژوهان بوده است.(12 )

حفظ ميراث جاويدان

از دختر نيکوکار و خيرانديش مرحوم ميرزا محمد قمي وقفنامه‏اي به يادگار مانده است که در سال 1111 نوشته شده و چون حاوي نکات قابل توجهي است، متن آن را نقل مي‏کنيم :

بسم‏اللّه الرّحمن الرّحيم

الحمدلله الواقف علي الضمائر، والصلوة علي محمد و آله اولي‏البصائر، يوم تبلي السرائر. و بعد، وقف مؤبّد و حبس مخلّد نمود اِبتغاءاً لوجه اللّه و طَلَباً لِمَرْضاتِهِ، بنت مرحوم مغفور مبرور مولانان ميرزا محمد الشهير بخياط و مؤلف هذا الکتاب که موسوم گرديده به کنزالدقائق و بحرالغرائب، برکافه مؤمنين و متوطّنين مشهد مقدس که مطالعه و مباحثه نموده، در مثوبات و اجور واقف و مؤلف شريک بوده باشند و متولّي وقف نمود ارشد و اصلح و اعلمِ اولادِ مرحومِ مشاراليه را بطناً عن بطنٍ، به نظارت حاجي الحرمين الشريفين حاجي محمدرفيع، و بَعْدَ وَفاتِهِ به تجويز اصلحِ اولاد موصي اليه؛ مشروط آن که اگر متولي و ناظر خود در کار داشته باشند فَبِها وَ اِلّا به هر يک از صُلحا و زوّار ساکنين مشهد مقدس که معتمد بوده باشند، بدهند و زياده از سه ماه نزد کسي نباشد، مگر به تجديد اذن؛ و از حصار بند مشهد مقدس بيرون نبرند و نفروشند و رهن ننمايند و هبه ننمايند. فَمَنْ بَدّلَهُ بَعْدَ ما سَمِعَهُ فَانّما اِثْمُهُ عَلَي الّذينَ يُبَدّلُونَهُ اِنّ اللّهَ سَميعٌ عليمٌ(13)(14 ).

در اين وقفنامه علاوه بر آشنايي با متونِ انشائات 300 سال قبل ايران، دختر دورانديش مفسر عالي‏مقام شيعه به نکات جالبي اشاره کرده است که از جمله آن‏ها توجه دقيق به احکام وقف - که وسيله‏اي مطمئن براي حفظ آثار گذشتگان و ميراث مکتوب فرهنگ دين بوده است - و چگونگي بهره‏گيري از آن در حفظ و نگهداري تفسير گرانمايه قرآن، با توجه به امکانات نشر و پخش کتاب در سه قرن پيش است .

تأليفات ديگر

ميرزا محمد مشهدي قمي علاوه بر تفسير کنزالدقائق، تأليفات ديگري نيز به دانش دوستان عرضه کرده است که مهم‏ترين آن‏ها عبارتند از :

.1 انجاح المطالب في الفوز بالمآرب: اين رساله در موضوع علم معاني بيان و به صورت منظوم بوده و با تحقيق آقاي السيد الحسيني در شماره 4 مجلّه «تراثنا» چاپ شده است. اين منظومه چنين آغاز مي‏شود :

الحمدلله و صلّي اللّه‏

علي رسوله الذي اصطفاهُ‏

محمّدٍ و آله و سَلّما

و بعد قد احببت ان اُنَظّما

في عِلْمَي البيان و المعاني

رُجوزةً لطيفه المعاني‏

ابياتُها عن مائةٍ لم تزد

فَقُلْتُ غيرَ آمنٍ من حسد

مصحّح اين منظومه در مقدمه مي‏گويد :

اشعار لطيف، نظم روان، اختصار و جامعه بودن اين مجموعه توجه مرا به خود جلب نمود و چون در علوم بلاغت آن را از هر لحاظ زيبا و پسنديده‏تر ديدم، به تحقيق و احياي آن علاقه‏مند شدم.(15 )

.2 التحفة الحسينيّه: اين کتاب به زبان فارسي و در آداب نماز و ساير عبادات، ادعيه، آداب سفره، و به نام سلطان حسين صفوي نگاشته شده است؛

.3 حاشيه بر کشاف زمخشري؛

.4 حاشيه بر حاشيه شيخ بهايي بر تفسير بيضاوي؛

.5 جواب اعتراضات و شبهات علماي ماوراء النهر در مورد شيعه؛

.6 تبيان سليماني: به زبان فارسي و تفسير روايي قرآن از اول تا سوره عنکبوت مي‏باشد؛

.7 سته ضروريه: اين کتاب نيز فارسي و در مورد معارف ديني و اعتقادي نگاشته شده است؛

.8 سُلّم درجات الجنّه في معرفة فضائل ابي الائمه (ع) : ترجمه و شرح چهل حديث در فضايل اميرمؤمنان (ع) و به زبان فارسي است؛

.9 الفوائد الشارحه: منظومه‏اي در علم تصريف که براي پسرش اسماعيل در مشهد نوشته است .

.10 شرح زيارت رجبيه: مفسر قمّي اين کتاب را در سال 1097 در مشهد مقدس تحرير کرده و در شرح مطالب، اول اعراب و آن گاه به ترتيب لغت، ترجمه و توضيح معني را آورده است؛ .11 شرح صحيفه سجاديه: در سال 1091 در مشهد نگارش يافته است؛ .12 کتاب صيد و ذباحه: که موضوع آن فقه استدلالي است؛ .13 کاشف الغمه: در موضوع تاريخ و سيره و شرح حال پيشوايان معصوم و در 14 بخش تنظيم شده و مؤلف در سال 1075 از نگارش آن در مشهد فراغت يافته است؛ .14 مراصدالعصمة والضلاله: مصنف، اين کتاب را در مقدمه کاشف الغمه معرفي نموده است؛ .15 معاد و حشر و نشر اجساد: ميرزا محمد قمي اين اثر را به زبان فارسي و در موضوع معاد به رشته تحرير در آورده است. او همچنين در اين کتاب تحقيقي نيز در معني کفر و ايمان انجام داده است. آغاز اين اثر چنين است: «زيباترين کلام، در هر مرام، ذکر مَلِکِ عَلاّم است که رشحه‏اي از بحر رحمت او...». .16 رساله‏اي در وجود: اين اثر، رساله‏اي فارسي است که در آن سخنان مولا رجبعلي در رساله معروفش به نام «اشتراک لفظي و معنوي در وجود» مورد نقد و نقض قرار گرفته است؛ .17 تصحيح شواهد ابن ناظم: مصحّح آن را در سال 1087 تصحيح و به شيخ لطف‏اللّه مشهدي رضوي اهدا نموده است.(16 )

مقام علمي

همچنان که از ملاحظه تأليفات مفسر قمي برمي‏آيد، وي به علوم مختلف عصر خويش احاطه داشته و در مورد هر موضوعي رساله‏اي جداگانه نگاشته است. او بر موضوعاتي چون : علوم بلاغت، سيره و تاريخ، علوم قرآني و تفسير، کلام، فلسفه، علم حديث، صرف و نحو، فقه، دعا، زيارت، شعر و ادبيات احاطه داشته و آرائي را ابراز نموده است .

فرزندان دانشمند و نيک‏انديش

ميرزا محمد قمي که در مشهد زندگي مي‏کرد، دو پسر به نام‏هاي اسماعيل و محمدرضا و يک دختر نيکوکار داشته است که در حفظ و نگهداري تفسير کنزالدقائق نقش به سزايي ايفا نموده است. محمدرضا همانند پدر خويش در راه تأليف و تصنيف تلاش مي‏کرد که نگارش رساله‏اي در شرح و ترجمه قصيده حميري در جمادي‏الثاني 1123 در مشهد، شاهد بر اين مدعا است .

در ديباچه اين رساله که در مدح علي (ع) نگاشته شده، چنين آمده است :

... اين رساله‏ايست مشتمل بر دو حديث که دلالت مي‏کند بر فضيلت سيداسماعيل حميري و شرح قصيده او که مترجم آن هست بروجه اختصار... خادم محبان علي بن ابي طالب (ع ) محمدرضا بن ميرزا محمد بن محمدرضا بن اسماعيل القمي اصلاً، مشهدي مولداً و مسکناً.(17 )

همچنين ميرزا محمد قمي کتاب «الفوائد الشارحه لمشکلات المنظومة الصرفيه» را، که مشتمل بر چهار هزار بيت است، در مشهد به نام پسرش اسماعيل نوشته و در سال 1090 ق . آن را به پايان برده و به فرزند ارجمندش اهدا نموده است.(18 )

در نگاه ديگران‏

.1 محدث قمي: «اين عالم جليل از شاگردان علامه مجلسي (ره) است و علامه مذکور، ثناي بليغي از او و از تفسير او نموده است و او را اجازه داده است».(19 )

.2 ميرزا حسين نوري، صاحب مستدرک الوسائل: «تفسير کنزالدقائق از بهترين، جامع‏ترين و کامل‏ترين تفاسير است و از تفسير صافي و نورالثقلين مفيدتر مي‏باشد».(20 )

.3 ميرزا محمدباقر خوانساري: «او دانشمندي فاضل و عالمي عامل، اديبي جامع‏نگر، محدثي فقيه و مفسّري مطّلع و مورد اطمينان مي‏باشد. او از چهره‏هاي والامقام در عصر علامه مجلسي، محقق سبزواري و ملامحسن فيض کاشاني است».(21 )

.4 شيخ حرّ عاملي، صاحب وسائل‏الشيعه: «مولانا محمد بن رضا قمي از فضلاي هم عصر ما است. او شرح منظومه‏اي در علم معاني و بيان دارد که در صد بيت تنظيم شده و به نام نجاح‏المطالب موسوم گرديده است.»(22 )

حافظ فرهنگ اهل بيت‏

اين مفسر گرانقدر، در موارد متعددي از تفسير خويش به دفاع از مقام ولايت پرداخته و آياتي را که در مورد علي (ع) نازل شده، به نحو شايسته‏اي توضيح داده و شأن نزول آن را مستدل و محکم و در پرتو روايات اهل بيت (ع) مطرح نموده است. به عنوان نمونه او در ذيل آيه 55 سوره مائده که به آيه «ولايت» معروف است، مي‏نويسد :

امام باقر (ع) در مورد آيه (اِنّما وَليّکُمُ اللّهُ وَ رَسُولُهُ وَالّذينَ آمَنُوا الذّينَ يُقيمُونَ الصّلوةَ وَ يُؤتُونَ الزّکوةَ وَ هُمْ راکِعُونَ ) مي‏فرمايد: عده‏اي از يهوديان که در ميان آنان چهره‏هاي شاخصي مانند عبداللّه بن سلام، اسيد بن ثعلبه، ابن يامين و ابن صوريا وجود داشتند و به تازگي مسلمان شده بودند، آن روز براي تقويت ايمان و پرسش سؤالاتي، به محضر پيامبر آمده بودند. آنان به رسول اکرم (ص) گفتند: اي پيامبر خدا! حضرت موسي براي خودش يوشع بن نون را وصي قرار داد، وصيّ شما کيست؟ وليّ و سرپرست ما مسلمانان بعد از تو چه کسي خواهد بود؟ در اين هنگام بود که آيه ولايت بر پيامبر نازل گرديد. بعد از نزول وحي، رسول خدا به حاضرين فرمود: برخيزيد! آنان بلند شدند و به همراه پيامبر به مسجد رفتند. همزمان با ورود پيامبر اکرم، سائلي از مسجد خارج مي‏شد. پيامبر به سائل فرمود: اي سائل! آيا کسي به تو چيزي عطا کرد؟ گفت: بلي، اين انگشتر را به من دادند. فرمود: آن را چه کسي به تو داد؟ او در حالي که به علي (ع) که در حال نماز بود اشاره مي‏کرد، گفت: آن مردي که در حال نماز است، اين انگشتر را به من بخشيده است. پيامبر دوباره پرسيد: او در چه حالي آن را به تو داد؟ سائل گفت: او در حال نماز و موقع رکوع، آن را به من عطا کرد. در اين موقع صداي پيامبر به تکبير بلند شد و جمعيت حاضر در مسجد با پيامبر همصدا شدند .

بعد پيامبر به مردم فرمود: علي بن ابي‏طالب بعد از من، وليّ و سرپرست شما است . آنان گفتند: ما راضي و خشنود هستيم که خداوند پروردگار ماست و اسلام دين ما و محمد ( ص) پيامبر ما و علي بن ابي طالب (ع) رهبر و امام ما است. در اين هنگام آيه بعد نازل شد که: (وَ مَنْ يَتَوَلّ اللّهَ وَ رَسوُلَهُ وَالّذينَ آمَنُوا فَاِنّ حِزْبَ اللّهِ هُمُ‏الْغالِبُونَ؛)(23) و کساني که ولايت خدا و پيامبر او و افراد باايمان را بپذيرند(پيروزند؛ زيرا) حزب خدا پيروز و برتر است .

رحلت‏

اين کاوشگر معارف عاليه قرآن در نيمه اوّل قرن دوازدهم و در حدود سال 1125 ق . دار فاني را وداع گفته، به لقاءاللّه پيوست .

1 - در مورد مکارم اخلاق اين دانشمند و محقق گرانمايه نوشته‏اند که در مسئله‏اي بين او و ملامحسن فيض کاشاني بحثي طولاني واقع شد و وي بر موضع خود بسيار پافشاري مي‏کرد؛ اما بعد از مدتي به اشتباه خود پي مي‏برد و براي عذرخواهي با زحمت تمام از قزوين به کاشان مي‏رود. هنگامي که به در خانه ملامحسن فيض کاشاني مي‏رسد، از پشت در با صداي بلند مي‏گويد: «يا مُحْسِنُ! قَدْ اَتاکَ المسيئ،؛ اي محسن! خطاکار به پيشگاهت آمد.» وقتي که مرحوم فيض در را مي‏گشايد، وي عذرخواهي مي‏کند و بعد از ساعتي به قزوين باز مي‏گردد. (ريحانةالادب، ج 4، ص 452 .)

2 - الذريعة، ج 13، ص 145 .

3 - کنزالدقائق، ج 1، ص 2، چاپ وزارت ارشاد اسلامي .

4 - مقدمه تفسير کنزالدقائق؛ ريحانة الادب ج 5، ص 320 و الذريعه، ج 18، ص 152.

5 - عوالي‏اللآلي، ج 1، ص 18 .

6 - تفسير کنزالدقائق، ج 1، ص 66 .

7 - مقدمه تفسير کنزالدقائق .

8 - سفينة البحار، ج 5، ص 199 .

9 و 10 - اعيان‏الشيعه، ج 9، ص 408، با تلخيص .

11 - الذريعه الي تصانيف الشيعه، ج 18، ص 152 .

12 - گفتني است که مفسر ديگري به نام محمد مؤمن مشهدي(1005 - 1077) در اواخر قرن يازدهم و نزديک به زمان صاحب کنزالدقائق، تفسيري تأليف نموده است که به تفسير محمد مؤمن مشهدي معروف است و اين دو مفسر تشابه اسمي دارند .

13 - بقره، آيه 181 .

14 - کنزالدقائق، ج 1، ص 18 .

15 - تراثنا، ش 4، ص 209 .

16 - در بخش تأليفات از کتاب‏هاي الذريعه ج 3، 12، 13، 16؛ مقدمه تفسير کنزالدقائق؛ ريحانةالادب ج 5 و روضات‏الجنات ج 7، استفاده شده است .

17 - الذريعه، ج 22، ص 49 و مقدمه تفسير کنزالدقائق .

18 - الذريعه، ج 13، ص 145 .

فوائدالرضويه، ص 618 .

19 - الفيض‏القدسي، ص 100 .

20 - روضات‏الجنات، ج 7، ص 110 .

21 - امل‏الآمل، ج 2، ص 272 .

22 - يعني: رهبر و وليّ شما تنها خدا و پيامبر او و ايمان آورندگاني هستند که نماز را اقامه مي‏کنند و در حال رکوع، زکات(و صدقه) مي‏دهند .

23 - مائده، آيه 56 .

/ 1