مجري: علياكبر ازغندي تابستان 1378 معاونت پژوهشي مديريت تحقيقات علوم اجتماعي كنگره سرداران شهيد و بيست و سه هزار شهيد استان خراسان آرشيو اداره كل مطالعات و تحقيقات 110 صفحه طرح پژوهشي مذكور شامل: مقدمه، تئوري شهادت به استناد آيات و روايات، فرهنگ شهادتطلبي و نقش آن در پيروزيهاي صدر اسلام، پيشينه شهادتطلبي در ايران، نقش شهادتطلبي در پيروزي انقلاب اسلامي ايران و نتيجهگيري ميباشد. در پايان منابع و مأخذ اين طرح ذكر گرديده است. مقدمه: حيات مادي انسان از لحظهاي آغاز ميگردد كه در تاريكخانه (رحم) به صورت سلولي پديد ميآيد و پس از طي مراحلي ديده به جهان ميگشايد، و با پشت سر نهادن نشيب و فرازهايي از كودكي، نوجواني و سالمندي، سنگ اجل، شيشه عمر او را مي شکند و پرونده حيات او بسته ميشود. و اگر داراي فاميل و بستگان باشد، چند روزي نام و خاطره او بر سر زبانها محفوظ ميماند و سرانجام به كلي فراموش ميگردد. اين قانون آفرينش است در مورد انسانهاي عادي و معمولي. اما در اين ميان، شخصيتهاي الهي، شهيدان راه حق كه حماسه آفرينان تاريخ ميباشند؛ از اين قاعده مستثني بوده و پايان زندگي مادي آنان، سرآغاز فصل نويني از زندگي معنوي آنان محسوب ميشود.
فصل اول:
تئوري شهادت طلبي در اسلام با استناد به آيات قرآن كريم و روايات ائمه اطهار و بزرگان دين. در اين فصل مطالبي راجع به تئوري زندگي در دل مرگ، آيات و روايات در مقام شهيد و شهادت، تعريف واژه شهيد و اينكه چرا شهيد را شهيد ميگويند؛ آورده شده است.
تئوري زندگي در دل مرگ:
حيات انساني به طور مطلق، و حيات شهيدان راه حق، به حكم دلائل فلسفي و تصريح قرآن پس از مرگ امتداد و گسترش دارد و مرگ معبر و گذرگاهي بيش نيست كه انسان را از سرايي به سرايي و از خانهاي به خانه ديگر منتقل سازد. تو گويي مرگ دروازه ابديت است. و پاسدار دروازه، قابضالارواح، عزرائيل ميباشد. اگر مرگ دروازه ابديت است، مرگ تن، به معني مرگ روان نيست. شهيد در اين ميان از ويژگي خاصي برخوردار است، كه بيان ميگردد: 1- شهيد داراي حيات اجتماعي است او در قلوب و اذهان، جايگاه بس پرارجي دارد. اگر او سطور تاريخ امتي را با خون پاك خود نوشته است، تاريخ بشريت نيز ياد و راه وي را گرامي ميدارد. 2- او داراي حيات معنوي و حقيقي است و خصوصيات حقيقي او در قرآن بيان شده است. در تعريف شهادت آمده است: شهادت يعني ((خود گذشتگي و فداكاري توأم با پيدا كردن و زنده نمودن تمام انسانها از حالت خفتگي و بيتوجهي.)) در جواب سؤال «چرا شهيد را شهيد ميگويند» آمده است كه: (( شهيد را از اين جهت شهيد ميگويند كه به خاطر شهادتش در راه خدا، ملائكه كنار بدنش حاضر ميشوند و او را مشاهده ميكنند.)) شهيد را شهيد ميگويند لان الله و ملائكته شهود له بالجنه، شهيد را شهيد گويند چون شهيد زنده است و حاضر. شهيد را شهيد گويند، زيرا شهيد مشاهده ميكند آن كرامتها و نعمتهايي را كه خداوند بعد از شهادتش براي او مهيا و آماده نموده است. شهيد از جمله كساني است كه خداوند متعال او را با پيغمبر اكرم(ص) در قيامت شاهد ميگيرد براي رسيدگي به اعمال امتهاي گذشته. چون شهيد با علم و يقيني كه به خدا و روز جزا در قسمت آيات و روايات در مقام شهيد و شهادت آياتي از سورههاي نساء، محمد، بقره، آل عمران و ... و در رابطه با روايات هم احاديثي و رواياتي از كتاب الجهاد مع العدو، سفينه البحار ذكر شده است.
آيات:
و من يقاتل في سبيلالله فيقتل او يغلب فصوف نوتيه اجراً عظيما ((كسي كه به دستور خدا در راه خدا با دشمن ميجنگد، كشته شود و يا پيروز گردد، خداوند به او اجر و پاداش عظيم خواهد داد.)) (سوره نساء آيه 74 ) و الذين قتلوا في سبيل الله فلن يضل اعمالهم كساني كه در راه خدا كشته شدهاند، هرگز اعمالشان گم نخواهد شد و اجر و پاداششان ضايع نخواهد گشت. (سوره محمد (ص) آيه 4 ) و ...
روايات:
عن ابي بصير قال: قال ابو عبدالله عليه السلام. من قتل في سبيل الله كم يعرفه الله شيئاً سياته . ابوبصير از امام صادق عليه السلام روايت ميكند كه امام فرمود: كسي كه در راه خدا كشته شود خداوند سيئات و گناهان او را ناديده ميگيرد. (وسائل الشيعه ج «كتاب الجهاد مع العدو باب حديث 19 ) عن منصوربن حازم قال قلت لابي عبدالله عليه السام اي الاعمال افضل قال الصلاه لوقتها و برالوالدين والجهاد في سبيل الله . منصور بن حازم ميگويد: به امام صادق (ع) عرض كردم كه كدام اعمال در پيشگاه خداوند نيكوتر است؟ فرمودند در اول وقت نيكي به پدر و مادر و جهاد در راه خدا. (وسائل الشيعه جدا كتاب الجهاد مع العدو باب 1 حديث 28 ) و ...
فصل دوم:
فرهنگ شهادت طلبي و نقش آن در پيروزيهاي صدر اسلام . در اين فصل به مباحثي چون خودكشي از نظر دوركيم، هويت فرهنگي، شهادتخواهي، هابيل نخستين شهير تاريخ، تحليل جنگ بدر و احد، قيام امام حسين (ع) ، بحرين و هند پرداخته شده است. آنچه در اين فصل آمد، در واقع نقش شهادت طلبي را به وضوح ميتوان ديد. البته جنگهاي زيادي در صدر اسلام اتفاق افتاده كه مسلمانان از نظر تعداد جمعيت و ابزار جنگي در اقليت بودند؛ ولي با توجه به همان اعتقادات مذهبي در برابر تمام اين كمبودها ايستادند و پيروز شدند. ولي اين طرح به طور نمونه فقط اشارهاي به جنگ بدر ميكند و سپس به علل شكست در جنگ احد ميپردازد كه نتيجهاي گرفته ميشود، عدول از هدف اصلي و نگرش مسلمانان به متاع دنيا و عوامل ديگر، باعث شكست در اين جنگ شد. اگر مسلمانان با همان صلابت و انگيزهاي كه در جنگ بدر وارد شدند، اينجا هم همين طور عمل ميكردند، پيروزي حتمي بود؛ هر چند كه طبق آيات قران كشتهشدگان مسلحان در بهشت به سر ميبرند و از آنها دلجويي شده است. ولي در اينجا نقش شهادت جاي خود را به كسب غنائم و ثروت داده است. هر چند كه اين عمل نسبي بود، اما اثرش گريبانگير بسياري از مسائل شد و در قسمتي كه به قيام اباعبداللهالحسين(ع) در مقابل يزيد و لشكريانش به خاطر امر به معروف و نهي از منكر اشاره شده، باز نقش شهادتطلبي و استقبال از كشته شدن در راه خدا حرف اول را ميزند. اگر پيروز شوي، پيروزي و اگر شهيد بشوي، باز هم پيروزي . اين هدف فلسفه شهادت است. بنابراين فلسفه شهادت و شهادتطلبي در ميان مسلمانان امري بسيار مهم و سرنوشتساز است و هر زماني كه مسلمانان به تجملگرايي، مقام پرستي، و به طور كلي دنياگرايي رو آوردهاند، دچار مشكل زيادي در جامعه خود شدهاند و نسبت به مسائل اصلي از جمله عدالت اجتماعي، آرمانخواهي، پياده شدن ارزشهاي والاي اسلامي و به طور كلي پياده شدن اسلام ناب محمدي(ص) تساهل و تسامح روا داشتهاند كه همين باعث ركود تمدن اسلامي وانحطاط جامعه اسلامي در جهان شده است.
فصل سوم:
پيشينه شهادتطلبي در ايران قبل از پيروزي انقلاب اسلامي با ورود اسلام به ايران، نهضت سرداران جنگل، شيخ فضلا... نوري و ستارخان، مطالبي هستند كه در اين فصل به آنها پرداخته شده است. اگر گذري در تاريخ ايران بعد از اسلام داشته باشيم، قيامها و جنگهاي زيادي براي احقاق حقوق - در قالب امر به معروف و نهي از منكر- صورت پذيرفته است و عامل شهادت در تمام اين قيامها، نقش اصلي را ايفا كرده است. در اينجا به برخي مصاديق حركتهاي انقلابي كه به رهبري علماء انجام شده، اشاره ميكنيم. ميرزا كوچك خان بارها در برابر مردم گيلان، هدف نهضت خود را احياي قوانين اسلام معرفي نموده و متذكرشده كه: (( كه ميرزا كوچك خان هرگز اسلحه را از خود دور نخواهد كرد مگر وقتي كه مطمئن باشد افراد ايراني از تطاول متعديان بيگانه و ستمكاران داخلي از امنيت و رفاه برخوردار شوند.)) شيخ فضل الله نوري طبري از علماي اهل نور مازندران كه بالاترين مقام روحانيت در پايتخت را حائز بود، در زمان حكومت ناصرالدين شاه بيلياقت و بيكفايت ميزيسته است. او بدليل مخالفت ورود بيگانگان به كشور و مخالفت با آنان و نيز مخالفت با مشروطه، محاكمه و راهي زندان ميشود. حكم قتل شيخفضلالله به فتواي شيخابراهيم زنجاني، نماينده مردم زنجان كه به عنوان فقيه در جلسه حضور داشت، صادر ميشود. ستارخان هم يكي ديگر از كساني است كه براي كشور و ميهن خويش رشادتها انجام داد. نام ستارخان با مشروطيت ايران جاودان مانده است و اين تنها پاداش عمدهايست كه در قبال نقش شگرف و رهايي بخش در حساسترين لحظات تاريخ نهضت مشروطه، گرفته است.
فصل چهارم:
نقش شهادتطلبي در پيروزي انقلاب اسلامي تداوم آن . اين فصل مشتمل است بر: مقدمه، ايثار و شهادت در انقلاب اسلامي ايران، دستگيري امام و قيام خونين 15 خرداد، كاپيتولاسيون، و نقطه عطف در تاريخ، پيروزي خون بر شمشير، كارشكنيهاي گروهكها، شروع جنگ، انگيزه عراق ا زتجاوز به ايران، چرا جنگ؟ چار صلح؟ استكبار جهاني و جنگ، گروهكها و جنگ، مقاومت خرمشهر، بمباران مناطق مسكوني، بمباران مناطق آموزشي و مدارس توسط بعثيها، حماسه هويزه، استفاده از جنگ افزارهاي شيميايي، جنگ تحميلي و اتحاد دشمنان اسلام، نتيجهگيري (قسمتي از سخن امام خميني(ره) در مقام شهيد). در اسلام، مسلماني را كه به خاطر خدا و مكتب جان بسپارد، « شهيد » مينامند. اين واژه از ريشه شهد به معناي حضور،حيات،گواه، نمونه گرفته شده است، شهيد انساني است نمونه كه در هر زمان و هر مكاني با حضور خود الگويي براي همه انسانها است. شهيد با شهادت خود پيامش را در فرا راه اعصار قرار ميدهد و خون خود را همچون اسلامي نا مناسب بر فرق دشمن فرو ميكوبد و او را رسوا و مردم را آگاه ميسازد. تاريخ اسلام و تشيع، تاريخ تداوم حماسه و شهادت است. ايثار در فرهنگ اجتماعي، سياسي و اقتصادي اسلام به عنوان اوج وارستگي مؤمن و نشانه بارز پيوستگي به خدا و مكتب تلقي شده و در قرآن از آن براي آزمون صلاحيت رهبري و امامت نام برده شده است.
نتيجهگيري:
شهادت آنقدر در فرهنگ مردم ايران رسوخ كرده بود كه رزمندگان براي شهيد شدن از يكديگر سبقت ميگرفتند روي مين ميرفتند و براي اينكه معبر را زودتر باز كنند، روي سيمخاردار ميخوابيدند تا رزمندگان ديگر از روي بدن آنها عبور كنند تا عمليات با موفقيت انجام شود و به طور كلي اگر نبود تئوري شهادت و شهادتطلبي در اسلام و ايران، بسياري از نبردهايي كه مسلمانان با كفار انجام دادند، به شكست ميگراييد. شهادتطلبي در پيروزيهاي مسلمانان نقش بسيار حساس و اساسي را بازي ايفا ميكند و عملكرد مسلمانان را به وضوح نشان ميدهد. و اصولاً همينطور كه قبلاً اشاره به آن شد؛ در بعضي از جنگها مسلمانان مرگ را به تمسخر ميگرفتند؛ زيرا شهادت را رسيدن به رضوانالله ميدانستند. امام خميني(ره) ميفرمايند: ((خوشا به حال آنان كه با شهادت رفتند، خوشا به حال آنان كه در اين قافله نور، جان و سر باختند. خوشا به حال آناني كه اين گوهرها را در دامن خود پروراندند.))