بررسي ميزان نفوذ آثار منفي فرهنگ بيگانه بر فرزندان شاهد و ايثارگر و راه هاي مقابله با آن
مجري: امير قمراني ناظر علمي: دكتر حميد رضاوردي سازمان بنياد شهيد و ايثارگران خراسان پژوهشي (اداره مطالعات و جمع آوري آثار) سال 1385 محل نگهداري: آرشيو دفتر تحقيقات و مطالعات بنياد شهيد و امور ايثارگران اين طرح پژوهشي حاضر، مشتمل بر 5 فصل كه اين طرح در صدد بررسي ميزان نفوذ آثار منفي فرهنگ بيگانه بر فرزندان شاهد ايثارگر استان خراسان جنوبي و ارائه راهكارهاي مناسب جهت مقابله با آن مي باشد. در مقدمه ي فصل اول آمده است كه: فرهنگ مجموعه اي از نظام معنايي است كه در ميان گروهي از مردم مشترك است و باعث متمايز شدن گروه هاي انساني مختلف از يكديگر مي گردد. اين نظام، نظام ياد گرفته شده مي باشد. اين مجموعه و يا نظام نشان دهنده راه زندگي است كه به طور طبيعي از نسلي به نسل ديگر منتقل مي گردد. با اين توصيف شايد بتوان فرهنگ و عناصر آن را عواملي تعيين كننده در روش فكر كردن و عمل كردن افراد هر جامعه دانست. از سوي ديگر هسته اصلي و ضروري فرهنگ هر جامعه عقايد ديرينه و ارزش هاي آن جامعه مي باشد. انتقال فرهنگ و ارزش هاي فرهنگي به افراد جامعه از طريق فرايند جامعه پذيري صورت مي گيرد.
بيان مسأله
فرهنگ افراد يك جامعه تعيين كننده روش فكر كردن و نحوه عملكرد افراد آن جامعه مي باشد. به عبارت ديگر فرهنگ شامل زير مجموعه اي وسيع از عقايد، ارزش ها، عرفيات، اخلاقيات و ... مي باشد. بر اين اساس فرايند فرهنگ پذيري افراد يك جامعه، مسأله قابل ملاحظه اي است كه توجه بسياري از جامعه شناسان و روان شناسان را به خود جلب نموده است و از سوي ديگر نتايج تحقيقات حمايت از ان دارد كه دوره نوجواني نسبت به ساير دوره هاي زندگي از حساسيت بيشتر در مواجهه با مسائل فرهنگي برخوردار مي باشد و در عين حال آنچه جامعه از نوجوان مي خواهد به سرعت در حال تغيير است و همين امر مستلزم ارزيابي مجدد و مداوم ارزش ها از سوي آنان مي باشد. مسأله اصلي تحقيق حاضر به شرح ذيل مي باشد : تأثيرپذيري فرزندان شاهد و ايثارگر از آثار منفي فرهنگ هاي بيگانه چگونه است و راهكارهاي مقابله با اين پديده چه مي باشند؟ در خصوص اهميت و ضرورت پژوهش حاضر در قسمت اهميت پژوهش در فصل اول آمده است كه: علاوه بر اهميت و خطير بودن سنين نوجواني در پذيرش الگوهاي جديد و تأثيرپذيري بيش از حد نوجوانان از الگوهاي جذاب و فريبنده مي توان به تغييرات عمده در سطح الگوهاي رفتاري، ارتباطي، فضا و معماري، پوشاك و حتي نحوه ي ارتباطات كلامي ميان افراد در جامعه فعلي ايران استناد نمود كه همه اين عوامل مي تواند در تسهيل فرايند پذيرش الگوهاي فرهنگ بيگانه در قشر نوجوان و جوان مؤثر باشد. با در نظر گرفتن شرايط فوق ضرورت انجام پژوهش هايي از اين دست به منظور دستيابي به وضعيت مراحلي و موجود و برنامه ريزي بر مبناي داده هاي واقعي و دقيق به منظور پيشگيري از تبعات منفي آتي، بيش از پيش آشكار مي گردد .
اهداف تحقيق
هدف اصلي تحقيق حاضر بررسي ميزان نفوذ آثار منفي فرهنگ بيگانه بر فرزندان شاهد و ايثارگر و ارائه راهكارهايي براي مقابله با آن مي باشد. اهداف فرعي تحقيق حاضر به شرح ذيل مي باشند: 1- مقايسه ميزان نفوذ آثار منفي فرهنگ بيگانه در بين دانش آموزان دختر و پسر 2- مقايسه ميزان نفوذ آثار منفي فرهنگ بيگانه در بين دانش آموزان مقاطع راهنمايي متوسطه و دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي 3- بررسي تأثير موقعيت جغرافيايي محل سكونت دانش آموزان و دانشجويان بر تأثيرپذيري آنها از آثار منفي فرهنگ بيگانه. 4- ارائه راهكارهاي مناسب جهت مقابله با آثار منفي فرهنگ بيگانه. و در قسمت تعريف متغيرها واژه ي آثار منفي فرهنگ بيگانه به دو صورت مفهومي و عملياتي تعريف شده است.
سؤالات تحقيق
1- بررسي ميزان نفوذ آثار منفي فرهنگ بيگانه بر فرزندان شاهد و ايثارگر استان خراسان جنوبي چگونه است؟ 2- ميزان نفوذ آثار منفي فرهنگ بيگانه بر فرزندان شاهد و ايثارگر با توجه به جنسيت آنها چگونه است؟ 3- ميزان نفوذ آثار منفي فرهنگ بيگانه بر فرزندان شاهد و ايثارگر با توجه به مقطع تحصيلي آنها چگونه است؟ 4- ميزان نفوذ آثار منفي فرهنگ بيگانه بر فرزندان شاهد و ايثارگر با توجه به محل سكونت آنها چگونه است؟ 5- آيا بين سن فرزندان شاهد و ايثارگر و ميزان نفوذ كلي آثار منفي فرهنگ بيگانه بر آنها رابطه وجود دارد؟ 6- آيا بيان فرزندان دختر و پسر به لحاظ ميزان نفوذ كلي آثار منفي فرهنگ بيگانه تفاوت معني داري وجود دارد؟ 7- آيا بين دانش آموزان مقطع راهنمايي، متوسطه و دانشجويان دانشگاه علوم پزشكي به لحاظ ميزان نفوذ كلي آثار منفي فرهنگ بيگانه تفاوت معني داري وجود دارد؟ 8- آيا بين فرزندان شاهد و ايثارگر به لحاظ ميزان نفوذ كلي آثار منفي فرهنگ بيگانه و با توجه به منطقه محل سكونت تفاوت معني داري وجود دارد؟
فصل دوم: مباني نظري و تحقيقات پيشين
در اين فصل ابتدا به تعريف فرهنگ، تهاجم فرهنگي، سير تاريخي تهاجم فرهنگي و عوامل مؤثر در پذيرش فرهنگ بيگانه پرداخته اند. سپس مدل هاي نظري و تحقيقات پيشين درخصوص فرهنگ بيگانه را بررسي كرده اند.
1- فرهنگ
حضرت آيت ا... خامنه اي درباره فرهنگ مي فرمايند: «فرهنگ هر جامعه و ملتي و هر انقلابي به مجموعه دستاوردهاي ذهني در آن جامعه كه شامل دانش، اخلاق و سنن و آداب و چيزهايي كه از اينها سرچشمه مي گيرد گفته مي شود. به طور كلي ذهنيت حاكم بر يك جامعه به معناي جوشيده يا از خارج از آن جامعه در آن راه يافته باشد».
2- تهاجم فرهنگي
تهاجم فرهنگي از تركيب دو كلمه تهاجم و فرهنگ تشكيل يافته است. تهاجم از مصدر هجوم است هجوم به معناي حمله ناگهاني، يورش و تاخت و تاز ناگهاني است بر اين اساس مي توان تهاجم فرهنگي را به حمله فرهنگي دو قوم يا دو گروه يا دو ملت بر يكديگر به منظور تغيير و تبديل عناصر و پديده هاي فرهنگي قوم مقابل تعريف كرد.
3- ريشه هاي تاريخي تهاجم فرهنگي
تهاجم فرهنگي بر خلاف آنچه در ظاهر ممكن است به نظر مي رسد، امر بديع و نوظهوري نيست. برخي معتقدند كه نخستين كسي كه اين هجمه را آغاز كرد، «ابليس» بود كه با سوگند دروغين در پي اغواء آدم و همسرش برآمد. رد پاي تهاجم فرهنگي را مي توان در تاريخ پرفراز و نشيب اسلام نيز مشاهده كرد. از جمله اين موارد سرنوشت شوم كشور مسلمان و مقتدر اندلس است. سابقه تاريخي تهاجم فرهنگي در غرب به بعد از رنسانس و انقلاب علمي در جامعه اروپا بر مي گردد، هنگامي كه صنعت و علم با شتاب بيشتري رشد يافت و كشورهاي صنعتي از توليدات، اشباع شده بودند. عوامل مؤثر در گرايش به فرهنگ بيگانه به دو دسته تقسيم مي شوند:الف- عوامل برون زاب- عوامل درون زا
الف- عوامل برون زا
اعزام مستشرقين، تلاش براي دين زدايي از طرق مختلف، ساخت و فروش وسائل ارتباطي نظير ماهواره، ويدئو و ... ايجاد در روحيه خودباختگي فرهنگي، تأكيد بر برتري نژاد عرب و ...
ب- عوامل درون زا
بيكاري، فقر اقتصادي، نابساماني خانوادگي، غفلت مسئولين فرهنگي و اجتماعي، ناآگاهي جوانان و نوجوانان، ضعف باورها و اعتقادات مذهبي، روشنفكران و غرب گرايان خودباخته و ... چارچوب نظري (نظريه پردازي) درخصوص تهاجم فرهنگ از سوي كشورهاي مورد هجوم اقدامي صورت نگرفته است اما در كشورهاي پيشرفته كه خود به نوعي درگير تهاجم فرهنگي و بسط و نفوذ فرهنگي خود بوده اند، كوشش هاي بسيار براي نظريه پردازي اين مفهوم انجام شده است. دو نظريه ذيل، نظريات موجود در زمينه پذيرش فرهنگي بيگانه و تهاجم فرهنگي مي باشد: 1- نظريه كلاسيك و سنتي متقاعد سازي 2- نظريه هاي شناختي متقاعدسازي
فصل سوم: روش تحقيق
جامعه آماري مورد مطالعه در اين پژوهش كليه فرزندان شاهد و ايثارگر شاغل به تحصيل در مقطع راهنمايي، دبيرستان و دانشگاه، در سطح استان خراسان جنوبي بودند. گروه نمونه مورد مطالعه مشتمل بر 144 نفر (77 نفر دختر و 67 نفر پسر) بودند كه به شيوه خوشه اي تصادفي از چهار شهر بزرگ استان انتخاب شدند و نظر به اين كه به منظور بررسي ميزان نفوذ آثار منفي فرهنگ بيگانه پيش از اين پرسشنامه اي طراحي و تدوين نشده بود، لذا از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد بدين منظور مجموعه فعاليت هاي به شرح ذيل صورت پذيرفت:
مطالعه و بررسي پيشينه تحقيق
1- شاخص لباس، شاخص لوازم التحرير و لوازم خوراكي و مصرفي، نحوه اصلاح و آرايش، گوش دادن به نوار و تماشاي فيلم و سايت هاي اينترنتي غيرمجاز و شركت در مجالس «پارتي». 2- روايي ابزار 3- پايايي ابزار (فريب پايايي متخصصان، همساني دروني و ... 4- روش نمره گذاري ابزار.
روش گردآوري اطلاعات
با عنايت به اين كه نمونه تحقيق حاضر مشتمل بر فرزندان شاهد و ايثارگر استان خراسان جنوبي بود لذا به منظور گردآوري اطلاعات از كارشناسان امور دانش آموزان و دانشجويان شاهد و ايثارگر در سازمان آموزش و پرورش و دانشگاه علوم پزشكي استان استفاده شد. روش تحقيق حاضر از نوع تحقيقات توصيفي است در تحقيقاتي از اين دست محقق به دنبال بررسي وضعيت موجود و روابط بين پديده ها آنچنان كه هست مي پردازد و كاري به دستكاري متغيرهاي تحقيق ندارد.
فصل چهارم: نتايج و يافته ها
در اين بخش ابتدا شاخص هاي آماري توصيفي (نظير ميانگين، انحراف معيار، فراواني، درصد و درصد تراكمي) مربوط به تجزيه و تحليل هر يك از سؤالات تحقيق در كل گروه نمونه و همچنين در هر يك از گروه ها به تفكيك جنسيت، محل سكونت و مقطع تحصيلي ارائه شده، سپس نتايج مربوطه به شاخص هاي آماري استنباطي به منظور بررسي تفاوت هاي معنادار متغيرهاي تحقيق طرح شده است.
فصل پنجم: بحث و نتيجه گيري
نتايج اين پژوهش حكايت از آن داشت كه: 1- گوش دادن به موسيقي هاي غربي از بيشترين نفوذ در بين فرزندان شاهد و ايثارگر برخوردا مي باشد، به گونه اي كه 42 نفر از اعضاي گروه نمونه (2/29%) در حال حاضر از اين موسيقي ها استفاده مي كردند و 30 نفر (8/20%) تمايل به استفاده از آن را داشتند. 2- استفاده از اكتسازي و مواد روانگردان از كمترين ميزان نفوذ در بين فرزندان شاهد و ايثارگر برخوردار بود. 3- پسران به طور معني داري بيشتر از دختران تحت تأثير آثار منفي فرهنگ بيگانه قرار داشتند. 4- ميزان نفوذ آثار منفي فرهنگ بيگانه در دانش آموزان دبيرستاني بيش از دو گروه ديگر و در دانشجويان نيز بيشتر از دانش آموزان راهنمايي بود. با اين وجود تفاوت ميان گروه هاي تحصيلي به لحاظ آماري معني دار نبود. 5- ميان سن و ميزان نفوذ كلي آثار منفي فرهنگ بيگانه رابطه معني داري يافت نشد. 6- تأثير محل سكونت فرزندان شاهد و ايثارگر بر ميزان نفوذ كلي آثار منفي فرهنگ بيگانه بر آنها معني داري نبود.
پيشنهادات
راهكارهاي عمومي و كلي جهت كاهش و حذف آثار منفي فرهنگ بيگانه بر نوجوانان و جوانان 1- تعميق و تقويت ايمان و باورهاي ديني 2- تمسك از قرآن، ولايت و نماز 3- تقويت امر به معروف و نهي از منكر 4- فراهم سازي زمينه هاي اشتغال و ازدواج جوانان 5- بهره گيري از هنر 6- استفاده از ورزش 7- تربيت سياسي و اجتماعي دانش آموزان 8- توجه به تفريحات سالم 9- ارائه انديشه هاي ديني به صورت جذاب، متنوع و متناسب با نيازهاي جامعه 10-پالايش فرهنگي