ابوالقاسم بن محمد میرزای قمی، صاحب قوانین الاصول نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ابوالقاسم بن محمد میرزای قمی، صاحب قوانین الاصول - نسخه متنی

محمد رضا آزمون‏

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ميرزاي قمي ، ابوالقاسم بن محمد

صاحب قوانين الاصول -(1151-1231ه.ق )

محمد رضا آزمون‏

صاحب قوانين

مقدمه‏

خداي حکيم بعد از انبياء و امامان معصوم(ع) نگهباني از قوانين و احکام الهي را بر عهده عالمان دين قرار داده است. عالمان بزرگ چشم راه امت و مرز بانان خطه سعادتند. از جمله اين ستارگان هدايت، حضرت آية الله ميرزا ابوالقاسم قمي است .

پدرش مرحوم آخوند ملا حسن از عالمان سرشناس شفت گيلان بودند در قرن 13 هجري مي‏زيست.(1) ايشان براي استفاده بيش‏تر از علما گيلان را به مقصد ديار عالم پرور اصفهان‏تر کنمود و در آنجا محضر ميرزا هدايت الله و ميرزا حبيب الله دو عالم روشن ضمير آن سامان را درک کرد و بهره‏هاي وافري از درس آنان برد. زمان زيادي نگذشته بود که آن دو استاد بزرگ براي تصدي امور قضاوت و هدايت و ارشاد مردم به چاپلق از توابع بروجرد عازم شدند و ملا حسن نيز به دنبال آنان عزم سفر نمود و سرانجام با دختر استاد خويش ميرزا هدايت الله ازدواج کرد و زندگاني تازه‏اي را آغاز نمود .

تولد ميرزا

تاريخ سال 1151 ه.ق را نشان مي‏داد و خانواده ملا حسن را انتظاري دل نشين آکنده ساخته بود. خانواده ايشان منتظر مولودي بودند که مي‏رفت تا از عالمان تشيع و آغازگر تحولي عظيم گردد. عاقبت اين انتظار با گريه‏هاي کودکي سعادتمند به پايان رسيد و خانواده کوچک آن عالم رباني را شادماني فرا گرفت. کودک را ابوالقاسم نام نهادند. وي در دامان پاک مادري دل سوز دوران کودکي را سپري کرد و در زير سايه پدري عالم و متقي به حيات خويش ادامه مي‏داد، چهره ابوالقاسم آينده‏اي درخشان را نشان مي‏داد .

آغاز حيات علمي‏

ابوالقاسم هوش و استعدادي فراوان و از ديگر همسالان خويش برتري در خور توجه داشت. از همان ابتداي کودکي با استمداد الهي تحصيل علوم ديني را آغاز کرد و اولين درسهاي ديني را در مکتب پدر فرا گرفت و بعد از مدتي درس‏آموزي از محضر پدر و با اجازه او راهي خوانسار شد و مشتاقانه در درس آية الله حسين خوانساري حاضر شد(2) و پس از کسب فيض از مجلس درس آن بزرگمرد قصد عتبات عاليات را نمود و به مانند پرنده‏اي عاشق به سوي آن سرزمين علم و فقاهت پرواز نمود و در آنجا توفيق حضور در محفل علمي استاد کل محمد باقر وحيد بهبهاني را نصيب خود ساخت .

باغبانهاي بوستان‏

باغباني سرزمين پر خير وجود ابوالقاسم را مرداني پاک سرشت بر عهده داشتند که در ذيل از آنها ياد مي‏کنيم. آية الله حسين خوانساري (متوفي 1191ه.ق) در اصفهان. محقق خوانساري يکي از فقيهان قرن 12 هجري است که در شهرستان اصفهان مي‏زيست. و با قدرت علمي وي بود که قامت علم و حکمت راست ايستاد و علوم مختلف مسير اصلي خويش را بازيافت. فقيهان ژرف انديش وي را فريد عصر، يگانه زمان خويش، سلطان حکما، مربي فقها، برهان متکلمان لقب داده‏اند .

از شاگردان ايشان مي‏توان به شيخ حر عاملي(ره)(مؤلف وسائل الشيعه) محمد باقر مجلسي(ره)، ميرزا عبدالله افندي (مؤلف رياض العلماء) اشاره کرد .

از جمله تأليفات وي شرحي بر کتاب اللمعة الدمشقيه شهيد، تفسير سوره حمد و مشارق الشموس است.(3 )

آيت الله محمد باقر وحيد بهبهاني (متوفي 1208 ه.ق)در کربلا وي را محقق بهبهاني و استاد کل لقب داده‏اند. در سال 1118 ه.ق در اصفهان ديده به جهان گشود. وي از زمره شاگردان پدر عالمش محمد اکمل و ملا ميرزا شيرواني و علامه مازندراني بود که نزديک به 60 اثر علمي از خود به يادگار گذاشته است. از مهمترين آثار وي :

مفاتيح الکلام، مصابيح الظلام، رساله اجتهاد، تقيه در اسلام، تعليقه رجال، حاشيه وافي حاشيه بر مدارک و معالم و مسالک است .

يکي از شاگردان خوش فهم و با استعداد آن بزرگوار آقا ابوالقاسم قمي است که در کربلا از وي دانش اندوخته است .(4 )

آية الله محمد باقر هزار جريبي(متوفي حدود 1170 ه.ق در نجف) ايشان از فقيهان نامور، عصر خود بود و در زندگاني کمالات اخلاقي و فضائل علمي و عملي زيبا داشت و الگوي اهل کمال به شمار مي‏رفت .

شاگردان با فضيلت ايشان وحيد بهبهاني، سيد محمد مهدي بحرالعلوم، شيخ جعفر کبير، سي علي طباطبايي و ميرزا ابوالقاسم قمي است .

ايشان براي فراگيري علوم الهي، هزار جريب مازندران را به قصد شهرهاي مقدس عراق ترک کرد و سالياني از زندگاني با برکت خود را در نجف اشرف گذراند .

هجرتها

بعد از اينکه ميرزا در عتبات از فقيهان بزرگ عصر بهره‏ها جست به قصد ترويج دين و ارشاد مردم ايران به ايران بازگشت و به زادگاهش چاپلق آمد ولي چون آنجا را براي انجام وظيفه مناسب نيافت و دچار مشکلاتي شد به اصفهان رفت و در مدرسه کاسه گران به تدريس پرداخت و در آنجا بود که شاگردان و عالماني توفيق حضور در محفل ايشان را پيدا کردند. با آن حال نتوانست مدت زيادي در آن شهر بماند چرا که از شر حسودان و مدعيان فضل که وي را مانع خود مي‏يافتند در امان نبود و اين امر بسيار آزارش ميداد. از همين رو اصفهان را به قصد شيراز ترک کرد و مدت سه سال در آنجا اقامت گزيد و آنگاه به سوي قم روانه شد. با ورود ايشان به قم در مدتي اندک آوازه او همه جا را فرا گرفت و الطاف الهي با برکات و ترقي روز افزون خستگي سالهاي پر رنج گذشته را از وي دور ساخت. با ورود ايشان به قم علاوه بر تدريس و پرورش طلاب و ارشاد مردم حاکمان زمان خويش را اندرز مي‏داد. ايشان بارها فتحعليشاه را نصيحت کرد و وظايف او را يادآور مي‏شد .

روزي فتحعليشاه به قم آمده و به ديدار ميرزا مشرف گرديده بود، ميرزا او را مورد خطاب قرار داده، مي‏گويد: کاري نکن اين ريشهايت (با اشاره به ريش فتحعليشاه) فرداي قيامت به آتش جهنم بسوزد.(5 )

اگر چه دربار پيوسته ارتباط خود با ميرزا اصرار مي‏ورزيد ايشان همچون ديگر علماي شيعه که در نهانشان ظلم ستزي نهفته است هرگز تن به ارتباط با دستگاه وقت نداد .

فرزندان علمي ميرزا

از محضر آيت الله ميرزاي قمي شاگردان فراواني بهره علمي جستند و روح تشنه خود را سيراب ساختند. از جمله :

سيد محمد مهدي خراساني (1182- 1246 ه.ق )

وي فرزند سيد حسن خوانساري، نوه آقا حسين خوانساري و معروف به مؤلف رساله ابوبصير است. از دانشوران مشهور قرن 13 بود. که در خوانسار متولد شد و بيشتر مراتب علمي را در محضر ميرزاي قمي کسب کرد و جناب ميرزا هم علاقه فراواني به او داشت. وي در علم رجال و بازشناسي راويان همنام مهارت خاص داشت. از آثار وي مي‏توان به شرح بر موادي الاصول، شرح تبصره علامه شهر الفيه سيوطي اشاره کرد.(6 )

ميرزا ابوطالب قمي (متوفي 1249 قمري در قم )

فرزند ميرزا ابوالحسن قمي و از فقيهان بزرگ شيعه است که مورد اعتماد فراوان ميرزاي قمي بود به گونه‏اي که بسياري از کارهاي ديني را به ايشان ارجاع مي‏داد .

ميرزا ابوطالب ثروت انبوهي داشت ولي به همان ميزان دست بخشش او هميشه به سوي مستمندان گشوده بود و بعد از حيات خود يک سوم از اموال و املاک خويش را در راه کارهاي خير وقف نمود .

اين عالم بزرگوار پس از رحلت در قبرستان شيخان قم دفن گرديد .

سيد عبدالله کاظميني (شبر)(متوفي حدود 1246 قمري )

سيد عبدالله فرزند سيد محمد رضا کاظميني يکي از عالمان بي نظير قرن 13 هجري بود که سالهاي متمادي از عمر با برکت خويش را در کاظمين سپري کرد و از همان آغاز زندگي علمي خويش در محضر پدر و اساتيد همچون شيخ جعفر کبير، سيد مهدي شهرستاني، محقق قمي حاضر شده و از آنان بهره‏هاي وافر برد .

از ايشان آثاري همچون: مصابيح الظلام، جامع المعارف احکام، کشف المجمع، زبدة الدليل و دهها کتاب ديگر به جاي مانده است.(7 )

از ديگر شاگردان ميرزاي قمي مي‏توان به اين بزرگواران اشاره کرد :

حضرات آيات: حاج محمد ابراهيم کرباسي(کلباسي )

- ميرزا عليرضا قمي‏

- سيد اسماعيل قمي‏

- سيد باقر شفتي (معروف به حجة الاسلام )

- محمد علي هزار جريبي

- آقا احمد کرمانشاهي‏

- سيد علي خوانساري‏

- شيخ حسين قمي‏

- حاج ملا اسدالله بروجردي‏

آيينه صفات برگزيده‏

زندگاني ميرزا را چنان ياد کرده‏اند که اگر صبر و استقامت خود وي نبود هرگز بدين مقام و عظمت نائل نمي‏گشت. او استوارتر از کوه در مقابل مشکلات ايستاد و هرگز رکود و يأس بر درياي وجودش غالب نشد .

ايشان در مسير تحصيل با فقر شديد دست و پنجه نرم مي‏کرد و در اين راه استاد وي آية الله محمد باقر بهبهاني نقش بسزاي در دستگيري از او داشته است به طوري که در بسياري از اوقات خود نماز و روزه استيجاري مي‏پذيرفت و پولش را به ميرزا مي‏بخشيد تا به تحصيلش بپردازد.(8) با اين همه ميرزا هرگز از راهي برگزيده بود دست بر نداشت . از خصوصيات ميرزا جديت ايشان در مسير علم آموزي بود به گونه‏اي که محبوبترين کارها نزد او مطالعه و تحقيق بود تا آن اندازه که ستارگان آسمان کمتر شاهد خواب ميرزا بوده‏اند. وي بيشتر شبها را تا صبح به مطالعه مي‏پرداخت.(9 )

او احترام خاصي براي اساتيد خويش قائل بود و حتي بعد از رحلت آنان احترام آنها را حفظ مي‏کرد. چنانکه نوشته‏اند بعد از درگذشت استادش وحيد بهبهاني وقتي به کربلا مشرف مي‏شد به خانه آقا مي‏رفت و در خانه او را مي‏بوسيد و به اين طريق از زحمات چندين ساله استاد قدرداني مي‏کرد.(10) از سويي ديگر او در حسن معاشرت نمونه بود، هنگامي که با ديگران سخن مي‏گفت با چهره‏اي گشاده مواجه مي‏شد و مردم از همنشيني با وي لذت مي‏بردند .

مؤلف کتاب روضات الجنات در شخصيت ايشان مي‏گويد:... آن بزرگوار مردي با تقوا و جليل القدر، کامل و باهوش بود. او استادي زبردست، پيشوايي بزرگ، اديبي ماهر، خطيبي توانا بود او خشوعي فراوان، چشمي پر اشک و دلي نالان و ديدگاني گريان داشت....(11 )

آثار علمي‏

1- قوانين الاصول مهمترين و مشهورترين اثر اوست که اهميت آن در نزد اهل نظر مخفي نيست. نگارش اين اثر گران سنگ در سال 1205 ه.ق پايان يافت و سالها جزء مهمترين کتب درسي طلاب در علم اصول بوده و بسياري از علماء بر اين کتاب پر ارزش حاشيه زده‏اند . مرحوم شيخ آقا بزرگ طهراني تعداد اين شرح‏ها را 47 شرح ذکر کرده که يکي از آنها نوشته شيخ انصاري(ره) است. سيد صدر الدين موسوي عاملي صدر اصفهاني در وصف اين کتاب اينگونه فرمود :




  • ليت ابن سينا دري اذ جاء مفتخرا
    ان الاشارات و القانون قد جمعا
    مع الشفا في مضامين القوانين‏



  • باسم الرئيس بتصنيف القانون‏
    مع الشفا في مضامين القوانين‏
    مع الشفا في مضامين القوانين‏



يعني: اي کاش ابن سينا که به سبب نگارش کتاب قانون به شيخ الرئيس معروف شد مي‏دانست که کتاب اشارات و قانون و شفا هر سه در مضامين کتاب قوانين الاصول ميرزاي قمي جمع آوري شده‏اند(12) اين عالم اصولي، در علم اصول داراي نظرات ويژه خود است که در کتابهاي علم اصول پيرامون آن اظهار نظرها کرده‏اند.(13 )

2- حاشيه بر زبدة الاصول شيخ بهائي .

3- مرشد العوام (فقه فارسي ).

4- رساله استدلالي فارسي در اصول دين .

5- حاشيه بر تذهيب الاصول علامه حلي .

6- منابع الاحکام (فقه به زبان عربي ).

7- معين الخواص (مختصر فقهي است ).

8- منظومه‏اي در علم بديع که داراي 139 بيت است .

9- رساله‏هايي در وقف، طلاق و مباحث منطقي(14 ).

10- ديوان شعر به فارسي و عربي که نزديک 5000 بيت شعر را داراست .

يادگاران

خداوند متعال به اين عالم گرانقدر يک پسر و هشت دختر عنايت کرد که پسرش در زمان حيات آن بزرگوار در گذشت. هفت دختر ميرزا هر يک همسر عالمي از عالمان روزگار خود شدند، افرادي که افتخار دامادي اين عالم والا مقام را پيدا کردند احتمالا عبارتند از :

مولا علي بروجردي، آقا محمد مهدي کلباسي، شيخ علي بحريني (از فرزندان وي شيخ محمد حسين بحريني است)، ميرزا عليرضا طاهري، حاج ملا اسدالله بروجردي (ايشان داراي سه پسر به نامهاي فخرالدين محمد، جمال الدين محمد و نورالدين محمد بود)، ملا محمد نراقي (ميرزا ابوالقاسم نراقي از فرزندان ايشان است)، ميرزا ابوطالب قمي .

غروب غم‏انگيز

سال 1231 ه.ق ياد آور غروب زندگاني عالمي واراسته و متقي است. آري ميرزاي قمي در آن سال از جمع دوستان و شاگردان خويش رخت بر بست و به سوي حضرت حق بال گشود و با رفتن خود شهر قم را سيه پوش ساخت. مقبره شيخان افتخار اين را داشت که ان عالم با منزلت را در آغوش گيرد و اکنون نيز زيارتگاه عام و خاص شود.(15) خداوند روحش را با پيامبران و امامان معصوم -عليه السلام- محشور گرداند .


1- اعيان الشيعه، ج‏2، ص‏411 .

2- معارف الرجال، ج‏1، ص‏49 .

3- علماي بزرگ شيعه، ص‏139 .

4- علماي بزرگ شيعه، ص‏139 .

5- علماي بزرگ شيعه، ص‏197 .

6- گنجينه دانشمندان، ج‏1، ص‏122 .

7- علماي بزرگ شيعه، ص‏231 .

8- علماي بزرگ شيعه، ص‏218 .

9- سيماي فرزانگان، ج‏3، ص‏350 .

10- روضات الجنات، ج‏5، ص‏378 .

11- روضات الجنات، ج‏5، ص‏371 .

12- قصص العلماء، ص‏180 .

13- اعيان الشيعه، ج‏2، ص‏411 .

14- از جمله وي قائل به حجيت ظن مطلق است و اجتماع امر و نهي را ممکن مي‏داند .

15- براي وي يک هزار رساله نام برده‏اند .

16- يکي از دختران ميرزا قبل از ازدواج در گذشته است .

17- گنجينه دانشمندان، ج‏1، ص‏122 .

/ 1