ترجمه: غلامحسين ابراهيمى مدرسه هجرت اسلامى كه توسط اقليت مسلمان بيرمنگام تاسيس شده، يك مدرسه آموزشى صرف نمىباشد، بلكه مؤسسهاى همه جانبهاى است. اين مدرسه از برنامه آموزشى فراگيرى برخوردار بوده، در صدد است محيط فرهنگى علمى لازم را براى دانش آموزان مسلمان فراهم آورد و انسانهاى را پرورش دهد كه ضمن بهرهمندى از تربيت اسلامى، به هويت اسلامى خود نيز افتخار نمايند و به سلاح علم و ايمان مجهز باشند تا بتوانند در امور دنيايى و اقامه دين شايسته باشند. اين مدرسه در اكتبر 1988 تاسيس و از سوى وزارت آموزش بريتانيا نيز به رسميتشناخته شد. مدرسه اكنون به مديرت محمد عبدالكريم الثاقب، مؤسس اعلام اسلامى بيرمنگام، مىباشد كه بعد از وفقيتبزرگى كه در اجراى طرح اين مؤسسه داشته، آماده اجراى طرحهاى بزرگتر نيز مىباشد.
علل و اهداف تاسيس مدرسه اسلامى هجرت
قبل از اينكه به علل و اهداف تاسيس اين مدرسه بپردازيم، توجه به وضعيت دانش آموزان مسلمان و تحصيل آنها در مدارس دولتى بريتانيا و يا مدارس ميسيونرى خارج از بريتانيا لازم به نظر مىرسد. «سلمان رشدى» و «طارق على» از جمله دانش آموختگان اين گونه مدارس بودهاند. سلمان رشدى كه با نوشتن كتاب «آيات شيطانى» و حمله به اسلام و مسلمين معروف شد و طارق على هم يكى از مسلمانان بريتانيا است كه در دشمنى با اسلام و تحريف چهره اسلام در بريتانيا نقش بسيار مهمى داشته است. به طورى كه مجله تايمز لندن در مورد وى گفته است كه او در خانهاى متولد شده كه در آن قرآن تلاوت مىشده و پنج نوبت اذان گفته مىشده است، ولى اينها هرگز تاثيرى بر وى نداشته، چرا كه وى اكنون ملحد و كافر است و به كفر خود نيز اعتراف مىنمايد. اين نمونهها همه ثمره آموزش مسلمانان در مدارس بريتانيايى يا نتيجه آموزش در مدارس ميسيونرى خارج از بريتانيا است كه توسط ميسيونرهاى بريتانيايى اداره مىشود. نكته قابل توجه اين است كه اكثر روشنفكران عربى - اسلامى كه مروج فرهنگ غربى و غربگرايى در جوامع اسلامى هستند، از بين كسانى هستند كه در غرب يا دانشگاههاى آمريكايى بيروت و قاهره تحصيل كردهاند. به فرض مثال اگر صدها هزار كودك كويتى يا هر كشور عربى ديگر در مدارس مسيحى درس بخوانند و آموزش ببينند، وضعيت آنها چگونه خواهد بود؟ آيا علماى اسلام و مبلغين غيرتمند دينى نسبتبه آينده وضعيت امت و جامعه اسلامى ساكتخواهند ماند؟ تاسيس مدرسه هجرت در سال 1988 كه با 10 دانش آموز كار خود را شروع كرد نيز با هدف ايجاد فضايى آموزشى - اسلامى بوده كه ضمن توجه به آموزش علمى كودكان، به تربيت اسلامى آنها نيز توجه نمايد.
ويژگيهاى مدرسه هجرت نسبتبه ساير مدارس اسلامى بريتانيا
مدرسه هجرت، تنها مدرسهاى است كه به آموزش دختران و پسران اهتمام مىورزد، اين در حالى است كه بيشتر مدارس اسلامى بريتانيا بر آموزش دختران تاكيد و تمركز بيشترى دارند; چرا كه دختران ساسيتبيشترى داشته و در معرض خطر بيشترى هستند. ديگر ويژگى اين مدرسه برخوردارى از دبيران و كادر مسلمان مىباشد كه به اهداف و رسالت آن ايمان داشته، آماده فداكارى و ايثار براى آن مىباشند; چرا كه احساس مىشود ما در برابر يك مبارزه طلبى تمدنى قرار گرفتهايم. مدارس غربى به نظافت، نظم و تلاش خود مىبالند و افتخار مىكنند. ما هم بر آن هستيم كه برتر از آنها باشيم تا فرزندان و دانش آموزان احساس كنند كه دين اسلام، دين بزرگى است و اولين دينى است كه نظافت، نظام و تلاش را به پيروان خويش آموزش داده است. از جمله ويژگيهاى ديگر اين مدرسه، تلاش در جهت پرورش و تربيت اسلامى دانش آموزان مسلمان در غرب است. غرب داراى مزايا و محاسن زيادى است كه مىتوان از آنها استفاده كرد. اجبارى براى تحمل سختى زندگى در غرب نبود. بايد پذيرفت كه انحطاط اخلاقى، رواج جنايتبين جوانان، شيوع مواد مخدر و بيماريهاى روانى، از جمله مشكلات اجتماعى است كه غرب آشكارا نيز به آن اعتراف مىكند و خواهان رهايى از آن مىباشد. از اين رو، در برنامه آموزشى مدرسه سعى مىشود كه موارد زير مدنظر قرار گيرد: هدف از آموزش فقط اين نباشد كه دانش آموزان مسلمان از رفتن به مدارس دولتى منع شوند، بلكه هدف از برنامه آموزشى آنها، ارائه آموزش مورد نياز دانش آموزان مسلمان مىباشد. توجه به تربيت اسلامى و توسعه سطح فكرى و كليت نظرى دانش آموزان توجه به فرهنگ اسلامى در بين دانش آموزان برخوردارى مدرسه از لباس رسمى و متحدالشكل ويژه خود توجه به اقليتهاى اسلامى مدرسه موانع شكلگيرى و تكامل صحيح شخصيت دانش آموزان مسلمان موانع زيادى براى شكل گيرى صحيح شخصيت دانش آموزان مسمان وجود دارد كه مىتوان آنها را به دو گروه موانع داخلى و خارجى تقسيم كرد:
موانع داخلى
مقصود از موانع داخلى، بيشتر جهل و ناآگاهى اولياى دانش آموزان مىباشد كه اين هم بدين دليل است كه اكثر آنها براى كار و امرار معاش، به غرب مهاجرت كردهاند و از سطح فرهنگى و اجتماعى پايينى، خصوصا در خصوص تربيت فرزندان برخوردارند، به طورى كه بعضى از آنها فرزندان خود را تشويق به آموزش نمىكنند و بعضى ديگر هم ترجيح مىدهند كه فرزندانشان در مدارس انگليسى تحصيل نمايند تا بدين ترتيب اشخاص برجستهاى شوند اين گونه افراد وجودمدارس اسلامى را غيرضرورى مىدانند. علاوه بر اين، بعضى از اوليا كه مادىگرا و غيردينى هستند، بيشتر در جهت تحريف نقش مدارس اسلامى تلاش مىكنند و در خصوص نيات مؤسسين مدارس اسلامى، ايجاد شبهه مىنمايند و سرانجام مىتوان به عدم توانايى بعضى از اوليا در رداختشهريه اين مدارس اشاره كرد كه بيشتر به دليل بيكارى و پايين بودن سطح زندگى آنها است.
موانع خارجى
عدم حمايت مالى دولتبريتانيا از مدارس اسلامى با وجود تصويب قانون آموزش سال 1944 كه حمايت از اين نوع مدارس را الزام آور كرده است. از جمله موانع خارجى است. اگرچه حزب كارگر با كمك مالى به دو مدرسه اسلامى گامهاى مثبتى را در اين راستا برداشته است، ولى با وجود اين، هنوز راه درازى در پيش است تا بقيه مدارس (حدود 6 مدرسه) مورد حمايت مالى قرار گيرند. از جمله موانع ديگر، تاثيرات محيطى، وسايل تبليغاتى و دوستان مىباشد. زويمر كه، رهبر ميسيونرى مصر، بود معتقد بود: «مهم نيست كه مسلمانان مسيحيت را بپذيرند، مهم اين است كه آنها را بتوان از دين اسلام خارج كرد». كشيش انگليسى در جواب يك مسلمان لائيك كه سؤال كرده بود چرا از خريد كليساهاتوسط مسلمانان ترس به خود راه نمىدهيد گفت: عدم ترس به دو دليل است: اولا فرزندان مسلمانان در مدارس دولتى ما درس مىخوانند. از اين رو، شخصيت آنها را آن طورى كه خود مىخواهيم، شكل مىدهيم و طبق روش وارزشهاى خود، آنها را پرورش مىدهيم. ثانيا، روزى خواهد آمد كه مسلمانان به فروش مساجد خواهند پرداخت و اين زمانى است كه مسلمانان، كسى را كه بتواند مساجد يا نمازخانههايشان را آباد كند، پيدا نمىكنند. از موانع ديگر، عدم درك و شناختبسيارى از برادران عرب ما در خارج از بريتانيا نسبتبه آنچه كه فرزندان مسلمانان در غرب با آن مواجه هستند، مىباشد.
طرحهاى آتى مدرسه
از جمله طرحهاى آتى مدرسه، توسعه كمى و كيفى مدرسه بر طبق برنامههاى از پيش تنظيم شده مىباشد. به طور مثال، در آينده طرح افتتاح دانشكده اسلامى (كلية الهجرة الاسلاميه) را براى تداوم رسالت و اهداف مدرسه در سطح دانشگاهى در دست اقدام داريم تا جوانان مسلمان را كه در آستانه ورود به دانشگاه هستند، از نظر علمى، عقيدتى، ايمانى، عملى و فرهنگ اسلامى و انديشه معقول بدور از افراط و تفريط و تسلط بر فرهنگ عمومى آماده نماييم و اين دانشكده در حقيقت دوره آمادگى براى كسانى است كه آماده ورود به مرحله دانشگاهى مىباشند. ما در انجام برنامههاى مدرسه به افراد خير در جامعه اسلامى متكى هستيم، خصوصا بعد از اينكه مدرسه ساختمان جديدى را خريدارى كرده است.