مطلع عشق (9) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مطلع عشق (9) - نسخه متنی

سیدعلی خامنه ای؛ گردآورنده: محمدجواد حاج علی اکبری

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مطلع عشق - قسمت نهم

منبع :

کتاب «مطلع عشق» ، بخشي از رهنمودهاي پدرانه و سرشار از مهر و محبت مقام معظم رهبري (مدظله) به زوج هاي جوان .

گردآورنده :

محمد جواد حاج علي اکبري

اشـاره :

تشكيل خانواده در نگاه خداوند ، يعني خيمه زدن در كنار چشمه «مودت» و مودت يعني محبت عميق ، با طراوت ، آشكار و پر سر و صدا.

« وَ جَعَلَ بَيْنَكُم مَودَه وَ رَحمَهً »

سر منشا اين چشمه جوشان ، اقيانوس بي ساحل مهر الهياست. خداي رحمن رحيم و رئوف لطيف ، به اراده حكيمانه خود ، جذبه اي از اين شعله آسماني را ميان زوج جوان قرار مي دهد تا از آينه اي نزديك و به مدد انديشه اي بادوام ، هر يك به تماشاي    نشانه اي برجسته از آيات جمال و لطف الهي بنشينند و از دست يار خويش جام مهر الهي بگيرند و كامياب شوند.

« اِنَ في ذَلِك لايَه لقَومٍ يَتَفَمرونَ »

اين محبت ، گرهي است كه خداوند به دست لطف خويش بين دو قلب جوان    مي اندازد و مهريه عرشي يك پيوند ماندگار و با طراوت است. سرمايه اي است كه اگر حفظ شود ، زندگي را حفظ مي كند و اگر به كار افتد ، آن را رونق مي بخشد. تلخيها را شيرين و سختيها را آسان مي كند و اگر به شايستگي سپاس اين نعمت بزرگ گذارده شود ، راه دست يابي به كيمياي محبت الهي را هموار مي سازد.

زن و شوهر با اين دستمايه پر ارج مي توانند به همه آرزوهاي ديگر خود برسند و بهشت آسماني را در زمين به تجربه بنشينند. به شرط آن كه قدرش را بدانند و با هنرمندي از آسيبها نگهداريش كنند . چگونه ؟ رهنمود «پير مهر » بهترين راهنما براي عاشقان جوان است.

بالاتر از واقعيات زندگي ....

بالاتر از واقعيات زندگي ، آرزوها و عشقها و احساسات انساني در زندگي نقش دارند. نقششان هم نقش تبعي و درجه دوم نيست ، بلكه نقش اصلي است ملاط اين بناي فخيم و بسيار مستحكم قرار بگيرد.

اين را چگونه بايد تنظيم كرد ؟ زن و مرد بايد هر كدام جايگاه خودشان را بشناسند. مرد نسبت به زن و زن نسبت به مرد ، نگاهي محبت آميز و همراه با يك عشق پاك داشته باشند و اين عشق را حفظ كنند ؛ چرا كه زايل شدني است ، مثل همه چيزهاي ديگر بايد نگهش دارند و حفظ كنند كه زايل نشود ...

اصل قضيه ، عشق است :

اگر در زندگي محبت وجود داشت ، سختيهاي بيرون خانه آسان خواهد شد. براي زن هم سختيهاي داخل خانه آسان خواهد شد.

در ازدواج ، اصل قضيه محبت است. دخترها و پسرها اين را بدانند. اين محبتي را كه خدا در دل شما قرار داده ، حفظ كنيد.

اين رابطه انساني ، بر اساس محبت و رابطه عاطفي استوار است. يعني زن و شوهر بايد به هم محبت داشته باشند و همين محبت ، همزيستي آنها را آسان خواهد كرد. عامل محبت هم به پول و تشريفات و اين چيزها بستگي ندارد.

محبت ، خانواده را پايدار مي كند. محبت مايه آبادي زندگي است. كارهاي سخت به بركت محبت براي انسان آسان مي شود. در راه خدا هم اگر انسان با محبت وارد شود ، همه كارها آسان خواهد شد. مشكلات آسان خواهد شد.

دختر و پسر ، عروس و داماد به هم محبت بورزند ؛ چون محبت آن ملاطي است كه اينها را براي هم حفظ مي كند ، در كنار هم نگه مي دارد و نمي گذارد از هم جدا شوند. محبت خيلي چيز خوبي است. محبت كه بود ، وفاداري هم هست.

بي وفايي و بي صفايي و خيانت به يكديگر ، ديگر نخواهد بود. محبت كه بود ، فضا ، فضاي انس مي شود. فضاي قابل تحمل و مورد استفاده و شيرين ايجاد مي گردد.

هر چقدر بيشتر ، بهتر :

زن و شوهر هر چه بيشتر به هم محبت كنند ، زيادي نيست. آن جايي كه محبت هر چه زياد شود ، ايرادي ندارد ، محبت زن و شوهر است. هر چه به هم محبت كنيد ، خوب است و خود محبت هم اعتماد مي آورد.

اين محبت زن و شوهر هم جزو محبتهاي خدايي است. اين از آن محبتهاي خوب است. هر چه بيشتر شود بهتر است.

از محبت خارها گل مي شود :

زن و شوهر بايد به هم محبت بورزند. اين اساس خوشبختي است. خوشبختي در اين است كه زن و شوهر همديگر را دوست داشته باشند.

وقتي محبت باشد ، از محبت خارها گُل مي شود . اگر چيز ناخوشايندي هم در همسر وجود داشته باشد ، وقتي محبت بود ، آن چيزهايي ناخوشايند ، به كلي رنگ مي بازد و محبت همه چاله ها را صاف مي كند.

محبت ، دستوري و سفارشي نيست :

محبت ، دستوري و فرمايشي و سفارشي نيست . دست خود شماست. شما مي توانيد محبت خودتان را روز به روز در دل همسرتان زياد كنيد . چطوري ؟ با اخلاق خوب ، با رفتار مناسب ، با محبت ورزيدن به او ، با وفاداري.

اگر زن بخواهد شوهرش به او محبت بورزد ، بايد حركت و تلاش كند. اگر مرد بخواهد زنش او را دوست داشته باشد ، بايد يك تلاشي انجام بدهد. محبت محتاج تلاش و ابتكار است.

محبت در صورتي خواهد ماند كه طرفين حقوق يكديگر و حدود خود را رعايت كنند و از آن تخطي و تجاوز نكنند. يعني در واقع هر كدام از اين دو طرف كه دو شريك هستند و با هم زندگي را بنا مي كنند ، سعي كنند كه جايگاه خود را در دل و ذهن و فكر طرف مقابل ، جايگاه راسخ و نافذي قرار دهند. يعني همان نفوذ معنوي ؛ همان ارتباط و پيوند قلبي زن و شوهر . حقوق اسلامي براي اين است.

اگر بخواهيد اين محبت باقي بماند ، به جاي اينكه از طرف مقابلتان توقع كنيد كه او مرتب به شما محبت كند از دل خودتان بخواهيد كه تراوش محبت او روز به روز بيشتر شود. محبت به طور طبيعي ، محبت مي آفريند.

عشق بازي دگر و نفس پرستي دگر است :

امروز در دنيا تعبير بدي از محبت مي كنند ، اين عشقي كه تعبير مي كنند ، اينها ، آن محبت واقعي نيست. اين ، همان حالت هيجان جنسي است كه به يك شكل خاصي آن را ظاهر مي كنند. اين ممكن است در خيلي از موارد پيش بيايد ، ارزشي هم ندارد. آن چيزي كه با ارزش است ، آن محبت عميق و صميمي و خدايي و همراه با احساس مسئوليت متقابل بين دختر و پسر است كه بدانند حالا بعد از اين ، يك واحدند و يك هدف را دنبال مي كنند. اين ، آن محبتي است كه خانواده بر اساس آن شكل مي گيرد.

آن محبتها و عشقهايي كه بر اساس مباني انساني نيست و از روي مسائل ظاهري و شهوات زودگذر است ، اينها خيلي پايه و بنيادي ندارد. اما محبتي كه بر اساس آن اصل انساني است كه خداي متعال آن را قرار داده ، بخصوص اگر چنانچه با شرايطي كه در همين ازدواج اسلامي رعايت شده و توصيه شده است ، اگر با اينها همراه باشد ، اين محبت روز به روز بيشتر مي شود.

گام اول : احترام متقابل

زن و شوهر بايد به يكديگر احترام بگذارند ، نه احترام ظاهري و تشريفاتي ، بلكه احترامي واقعي .

احترام به اين معنا نيست كه مثلاً همديگر را با القاب و آداب صدا كنند. بلكه قلباً مرد نسبت به زن خود و زن نسبت به مرد خود ، احساس احترام داشته باشند.

احترام را در قلب خود نگهداريد ، براي هم حرمت قابل باشيد. اين در اداره زندگي مهم است. بين زن و شوهر ، اهانت و تحقير و تذليل نباشد.

گام دوم : اعتماد سازي

نگه داشتن محبت به اين است كه زن و شوهر اعتماد يكديگر را جلب كنند. اطمينان كه پيدا شد ، محبت ، پايدار مي شود و انس به وجود مي آيد.

اساس محبت ، اطمينان است . اگر اعتماد بين زن و شوهر از بين رفت ، محبت آرام آرام از بين خواهد رفت. بايد به هم اعتماد داشته باشيد.

اگر مي خواهيد محبت طرف مقابلتان به شما زياد باشد ، وفاداري كنيد ، حس اعتما او را جلب كنيد. يكي از چيزهايي كه محبت را در خانواده به كلي به هم مي ريزد ، بي اعتمادي زن و شوهر به همديگر است ...

محبت يك امري است كه بايد زمينه آن را فراهم كرد و زمينه اش اين است كه دختر سعي كند اعتماد شوهرش را به خود جلب كند ، پسر هم سعي كند اعتماد زنش را به خود جلب كند . وقتي اعتماد طرفين وجود داشت ، هر دو به وفاداري هم اطمينان پيدا كردند ، محبت زياد مي شود ...

وفاداري ، خيلي مهم است. اگر زن احساس كند شوهرش به او وفادار است و شوهر احساس كند زنش به او وفادار است ، اين خود به وجود آورنده محبت است. محبت كه به وجود آمد ، آن وقت خانواده پايدار خواهد شد. يك بناي مستحكم و پايداري كه سالهاي متمادي ادامه پيدا مي كند ....

اگر زن يا شوهر احساس كند كه دل همسرش در گروي جاي ديگر است ، اگر احساس كند به او راست نمي گويد ، اگر احساس كند با دو رويي برخورد مي كند ، اگر احساس كند صميمتي در بين نيست ، هر چه هم محبت داشته باشد اين محبت ضعيف خواهد شد ...

وفاداري كن تا جلب اعتماد كني !

محبت ورزيدن ، يك امري است كه در اول كار خداي متعال اين را به شما مي دهد ، سرمايه اي است كه در اور ازدواج ، خدا به دختر و پسر هديه مي كند. به يكديگر محبت پيدا مي كنند . اين را بايد نگه داشت. محبت همسر شما به شما ، وابسته به عمل شماست. اگر بخواهيد همسرتان به شما آن محبتش محفوظ بماند ، بايد رفتار خودتان را محبت برانگيز كنيد. حالا معلوم است كه انسان چه كار بايد بكند تا محبتش معلوم شود. بايستي وفاداري كنيد ، امانت نشان بدهيد ، صفا نشان بدهيد. توقعات خود را خيلي بالا نبريد ، بايد همكاري كنيد ، بايد اظهار محبت كنيد ، اينها محبت ايجاد مي كند. هر دو نبت به هم اين وظيفه را دارند. محبت در زندگي بايد باشد. همكاري باشد ، ايرادگيري و زياده طلبي نباشد.

اعتماد ، قراردادي نيست :

اعتماد ، يك امر قراردادي نيست كه بيا من به تو اعتماد كنم ، تو به من اعتماد كن . اين طوري نيست . اعتماد را بايد جلب كرد. با خوبي عمل ، با رعايت اخلاق ، با رعايت آداب ، با رعايت حدود و ثغور و موازين شرعي ...

بي اعتمادي پايه محبت را از بين مي برد. نگذاريد اين بي اعتمادي به وجود بيايد. احساس بي وفايي محبت را مثل خوره مي خورد و از بين مي برد.

اگر زن احساس كرد شوهرش به او دروغ مي گويد يا مرد احساس كرد كه زنش به او دروغ مي گويد و هر كدام احساس كردند ديگري در اظهار محبت صادق نيست ، اين ديگر پايه هاي محبت را سست خواهد نمود. اگر مي خواهيد محبت باقي بماند ، اعتماد را حفظ كنيد و اگر مي خواهيد زندگي پايدار بماند محبت را نگه داريد.

ذوب كدورتها در لا به لاي محبتها :

زن و شوهر بايد به هم محبت داشته باشند ، همين كارهايي كه محبت را كم مي كند ، انجام ندهيد. مواظب باشيد. چيزهايي كه شما را از هم گله مند و بيزار مي كند ، از شما سر نزند. درست نگاه كنيد ببينيد شوهر شما يا زن شما روي چه چيزهايي خيلي حساس است ، از آنها اجتناب كنيد. بعضيها بي اعتنايي مي كنند. مثلاً فرض بفرماييد كه زن از يك عادتي كه مرد دارد بدش مي آيد ، اين مرد هم بي اعتناست و آن عادت را باز تكرار مي كند. اين بد است . همين طور زنها فرض بفرماييد زنهايي هستند كه هوسهاي شخصي خود را (فلان چيز را بخريم فلان جا برويم و ... ) بر راحتي و آسايش شوهر ترجيح مي دهند. چه لزومي دارد ؟ اصل كار ، شما دو نفر هستيد. همه دنيا فرع شمايند. همديگر را داشته باشيد ، با همديگر مهربان باشيد.

اگر يك وقتي خداي نكرده يك كدورتي پيش آمد ، بايد لابه لاي محبت ذوبش كنيد و از بين ببريد . نبايد يك حرف كوچكي را بزرگ كنيد و مرتب كش بدهند ، اينها نبايد باشد ...

اگر زن و شوهر ها نسبت به احساسات يكديگر به اعتنايي و بي توجهي كنند و به تدريج حالت بي محبتي از يك طرف به وجود بيايد ، چون بي محبتي مرضي مسر است، حتما به آن طرف ديگر هم سرايت مي كند. اين طوري است . نبايد بگذاري ، هر دو بايد تلاش و كوشش كنيد . اين پايه اصلي است.

بزرگترها هم كمك كنند :

بايد جوانها را هدايت كرد ، اما در جزئيات امور آنها نبايد خيلي دخالت كرد كه زندگي براي آنها مشكل شود.

مبادا بعضيها با دخالتهاي خودشان ، بعضيها با كم ظرفيتي و خوي بچگي خودشان ، اين بناي مستحكم را به اندك چيزي متزلزل كنند. اگر ديدند دخالتهاي آنها دارد اين زن و شوهر را نسبت به هم دل چركين مي كند ، ديگر اجازه ندارند دخالت كنند.

بزرگترها اگر مي خواهند اين جوانها راحت زندگي كنند ، بايد آنها را نصيحت كنند و هدايت نمايند. اما دخالت نبايد بكنند. بگذارند زندگيشان را بكنند.

مبادا خداي نكرده بزرگترها بيايند پيش يكي از زوجين ، از آن ديگري بدگويي كنند ، يك چيزي بگونيد دلخوري درست كنند ، بلكه بايد بزرگترها سعي كنند. بيشتر اينها را به هم نزديك نمايند و دلهايشان را بهم متصل تر كنند.

والدين نقش زيادي در ايجاد محبت دارند. والدين دختر و پسر بايد دائما همتشان اين باشد كه اين را نسبت به ديگري با محبت كنند. اگر هم چنانچه يك چيزي ديدند از طرف مقابل كه برايشان خوشايند نبود ، آن را براي فرزند خودشان ذكر نكنند. بگذارند اين دو با يكديگر روز به روز مانوس تر و با محبت تر باشند ...

پدر و مادرها بايد سعي كنند محبت زن و شوهرها را ، اين بچه هاشان را ، جوانهايي را كه ازدواج مي كنند ـ تامين كنند. گاهي ممكن است يك دلخوريهايي پيش بيايد ، پدر و مادرها كه تجربه دار تر هستند ، بزرگتر هستند ، عاقل تر هستند ، نگذارند كه اين دلخوريها به دلسردي زن و شوهر جوان از هم منتهي شود.

/ 1