تکامل خود اتکایی در کودکان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

تکامل خود اتکایی در کودکان - نسخه متنی

علی دولتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تكامل خود اتكايي در كودكان

آغاز آموزش در مهد كودك و كودكستان

كودكان از محيط گرم خانواده به كودكستان مي آيند ، در حالي كه از موقعيت جديد هيچ اطلاعي ندارند ، لذا لازم است كودكان با مربيان آينده امكانات ، لوازم ، شرايط و مقررات كودكستان آينده خود آشنا شوند . بهار هر سال فرصت مناسبي است براي بازديدهاي انفرادي يا گروهي براي آشنايي بيشتر كودكان با شرايط و امكانات كودكستان .

در روزهاي اول . بهتر است كودكان در گروههاي كوچك در كلاس حاضر باشند تا اين امكان را به مربي بدهند كه شناخت بهتري از آنها داشته باشد .

والدين و مسئولين مهد كودك بايد توجه داشته باشند كه سپردن كودك به آموزشگاه ، بسيار حائز اهميت است و توصيه مي شود در صورت نياز پدر به خصوص مادران در روزهاي اول براي مدت كوتاهي در كودكستان حضور داشته باشند .

آغاز آموزش در دبستان

در دبستان تا حدودي مشكلات جدا سازي كودك با والدين وجود ندارد . ولي معلم بايد كودكان را با مراحل آموزش به خوبي و درستي آشنا سازد . يك معلم خوب بايد بتواند با شاگردانش رابطه دوستانه اي برقرار سازد .

سابقه كودكان در زمينه هاي مختلف ، شناخت دقيق تري از كودكان را به معلم مي دهد و كسب اطلاعات مي تواند از طريق والدين ، كودكستان و نظاير آن باشد .

استعداد تحصيلي كودكان بايد به اشكال مختلف ارزيابي شود ، تا توانايي هاي كودك مشخص گردد و اين شناخت ، حدود و ثغور توقعات معلم را مشخص مي كند . به عبارت ديگر تفاوتهاي فردي باز شناخته و آموزش بر مبناي تواناييهاي خاص هر كودك ارائه مي شود .

سازمان دهي كودكان

كودكان را بايد ترغيب كرد تا بتوانند امور مربوط به خود را انجام داده و در مسير پذيرش مسئوليت و پذيرش در كارها حركت كنند .

اختصاص محلي خاص ( كمد ، گنجه و ) براي حفظ و نگهداري لوازم ، سپردن نظافت گوشه اي از مدرسه ، مراقبت و نگهداري از وسايل خود ، تميز كردن و قرار دادن لوازم استفاده شده در

محل اوليه ، مشاركت در چيدن ميز غذا و تميز كردن آن و كارهايي از اين قبيل در سازماندهي كودكان بسيار موثر است .

لازم است كه تمامي كارها متناسب با علاقه و ذوق كودكان باشد و بايد با ايجاد حس اعتماد و شخصيت دادن به آنها ، سازماندهي را با موفقيت بيشتري انجام داد .

آماده سازي براي فعاليتهاي خاص ( خارج از محدوده كلاس )

براي برنامه ريزي ، كودكان مي توانند موثر باشند . البته بعضي از كارها مشاركت كودكان را نمي طلبد و چه بسا به علت بي اطلاعي كودكان ، شيوه هاي نادرستي اتخاذ شود .

كودكان مي توانند با تهيه سوالاتي از قبل ، فراهم آوردن اتاق مناسب ، تهيه امكانات لازم ( با كمك معلم ) براي سخنراني و حضور يك متخصص مشاركت داشته باشند .

در گردشهاي علمي ، هر چند خطوط اصلي را معلم تنظيم مي كند ، ولي تهيه اطلاعات لازم از محل مورد بازديد ، ساعت حركت ، نوع غذا و خوراكي و موجب توانايي پيش بيني حوادث توام با بهره گيري از تفكر كودكان خواهد بود.

كودكان بايد بياموزند كه چه رفتاري و در چه محيطي مناسب است الزاما رفتار در آزمايشگاه يا موزه ، با رفتار در پارك كاملا متفاوت است و در مجموع ، گردشهاي علمي و فعاليتهاي خاص اين امكان را فراهم مي سازد تا كودكان رفتارهاي اجتماعي مناسب را ياد بگيرند .

انضباط مدرسه سازماني است با نظام خاص خود . لذا نيازمند مقرراتي است كه موجب تسهيل در امر آموزش و مانع هرج و مرج گردد.

اين نظم و مقررات طبق نظر سنتي و قديمي ، غالبا توسط زور و تحميل ايجاد مي شود ، ولي در سيستم هاي تربيتي جديد چنين نظري منسوخ شده و روشهاي جديد جايگزين آنها شده است .

كودكان غالبا در روز هاي اوليه مدرسه از آنچه كه بايد انجام دهند ، باخبر نيستند و همچنين قادر به كنترل خواسته هاي خود نيستند و در قبال هر گونه مخالفت ، معمولا واكنش كودك ، پرخاشگري ناكامي و ناراحتي هاي عاطفي است لذا

آموزش رفتار درست در مدرسه تدريجي بوده و از راه تجربه و تكرار توام با بصيرت صورت مي

گيرد . نه با سخنراني . توقع و انتظار . مربي بايد در آغاز اهداف را مشخص نمايد و سپس زمينه هاي نيل به آن اهداف را فراهم سازد ـ چرا كه بهتر ، رفتار فرد شكل مي پذيرد . هدف در آموزشگاه ، تربيت افرادي است كه خود اتكا و مستقل باشند ، دليل هر فرمان و دستوري را بدانند ، و چنين ديدي از انظباط ، ظرفيت ذهني كودك را افزايش داده و او را قادر مي سازد تا مفاهيم جهان اجتماعي ـ طبيعي را درك نمايد .

مراحل تكوين نگرش بر انظباط مدلل

1ـ شناخت كودكانئ نسبت به رفتار مورد انتظار :

معلم بايد خواسته هاي خود را با دانسته هاي كودك هماهنگ سازد و همچنين بايد به اصلاح تجارب نادرست پرداخته و رفتارهاي جديد ايجاد نمايد . البته تكرار و تداوم در اين رابطه اهميت دارد .

2ـ آگاهي كودكان از علت وضع مقررات :

كودكان مايلند ، دليل هر قانون و كاري را بدانند ، اگرچه از درك آن عاجز باشند ، لذا بايد مقررات مدرسه و شهر و زندگي را در مواقع مناسب و به صورت عملي ، در حد درك و فهم كودك به وي آموخت .

3ـ دادن فرصت براي مشاهده و تمرين رفتار مطلوب به كودكان .

4ـ رفتار صحيح را بايد در عمل آموخت :

كودكان ، غالبا براي انجام بعضي دستورات در حدس و گمان به سر مي برند ، لذا لازم است رفتار را در حيطه عمل به آنها آموزش داد .

5ـ توجه و دقت در توانايي كودك براي انجام كار :

كودكان مينياتوري از افراد بزرگسال نيستند ، لذا انتظار رفتاري چون بزرگسالان از آنها منطقي نيست .

6ـ عدم انتظار تداوم در رفتار مطلوب كودكان :

نبايد از آنها انتظار داشته باشيم ، بيش از آنچه بزرگسالان عمل مي كنند ، در مقابل معيارهاي رفتار نمونه از خود سازگاري نشان دهند .

7ـ ثبات رفتاري معلم :

كودكان معلم را راهنماي اخلاقي خود مي دانند و آنچه را كه وي به عنوان نيك و زشت مي گويد ، مي پذيرند . لذا رفتار معلم بايد با آنچه كه مي گويد مطابقت داشته باشد .

درباره اينكه آيا بايد رفتار صحيح كودك را تشويق كرد يا خير ؟ ، سالها بحث شده و نظريات متعددي وجود دارد . عده اي پاداش و تشويق را نوعي رشوه مي دانند و برخي آن را تجويز نموده و عده اي ديگر آن را جهت رسيدن به پاداش دروني وابسته با اصل درس مناسب مي دانند . البته تشويق به صورت گوناگون صورت مي گيرد ، مانند : تشويق اجتماعي ، استفاده از خوراكي ، تشويق گروهي و .

روش تعديل رفتار

تشويق منظم و متناسب رفتار مثبت را شيوه اي در واداشتن كودكان به اعمال درست مي داند . تغيير جهت نيز از فنون ديگري است كه به كار مي رود . به صورتي كه توجه فرد را از يك موقعيت نابهنجار به موقعيتي رضايت بخش جلب نماييم . چنين روشي در صورتي مناسب است كه همواره در برابر يك موقعيت ، موقعيت ديگري نيز داشته باشيم تا نقش جايگزين را ايفا كنند . مثلا مي توان كودكي را كه با ديگري بر سر تصاحب اسباب بازي نزاع مي كند ، به بخش ديگري مثلا كارگاه نجاري برد .

نبايد توقع داشت كه هيچ گونه جدالي در ميان كودكان رخ ندهد . بلكه به علل مختلف ، چنين امري غير محتمل است . بنابراين مربيان بايد راههاي مختلف سازش يا بهره گيري از كلام را به عنوان ابزار دفاع به كودك آموخته و سازگاري را در وي ايجاد كنند .

استفاده از تنبيهات بدني در كلاس يا تهديد ، از عوامل مخل انضباظ خود مختارانه است . در واقع خود اتكايي كودك ، معياري براي توفيق معلم در اين زمينه است .

نتيجه اينكه هر نوع انضباطي ، بايد از نظارت بر رفتار كودك آغاز و به خود اتكايي كودك بيانجامد.

تنبيهات بدني در كلاس يا تهديد ، از عوامل مخل انضباط خود مختارانه است .

كودكان در روزهاي اول مدرسه قادر به كنترل خواسته هاي خود نيستند.

كودكان مينياتور افراد بزرگسال نيستند .

علي دولتي

/ 1