ملا نعیمای طالقانی و خاندان او نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ملا نعیمای طالقانی و خاندان او - نسخه متنی

اسماعیل یعقوبی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

ملاّ نعيماي طالقاني و خاندان او

اسماعيل يعقوبي

نياكان و پدران ملاّ نعيما

جدّ اعلاي او مولي محمد كاظم طالقاني قزويني، از بزرگ ترين حكيمان و فيلسوفان هم عصر ملاّصدراست كه از مؤسّسان تفكّر حِكْمي و حوزه انديشه هاي فلسفي در قزوين است.

او، حوزه درسي خود را در قزوين قرار داد و باعث گرديد تا محافل فلسفي در قزوين رونق گرفته و گسترش يابد و فيلسوفان بزرگي از مكتب فلسفي قزوين بهره مند شده و سپس در اشاعه نظريات و انديشه هاي فلسفي، بكوشند. بزرگ ترين و مشهورترين فيلسوفان و دانشمنداني كه از حوزه درسي مولي محمد كاظم برخوردار گشته اند، عبارتند از: سيد محمد شفيع بن ميرزا بهاء الدين عاملي (م 1125 ق) و علامه اديب شيخ محسن طالقاني قزويني نحوي و سيد ميرزا قوام الدين حسيني سيفي قزويني (م 1150 ق) و حكيم و دانشمند گرانمايه آقاالتفات قزويني، مؤسس مدرسه التفاتيه در قزوين1 (م بعد 1095 ق) و ديگر بزرگان.

شيخ حرّ عاملي، مؤلّف كتاب امل الآمل كه هم عصر مولي محمد كاظم بوده است، به حوزه تدريس وي اشاره كرده چنين مي نويسد:

مولانا محمد كاظم الطالقاني أصلاً، القزويني مسكنا، من الأفاضل المعاصرين كان مُدَرِّسا في مدرسة النواب في قزوين مات في المحرم سنة 1094 . 2

: سرور ما، مولي محمّد كاظم كه اصلاً از طالقان بوده و در قزوين سكونت داشتنداز جمله افاضل و بزرگان معاصر بود كه در مدرسه نواب قزوين، حوزه تدريس داشتند. وي در ماه محرم سال 1094 ق درگذشت.

مولي محمد كاظم، خود از محضر بزرگان و حكيمان زمان بهره مند گشته است و بعيد نيست كه از حوزه درسي بزرگاني هم چون شيخ بهاءالدين عاملي مشهور به شيخ بهائي و فيلسوف و حكيم سترگ ميرداماد و متفكر بزرگ و بي نظير ميرفندرسكي استفاده برده باشد و نيز از حكيم بزرگ و متفكر شرق، صدر المتألهين، مشهور به ملاّصدرا.

مولي محمد كاظم، بنيان گذار تفكر فلسفي و در نتيجه، باعث رونق و گسترش روش اصولي و اجتهادي در برابر روش ظاهري و جامد اخباري گري در قزوين و در زمانه خود است. تأثير انديشه هاي او به قدري بود كه اخباريان در قزوين از جايگاه و ارزشي برخوردار نبوده و نيز سال ها پس از وي، فِرَق مختلف هم چون شيخي و بابي نتوانستند در برابر براهين محكم و قاطع پيروان او و به خصوص اعقاب عالم و دانشمند وي تاب مقاومت آورده و در نتيجه يك سره از ميان رفتند. 3

از اين ميان به دو نمونه از مبارزه هاي فكري برخي از اعقاب مولي محمد كاظم، اشاره مي شود:

ملاّ محمد ملائكه برغاني (طالقاني) (م 1200 ق) فرزند مولي محمد تقي طالقاني (عرفي) و برادر مولي نعيما طيّ يك مناظره به سال 1165 ق در حضور عالمان بزرگ، شيخ يوسف بحراني اخباري، مؤلف كتاب حدائق را محكوم كرد، در نتيجه، پيروان شيخ يوسف و اخباريان، حضور ملاّ محمد را در قزوين تحمل نكرده لذا به خانه او هجوم آورده و خانه و كتابخانه اش را به آتش كشيدند كه ملاّ محمد، جان سالم به دربرد. دولت وقت نيز براي آن كه اين آشوب را از ميان بردارد، ملاّ محمد را به روستاي برغان تبعيد كرد. از اين رو فرزندان و خاندان او به برغاني شهرت يافتند.

ديگري آقا حكمي قزويني (طالقاني) (م 1285 ق) از نوادگان مولي محمد تقي طالقاني است كه در قزوين سمت استادي داشته و كرسي تدريس فلسفه و حكمت را دارا بوده است. وي در نتيجه مناظره اي در قزوين و در حضور بزرگ ترين دانشمندان زمان، قلّت بضاعت علمي و كژ فهمي شيخ احمد احسايي (پايه گذار فرقه شيخيه) را در حكمت و فلسفه و موضوع هاي عقلي به اثبات رسانيده و شديدا او را محكوم كرد. 4

خاندان و شجره مولي محمد كاظم طالقاني كه مجد و عظمت سيصد ساله تمامي آنان، به وي باز مي گردد، با دريافت مقامات علمي و رسيدن به مدارج بلند دانش و عمل، توانستند در قزوين و اصفهان و عراق و ديگر شهرهاي بزرگ آن زمان منشأ تحولات عظيمي در عرصه تفكر و تعقل گردند و در طول سه سده، علاوه بر اشاعه معارف والا و ارزشمند تشيع، آثار بي نظيري در موضوع هاي مختلف علمي بر جاي نهند و جويندگان و دانشمندان بزرگي را در اصفهان و قزوين و نجف و كربلا تربيت كنند و طراوت و پويندگي فقه و كلام و فلسفه و تفكر شيعي را با سعي و تلاش خالصانه خود، حفظ كنند و در اين راه حتي از جان خويش مايه بگذارند5 و به معارف اماميّه اعم از فقه، اصول، تفسير، اخلاق، عرفان و حكمت و فلسفه و... خدمات ارزنده اي نمايند.

مولي محمد كاظم طالقاني جد اعلاي خاندان هاي بزرگي هم چون آل طالقاني، 6 نحوي، شهيدي، صالحي، برغاني، نعيمي و نعيمايي است كه هم چنان نيز در زمان ما منشأ خير و بركتند.

مولي محمد كاظم، عمري را در تدريس و تعليم و تربيت شاگردان سپري كرد و چنان به تدريس و تعليم علاقه مند بود كه خانه اش را در قسمت غربي مدرسه نواب در قزوين قرار داده بود و استادش شيخ بهايي در چندين سفر كه از اصفهان به قزوين آمده در همين خانه مورد تكريم و احترام وي قرار مي گرفته است. بنابر نوشته مؤلف أمل الآمل، مولي محمد كاظم در محرم سال 1094 ق در قزوين درگذشت. آثار فراوان و ارزنده اي از وي برجاي مانده كه بيش تر جنبه فلسفي و حكمي دارد؛ هم چون حواشي و تعليقات بر بخش الهيات شفاي بوعلي و ديگر رسايل فلسفي.

ما، تنها از دو تن از فرزندان بلاواسطه او اطلاع داريم:

1 ـ شيخ خواجه نواب؛

2 ـ مولي محمد جعفر طالقاني، مشهور به فرشته.

شيخ خواجه نواب

شيخ خواجه نواب، مدرسه بزرگ نواب را در قزوين تأسيس كرد كه هم خود و هم والد بزرگوارش در آن جا تدريس مي كرده اند. اين مدرسه هم اكنون پس از تجديد بنا، به نام مدرسه امام صادق عليه السلام نام گذاري شده و طلاب فراواني در آن مشغول تحصيل و تعلّمند. متأسفانه از شرح حال و تاريخ ولادت و وفات او اطلاعي در دست نيست.

مولي محمد جعفر طالقاني قزويني (فرشته)

مولي محمد جعفر در خاندان علم و دانش و تقوا ولادت يافت و در دامان پدري عالم و دانشمند هم چون مولي محمد كاظم طالقاني پرورش يافت. از تاريخ ولادت او اطلاعي در دست نيست، ولي مسلّم، وي در قزوين چشم به جهان گشود و از همان ابتدا در محضر پدر به تحصيل و تعلم پرداخت. روحيات و خصوصيات و مذاق علمي پدر در او اثر عميقي نهاد و باعث گرديد كه مولي محمد جعفر هم چون پدر از فيلسوفان و حكيمان زمان به شمار آيد و كرسي تدريس فلسفه را در قزوين به خود اختصاص دهد. و بعيد نيست كه در اثر شدّت تقوا و پرهيزگاري و اعراض از امور دنيوي و نفساني و در نتيجه، دريافت و درك عميق حقايق عقلي و ذوقي به تجرد نفساني و ملكي رسيده و از اين رو به «فرشته» ملقب شده باشد.

مولي محمد جعفر، علاوه بر تلّمذ و تحصيل در نزد پدر و ديگر بزرگان، از محضر درس علاّمه ملاّ محمد باقر مجلسي بهره مند گشته و از جانب آن مرد بزرگ به دريافت اجازه روايي نايل آمده است. با دقت در متن اين اجازه، كه به تاريخ 1095 ق يعني يك سال پس از درگذشت مولي محمد كاظم طالقاني، شرف صدور يافته، مقام والاي مولي محمد جعفر و والد او را درمي يابيم. در قسمتي از اين اجازه چنين آمده است:

... المولي الأولي، الفاضل الكامل الصالح التقي الزكي الألمعي مولانا محمد جعفر الطالقاني، خلف المبرور المغفور مولانا محمد كاظم الطالقاني... .

... سرور والا مرتبه، دانشمندِ كاملِ نيكو كردارِ پرهيزگارِ نيك طبع بسيار برجسته، سرور ما، محمد جعفر طالقاني، خلف مبرورِ مغفور، سرور ما، محمد كاظم طالقاني.

علاّمه مجلسي كه خود از بزرگان و دانشمندان كم نظير عصر خويش و زمان هاي پس از خود است؛ از شاگرد خود در متن اجازه اي كه صادر كرده است با عنوان «مولانا» ياد كرده كه نشانگر مقام و مرتبه بسيار والا و بلند مولي محمد جعفر و خاندان پدر بزرگوار اوست. تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل.

از مهم ترين آثاري كه از وي بر جاي مانده، كتاب اشتراط الحس است. با دقت در اين كتاب، قدرت و توان علمي وي را در مي يابيم.

از تاريخ درگذشت مولي محمد جعفر طالقاني اطلاعي در دست نيست، ولي براساس قراين درمي يابيم كه در قزوين در گذشته است.

مرحوم علامه شيخ آقا بزرگ تهراني در كتاب سيره آل برغاني تاريخ درگذشت وي را سال 1161 ق ذكر كرده است كه تحقيقا اين تاريخ متعلق است به تاريخ درگذشت نواده اش ملاّ نعيما طالقاني.

و نيز شيخ آقا بزرگ تهراني رحمه الله پس از ذكر تاريخ درگذشت مولي محمد جعفر، اضافه مي كند كه وي در طالقان صاحب مزار است و اهالي آن را زيارت كرده به آن تبرك مي جويند. ولي تا آن جا كه نگارنده مي داند و تفحص كرده است، مزاري با عنوان مولي محمد جعفر فرشته در طالقان وجود ندارد و شايد مولي محمد جعفر در طالقان در همان منطقه كركبود صاحب مزار بوده است، كه بعدها به جهت ساختن مقبره اي براي مرحوم ملاّ نعيما نواده او، مزار وي نيز در فضاي مقبره نواده اش قرار گرفته باشد و از اين جهت گمان گرديده كه تاريخ 1161 كه بر سنگ مزار ملاّ نعيما ثبت شده متعلق به تاريخ درگذشت مولي محمد جعفر بوده است.

از بزرگ ترين و عالم ترين فرزندان مولي محمد جعفر، مي توان از مولي محمد تقي طالقاني قزويني نام برد.

مولي محمد تقي طالقاني قزويني (عرفي)

بعيد نيست كه مولي محمد تقي در قزوين تولد يافته باشد. او در خاندان علم و دانش و تقوا و پرهيزگاري و تحت تربيت پدر بزرگوارش به تحصيل دانش و تقوا مبادرت ورزيده، ابتدا نزد پدر مقدمات علمي را فرا گرفت. سپس علوم عالي را از محضر دانشمند گرانمايه و نواده حكيم بزرگ ملاّ صدرا يعني ميرزا حسن فرزند حكيم عبدالرزاق لاهيجي (م 1121 ق) فرا گرفت و پس از مدتي خود جامعيت عقلي و فقهي يافت و توانست كرسي تدريس فلسفه و فقه را در قزوين احراز كند و بسياري از بزرگان در محفل درسي او حاضر شدند. از مهم ترين آثار او حواشي محققانه بر اسفار و حواشي بر شرح قوشچي بر تجريد مرحوم خواجه است.

از شهرت او به «عرفي» مي توان يافت كه وي شعر مي سروده و تلّخص او، «عرفي» بوده است. اين كه در برخي از كتاب ها و تذكره ها شهرت عرفي را به فرزند وي ملاّ نعيما نسبت داده اند، اشتباه است؛ زيرا نگارنده از نزديك سنگي را كه بر مزار ملاّ نعيما بود مشاهده كردم كه در قسمتي از سنگ مزار چنين حك شده بود «... محمد نعيم بن عرفي...» كه نشان مي دهد عرفي لقب و يا تخلّص مولي محمد تقي است و نه شهرت مولي محمّد نعيم (ملاّ نعيما).

مولي محمد نعيم طالقاني (ملاّنعيما)

مولي محمد نعيم، فرزند مولي محمد تقي طالقاني (عرفي) فرزند مولانا محمد جعفر طالقاني (فرشته) فرزند مولانا محمد كاظم طالقاني قزويني بوده است.

او، از بزرگ ترين دانشمندان و فلاسفه و متكلمان و فقيهان سده دوازدهم هجري است.

با توجه به برخي قراين، بعيد نيست كه در قزوين پا به عرصه وجود نهاده باشد و نيز شايد در دوران كودكي جدّ خود ملاّ محمد جعفر فرشته را درك كرده باشد و در نزد والد بزرگوارش مرحوم مولي شيخ محمد تقي عرفي به كسب دانش پرداخته و سپس جهت تكميل علم و دانش به شهر اصفهان، كه حوزه علميه مهم آن روز بود، عزيمت كرده باشد.

از آن رو كه از خاندان فضل و دانش به شمار مي آمده و عالمان و دانشمندان زمان، پدران و نياكان وي را مي شناخته اند، در اصفهان، مورد احترام و تكريم علما و دانشمندان و صاحب منصبان قرار گرفت. محمد نعيم در اصفهان به حوزه درس عالماني وارسته هم چون ملاّ محمّد صادق اردستاني كه از فلاسفه و متكلمان زمان بوده است (م 1134 ق) و بهاء الدين محمّد معروف به فاضل هندي 7 (م 1137 ق) و ديگران حضور به هم رسانيد و خود، جامع معقول و منقول گرديد.

از برخي داستان هايي كه در مورد وي بر جاي مانده چنين برمي آيد كه:

ملاّ نعيما در اصفهان به جهت قدر و منزلت والاي علمي و شرافت و نجابت خانوادگي، از جانب سلطان صفوي به رياست كتابخانه سلطنتي منصوب شده و شاه صفوي (شاه سلطان حسين) به او ارادت و عنايت كامل داشته است. 8

مسلّما ملاّ نعيما در اصفهان از عالمان و دانشمندان بزرگ، به شمار مي آمده و طبعا در آن جا از حوزه درس نيز برخوردار بوده و عده اي از محضر وي بهره مي برده اند.

در هر صورت، آخوند نعيما در فضاي علمي اصفهان روزگار را، به تحقيق و تأليف و شناسايي منابع مختلف علمي و تدريس و تعليم و گفت وگو و مصاحبت با عالمان و دانشمندان زمان مي گذرانيده است و مسلّما تا زمان هجوم افغان ها به اصفهان در آن شهر سكونت داشته و سپس از اصفهان گريخته است. 9

گريختن ملاّ نعيما از اصفهان

آخوند آقا نعيما مي بايستي در ميانه مدت شش ماهه محاصره افغان ها، از شهر اصفهان گريخته باشد. و بعيد نيست كه برخي از بزرگان خاندان صفوي در اين گريز با او همراه شده باشند و نيز او بسياري از كتاب ها و نسخه ها و آثار ارزشمند علمي را كه متعلّق به كتابخانه سلطنتي و كتابخانه شخصي خود بوده است، همراه كرده باشد تا اين گنجينه هاي ذي قيمت از خطر نابودي در امان بماند.

هجوم افغان ها ياد و خاطره قتل و كشتار مغولان را زنده كرد.10 اصفهان و اطراف آن ويران گرديد و بسياري از دانشمندان ديني از ميان رفتند.

آقا نعيما پس از گريختن از اصفهان به سوي قم عزيمت كرد و بهتر آن ديد كه مدتي را در قم بماند. او در اين محاصره و هجوم، بسياري از نزديكان و اقوام خود را از دست داد. 11

ملاّ نعيما پس از استقرار در قم و به درخواست برخي از فاضلان اين شهر كتابي را در فلسفه و كلام در مراتب توحيد و برخي لطايف عرفاني با عنوان أصل الأُصول در وضعيتي آشفته و هراسان تأليف كرد. اين امر نشان مي دهد كه او دانشمندي كوشا و تلاش گر در راه تحقيق و دريافت و آموزش حقايق علمي بوده است.

و نيز از اين امر صبر و شكيبايي او آشكار مي شود؛ زيرا كم تر كسي است كه در چنين وضعيتي، كه بيش ترِ نزديكان خود را از دست داده، به نگاشتن كتاب و تدريس و تبيين حقايق علمي مبادرت ورزد.

آقا نعيما هجوم افغان ها را به اصفهان در مقدمه كتاب ارزشمند خود أصل الأُصول چنين گزارش مي دهد:

زماني، تأليف اين كتاب را از من خواستند كه لشكريان افغان، اصفهان و اطراف آن را ويران و بيش تر مردم و به خصوص نزديكان مرا نابود ساخته بودند و من، خودم به قم مهاجرت كرده و غربت گزيده و سخت پريشان خاطرم. 12

آقا نعيما در اوايل سال 1135 ق تأليف كتاب أصل الأُصول را به پايان برده است. وي پس از تأليف كتاب أصل الأُصول از قم به سوي طالقان عزيمت كرد و بعيد نيست كه برخي از بزرگان دودمان صفوي، علاوه بر آثار ارزشمند علمي، در اين سفر همراه او بوده باشند و او به جهت نجات و اختفاي آن ها از تعدّي افغان ها، آن ها را به درّه طالقان، كه محل صعب العبور و امني بوده است، هدايت كرده باشد. 13

آقا نعيما در طالقان در روستاي كركبود، كه بعيد نيست زادگاه پدران و نياكان او بوده باشد، سكونت مي كند. وي پس از استقرار در طالقان و در آن شرايط اضطراب برانگيز، رساله اي را در يكي از موضوعات مهم فلسفي ـ كلامي و نيز بسيار جنجال برانگيز به نام حدوث العالم به تاريخ 1136 ق مي نگارد.

عزيمت او به طالقان، اگر چه علاقه او را به وطن و سرزمين پدران و نياكان خود نشان مي دهد، ولي در عين حال طالقان مي توانسته امنيت آنان را از هر خطري تأمين كند. با اين حال، افغان ها بر بسياري از اين گنجينه ها در طالقان دست يافتند و بسياري از آن ها را از بين بُردند.

ايشان از اين زمان (1136 ق) به بعد تا سال 1161 ق، كه سال درگذشت او است، در طالقان مانده است. آقا نعيما در اين مدت 25 ساله تنها به تأليف و تصنيف كتاب ها و رساله هاي مختلف و نيز رتق و فتق امور شرعي اهالي و رفع معضلات آنان مبادرت مي ورزيده و بعيد نيست كه در آن جا محفل درسي نيز فراهم آورده باشد.

برخي اسناد و مدارك پراكنده موجود، نشان مي دهد كه وي در طالقان از عالمان بزرگ به شمار مي آمده و به امور شرعي و رفع مشكلات مردم و اهالي طالقان مبادرت مي ورزيده است. 14 از جمله بزرگاني كه در طالقان با آقا نعيما مرتبط بوده است و ملاّ نعيما به او ارادت كامل داشته، ملاّ ابراهيم جزني، از بزرگان دانشمندان و فيلسوفان بوده است. 15

تقوا و ايمان شگفت انگيز آقا نعيما علاوه بر علم و دانش و فضل او باعث گرديد تا مردم و بزرگان آن ديار به آقا نعيما اعتقاد و پايبندي فراوان بيابند و هم اكنون نيز اهالي

طالقان كرامات عجيبي را به آن مرد بزرگ نسبت مي دهند كه از مقام معنوي آن مرد بزرگ بعيد نيست.

از جمله كرامت هايي كه در باره او مشهور است اين است كه:

روزي ذوات مقدس معصومين عليهم السلام خانه آقا نعيما تشريف آورده بوده اند. صبيّه آقا نعيما مي بيند كه بر ايوان خانه دوازده نعلين سبز رنگ در كنار هم نهاده شده است. به سوي پدر مي شتابد و آن چه را كه ديده است به او مي گويد. آقا نعيما شديدا او را از بيان اين مطلب تحذير مي كند و به شدت او را عتاب مي كند و به فرزند مي گويد آنان عزيزان و سروران منند كه قدم رنجه داشته اند. 16

درگذشت آقا نعيما

اين مرد دانشمند و فرهيخته و بسيار با تقوا و ساعي و تلاش گر در سال 1160 ق در طالقان درگذشت و اهالي و بزرگان آن ديار به جهت عظمت و منزلت والاي آقا نعيما مقبره اي بر مزار او بنا كردند كه هم اكنون نيز پس از 255 سال در منتهي اليه جنوب غربي روستاي كركبود و در قبرستان قديمي پابرجاست. در ميان مقبره، سنگ مزاري است كه مقدار سي سانتي متر از سطح زمين بالاتر است و براين سنگ، اين عبارت نوشته شده است: 17

آرامگاه مغفور مبرور رضوان الله عليه جناب مستطاب العلام الفهام العالم الفاضل العادل آخوند ملا نعيما بن عرفي اعلي الله مقامه و رفع الله درجاته في شهر شوّال المكرم 1160 .

اين مقبره كه اخيرا به جهت عوامل طبيعي و عدم توجه به اين بناي تاريخي در شرف خرابي بود، به دست برخي اشخاص خيّر و فرهنگ دوست، بازسازي و مرمت گرديد. 18

كرامت ها و معجزه هايي را به مزار وي نسبت مي دهند كه از مقام آن عالم رباني و مرد الهي بعيد نيست.

آثار و تأليفات

آقا نعيما در طول عمر پربارش، آثار و تأليفات گرانقدري را از خود برجاي گذاشت. مسلّم است كه اين مرد دانشمند، بيش تر اوقات خود را به تحقيق و تأليف كتاب ها و رساله هاي ارزشمند مي گذرانيده و در نتيجه، آثار او مي بايست بيش از اين تعدادي باشد كه برمي شمريم.

از جمله آثاري كه از ايشان برجاي مانده مي توان به اين چند كتاب و رساله بسيار مهم اشاره كرد:

1 ـ أصل الأُصول: آقا نعيما اين كتاب را در مباحث وجود و توحيد ذات و برخي مباحث عرفاني تأليف كرده است. نسخه هاي متعددي از اين كتاب موجود است. تاريخ تأليف اين كتاب سال 1135 ق يعني پس از هجوم افغان ها به اصفهان و گريختن ايشان به شهر قم است كه بنابه درخواست و پيشنهاد برخي از بزرگان قم در آن جا تدوين يافته است. اين كتاب در سال 1357 در انتشارات انجمن حكمت و فلسفه و براساس كار و تحقيق دو دانشجوي دوره فوق ليسانس الهيات دانشگاه مشهد و به راهنمايي و مقدمه و تعليق استاد سيد جلال الدين آشتياني چاپ شده است.

2 ـ العروة الوثقي في إمامة ائمة الهدي: اين كتاب در مباحث كلامي و بسيار عميق امامت تأليف شده است. نسخه اصلي اين كتاب، كه به خط خود مؤلف است، در كتابخانه موقوفه ملاّ محمد صالح برغاني در كربلا موجود است. 19

3 ـ حدوث العالم: نسخه هايي از اين اثر مهم كه به صورت رساله اي موجز تدوين يافته، موجود است. آقا نعيما اين كتاب را پس از عزيمت از قم و سكونت در طالقان به تاريخ 1136 ق تأليف كرده است.

4 ـ منهج الرشاد في إثبات معرفة المعاد: اين كتاب ارزشمند و مفصل در مباحث كلامي و فلسفي بسيار عميق و ژرف معاد تأليف شده است كه نشاني از عمق انديشه مؤلف آن است. نسخي از اين كتاب موجود است و اخيرا اين كتاب با ارزش، به دست دانشمند بزرگوار جناب آقاي استادي (حفظه الله تعالي) در شرف طبع است.

5 ـ الجبر و التفويض.

6 ـ القضاء و القدر.

همان گونه كه قبلاً اشاره گرديد، آثار اين مرد بزرگ مي بايست بيش از اين ها باشد و گويا بسياري از آن ها به جهت گذشت زمان از ميان رفته. دور نيست كه برخي از آن ها هم اكنون نيز موجود باشد، كه براي يافتن آن ها نيازمند به تحقيق و تفحص بيش تر هستيم. كما اين كه حقير نسخه اي در علوم غريبه، به خط خود آقا نعيما، نزدِ آقا شيخ اسماعيل بوذري طالقاني ـ كه به تازگي درگذشت ـ يافتم.

خاندان و فرزندان آقا نعيما

ما تنها به نام يك تن از فرزندان او دست يافته ايم، به نام آقا شيخ محمد تقي طالقاني كه خود از عالمان و فيلسوفان زمان بوده است. وي زعامت شرعيّه و علمي را در قزوين برعهده داشته است. آقاي عبدالحسين صالحي شهيدي كه مقدمه موسوعة البرغاني را نوشته است، گويد: نقش خاتم و اِمضاي آقا شيخ محمد تقي را درصدر اسنادي كه متعلق به املاك طالقان و قزوين يافته و نيز اضافه كرده در نزد او سندي قديمي موجود است كه در آن چنين نوشته شده است: «حاشيه قلمي فرمود. محل مهر عالي جناب نتيجة الفضلاء آقاي محمد تقي خلف زبدة الفضلاء آخوند ملانعيم طالقاني». 20

از فرزندان آقا شيخ محمدتقي، آخوند ملايوسف حكمي طالقاني قزويني است كه از بزرگ ترين فيلسوفان و متكلمان اماميّه در سده سيزدهم هجري به شمار مي آمده. او سال ها كرسي تدريس فلسفه را در مدرسه صالحيّه، در قزوين برعهده داشته است و بسياري از فاضلان و بزرگان از محضر او بهره برده اند. چنان كه مؤلف المآثر و الآثار چنين گويد:

مولي يوسف حكمي قزويني از فيلسوفان بزرگ و بهترين اساتيد كتب حكمي و فلسفه متعاليه در قزوين بوده است و در مجلس درس او جمعي از فضلا و طلاب علوم عقلي فراهم مي آمده اند. 21

نيز از ديگر فرزندان آقا شيخ محمد تقي بن آقا نعيما، آقا شيخ ابوعلي عبدالمجيد طالقاني است. وي از عرفا و اجله علما بود. از تأليفات اوست: رساله كثيرالفايده و منتخب از مهمات مسايل غامضه حقّه و تبيين مشكلات از عقايد حقيقيه حقه مسمّي به مشرق المفارق (المعارف ظ) الالهيه مشتمل بر مقدمه و دو مطلب و خاتمه. 22

هم اينك اين رساله ارزشمند در نزدِ يكي از مؤمنان شهرستان رشت نگه داري مي شود.

اعقاب و فرزندان اين عالم بزرگوار، در تهران، قم، طالقان و بيش از همه در مازندران و گيلان به سر مي برند و با عنوان نعيمي، نعيمايي، كركبودي و طالقاني معروفند.

روستاي عالي درّه (در شهرستان چالوس)

در اين دهكده زيبا كه بر بلندي هاي نزديك به نور و كجور واقع گرديده، مردماني سخت كوش زندگي مي كنند كه نام و شهرتشان باعث افتخار آنان است. آنان مردمي ساده و بي آلايش اند كه در كمال آرامش و به دور از هياهوي شهرهاي بزرگ در آن جا به سر مي برند؛ مردماني كه تمامي آن ها از فرزندان و اعقاب مولي نعيما مي باشند و به نعيمايي و نعيمايي كركبودي شهرت دارند. 23

در اين كه آنان از چه زماني در اين منطقه سكنا گزيده اند و علت سكونت آن ها در آن جا چه بوده است، اطلاع چنداني در دست نيست. ولي از دقت در آثار قديمي چون سنگ هاي قبور قديمي عالي درّه، كه برخي از آن ها قدمت 150 ساله دارند، درمي يابيم كه اهالي اين دهكده حدود دو سده است كه در آن جا سكونت گزيده اند و نيز از شهرت كركبودي كه بر اكثر سنگ هاي قبور قديمي نقش بسته است مي توان دريافت كه نياكان اين اهالي از روستاي كركبود طالقان (محل سكونت آقا نعيما) كه جملگي از فرزندان آقا نعيما هستند، به اين منطقه مهاجرت كرده اند.

آن چه از دقت در اسناد و نسخ قديمي برجاي مانده و اقوال موجود در ميان اهالي برمي آيد، اين است كه چند تن از فرزندان آخوند نعيما از طالقان به اين منطقه رفته و ديگر اين كه آنان گنجينه بسيار بزرگي از كتاب ها و رساله ها و آثار علمي را با خود به عالي درّه برده اند.

يكي از دانشمندان بزرگ از خاندان آقا نعيما كه به اين منطقه مهاجرت كرده است مرحوم آقا شيخ هادي طالقاني است كه آثاري از وي باقي مانده است24 و نشان مي دهد كه ايشان حدود صد سال پيش در اين منطقه مي زيسته است و كتابخانه اي عظيم داشته كه بعيد به نظر نمي رسد اين كتابخانه همان گنجينه عظيم و علمي و بي نظير آقا نعيما در طالقان بوده كه به دست وي به اين منطقه منتقل گشته است. 25 برخي از اهالي اظهار مي دارند كه تا چند دهه گذشته كتابخانه اي بزرگ در اين روستا بوده است و نيز ابراز كردند كه تا چندي پيش تعداد فراواني نسخ خطي در مسجد و خانه هاي اين روستا موجود بوده است كه به جهت تنزل اهالي از مقام علمي پدران و نياكان خود و عدم دريافت ارزش هر يك از اين ميراث هاي فرهنگي و نبودن امكانات نگه داري آن ها بسياري از اين گنجينه هاي ارزشمند و بي نظير از بين رفته و حتي بسياري از آن ها را، در همان نزديكي، سال ها قبل به خاك سپرده اند و برخي نيز به دست دزدان فرهنگي و چپاولگران ميراث اين خطه، به يغما رفته است و متأسفانه جز تعداد اندكي نسخ خطي، كه برخي دلسوزان فرهنگي آن ها را از نابودي نجات داده اند، بقيه، يك سره از ميان رفته است. 26

از ديگر بزرگان اين خاندان در عالي درّه و منطقه مازندران، ملاّ صالح طالقاني بوده است كه در آن جا سكونت داشته و فقيه و عالمي بزرگ به شمار مي آمده كه جامه عالمان را بر تن نمي كرده و مرحوم علاّمه تنكابني نسبت به او ارادت و عنايت كامل داشته و اجازه اي را به جهت وي نگاشته است.

در حوالي و حدود شهرستان نوشهر نيز خانداني با عنوان نعيمايي شهرت دارند كه از فرزندان و اعقاب آقا نعيما به شمار مي روند.

در شهرستان رشت خانداني قديمي كه قدمت يك صد ساله در آن شهرستان دارند با عنوان «مجيدي نعيمي» سكنا دارند كه جملگي از اعقاب آقا نعيما هستند. اين خاندان از فرزندان آقا ابوعلي عبدالمجيد بن شيخ محمد تقي آقا نعيما كه قبلاً مذكور شد، هستند.

از جمله فرزندان او است مرحوم آية الله شيخ علي مجيدي نعيمي كه در رشت مي زيسته و مورد رجوع اهالي بوده است و از احفاد ايشان، فاضل و عالم بزرگوار حضرت حجة الاسلام جناب آقا كاظم مجيدي نعيمي است كه سال هاست در قم سكنا دارند.

در روستاي برغان كه در نزديكي كرج واقع شده است، خانواده اي بزرگ زندگي مي كنند كه داراي شهرت نعيمي و نعيمي طالقاني هستند كه جملگي از اعقاب آقا نعيما به شمار مي روند.

نيز از جمله اعقاب آقا نعيما، مرحوم استاد محمد مهدي نعيمي است كه در ادب و هنر، اديبي بي نظير بوده و در شهرستان شميران تهران سال ها تدريس و تعليم فرزندان اين آب و خاك را بر عهده داشته و انجمن هاي ادبي را در اين منطقه فراهم آورده بوده است كه بسياري از اديبان و شاعران معاصر از شاگردان محافل ادبي اين مردِ ادب دوست، به شمار مي روند. از وي اشعار بسياري برجاي مانده است.

1 ـ خاندان بزرگ آل طالقاني در نجف و عراق كه همگي از فرزندان قاضي سيد جلال الدين طالقاني از دانشمندان بزرگ زمان شاه طهماسب صفوي هستند كه از طالقان به نجف مهاجرت كرده و بيش از چهارصد سال است كه فرزندان او با عنوان آل طالقاني در نجف مشهورند و اصل آنان از روستاي اورازان طالقان است.

15 . سفرنامه طالقان، اعتماد السلطنة.

10 . استاد سيد جلال الدين آشتياني، هجوم افغان ها را يكي از مهم ترين عوامل عقب ماندگي علمي به شمار آورده كه باعث گشت استعداد ايراني قرن ها از شكوفايي محروم بماند.

17 . نگارنده، مزار ايشان را در سال 1368 در حين تحقيق در روستاي كركبود از نزديك زيارت كرده و عبارت هاي منقور بر سنگ مزار را ثبت كردم.

19 . مجله حوزه، س دهم، ش 4 ، «مدرسه فلسفي قزوين»، به قلم عبدالحسين صالحي شهيدي.

11 . گويا نزديكان آقا نعيما در مدت شش ماهه محاصره در اثر گرسنگي و بيماري از بين رفته و يا آن كه به وسيله كودتاي محمود افغان و كشتار دسته جمعي او، جان خود را از دست داده باشند.

16 . اين داستان را از برخي بزرگان طالقان شنيده ام. نيز اين داستان را با قدري تفاوت از فاضل و دانشمند فرزانه جناب حجة الاسلام آقا كاظم نعيمي، كه خود از اعقاب آقا نعيما است و در قم تشريف دارند، شنيدم و لذا بيان ايشان را در اين جا آوردم.

18 . از جمله اين مردان خير جناب آقاي حاج سيف الله طالقاني است كه به همّت ايشان بقعه آقا نعيما مرمت و بازسازي گرديد. حفظه الله تعالي.

1 . مجله حوزه، س 10 ، ش 4 ، «مدرسه فلسفي قزوين»، عبدالحسين صالحي قزويني. بعيد نيست كه مرحوم علامه مجلسي رحمه الله از محضر مولي محمد كاظم طالقاني بهره مند گشته باشد؛ چرا كه در متن اجازه اي كه به جهت فرزند مولي محمد كاظم يعني مولي محمد جعفر نگاشته، مولي محمد كاظم را با لفظ «مولانا» ياد كرده است.

12. أصل الأُصول،تهران،انتشارات انجمن حكمت وفلسفه،1357 ، بامقدمه سيد جلال الدين آشتياني.

13 . از برخي اسناد و قراين چنين برمي آيد كه در اين سفر عده اي از شاهزادگان صفوي با او همراه بوده اند و نيز با توجه به برخي داستان هاي موجود در السنه اهالي، آقا نعيما بسياري از آثار علمي را نجات بخشيده است؛ زيرا براساس داستاني ملا نعيما كتابخانه اي را در محل سكونت خود در طالقان جهت نگه داري كتاب ها بنا كرده بود كه قسمت بزرگي از آن در زير كوه مخفي بوده است.

21 . همان، نقل از المآثر و الآثار.

22 . در قلمرو تفكيك، قم، انتشارات دارالنشر اسلام، 1374 ، ص 112 ، استاد ابراهيم فقيه محمدي. دقت در مطالب رساله ياد شده به نقل از كتاب قلمرو تفكيك نشان مي دهد كه آقا ابوعلي عبدالمجيد طالقاني فرزند شيخ محمد تقي بن آقا نعيما از اشخاصي بوده كه در حكمت و فلسفه، وبالخصوص در عرفان، سرآمد دوران بوده است.

20 . مقدمه موسوعة البرغاني، عبدالحسين صالحي شهيدي، ج 1 ، ص 15 .

2 . مرحوم شيخ آقا بزرگ تهراني در كتاب سيره آل برغاني در مورد اين گفته صاحب أمل الآمل چنين نوشته اند: «اگر نظر خويش را به روش شيخ حر عاملي در قسمت دوم كتابش كه به شرح احوالات معاصران خود پرداخته با دقت بيفكنيم، خواهيم يافت كه وي لفظ مولانا را براي احدي به كار نبرده مگر آن كه آن شخص از جهت سن بزرگ تر و از نظر قدر و منزلت والاتر و از جهت شهرت علمي و عملي فراتر بوده باشد. بنابراين، مولي محمد كاظم داراي اين خصوصيّات بوده است و ديگر اين كه مؤلف أمل الآمل مولي محمد كاظم را به عنوان فاضل وصف نكرده، بلكه او را از جمله افاضل شمرده است».

23 . كركبود يكي از روستاهاي مهم و بزرگ و زيباي طالقان است كه برفراز كوهي بلند قرار دارد و دو امامزاده در آن جا به نام هاي زيد و ابراهيم بقعه دارند. از اين روستا بزرگاني برخاسته اند، هم چون شيخ ابراهيم معارف از مبارزان دوره مشروطه و خاندان بزرگ و علمي عنقا. در كركبود آثار بسيار قديمي و سنگ هاي قبور متعلق به هفتصد سال گذشته يافت شده است. بقعه آقا نعيما در اين روستاست. و برفراز كركبود، در نقطه مرتفعي، مزار امامزاده حنفيه قرار دارد.

24 . هم اكنون تعدادي از اين نسخ خطي در سازمان تبليغات اسلامي شهرستان چالوس نگه داري مي شود.

25 . از جمله قرآني خطي و قديمي در دست يكي از اهالي است كه حواشي عالمانه آقا شيخ هادي و تفسير او بر آن موجود است.

26 . از جمله هنرمند بزرگوار معاصر جناب آقاي نعيمايي ابراز داشتند كه قريب بيست جلد از اين آثار را از نابودي نجات داده اند. نگارنده از عده اي از اهالي مورد اعتماد شنيدم كه نسخه اي از يك كتاب مرثيه كه يكي از علماي معاصر آقا نعيما و به درخواست صبيه آقا نعيما سروده است، در نزد برخي از اهالي نگه داري مي شود.

3 . مجله حوزه، س دهم، ش 4 ، «مدرسه فلسفي قزوين» عبدالحسين صالحي قزويني.

4 . ر ك: المآثر و الآثار ، ص 183 ؛ كرام البررة، ج 1 ، ص 151 ؛ نقباء البشر، ج 1 ، ص 90 .

5 . مانند ملاّ محمد تقي برغاني ـ از اعقاب مولي محمد كاظم و نواده ملاّ محمد ملائكه ـ كه در جهت اشاعه فرهنگ و معارف حقّه و مبارزه با فرقه ضالّه بابيّه، به دست مخالفانش به شهادت رسيد. و به اين مناسبت، به «شهيد ثالث» شهرت يافت.

6 . دو خاندان بزرگ به آل طالقاني شهرت داشته اند:

7 . مجله حوزه، س دهم، ش 4 ، مقاله مدرسه فلسفي قزوين، به قلم عبدالحسين صالحي شهيدي.

8 . سفرنامه طالقان، صنيع الدوله، به ضميمه مقدمه جلال آل احمد چاپ شده است.

9 . أصل الأُصول، ملا نعيما، تهران، انتشارات حكمت و فلسفه، استاد سيد جلال الدين آشتياني.

/ 1