72 ـ امام صادق عليه السّلام : پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله در هر طواف واجب و مستحب، بر حجرالأسود دست مى كشيد.73 ـ جابر بن عبدالله : روز برآمده بود، كه وارد مكه شديم. پيامبر صلّى الله عليه و آله كنار درِ مسجد آمد، شترش را خواباند، سپس وارد مسجد شد. از حجرالأسود آغاز كرد و دست بر آن كشيد و چشمانش پر اشك شد. سپس سه دور هروله كنان و چهار دور معمولى طواف كرد تا فارغ شد. پس از فراغت، حجرالأسود رابوسيد، دستانش را بر آن نهاد وآن ها را به چهره اش كشيد.74 ـ ابن عمر : پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله رو به حجرالأسود كرد، لب هاى خود را بر آن نهاد و بسيار گريست. سپس روى برگرداند، عمر بن خطاب را ديد كه مى گريد. فرمود: اى عمر! اينجاست كه بايد اشكها بريزد!75 ـ ابن عمر : پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله را ديدم كه دست بر حجرالأسود مى كشيد. از آن پس بر حجرالأسود نگذشتم، مگر آن كه من هم دست بر آن كشيدم.76 ـ معاوية بن عمّار: از امام صادق عليه السّلام پرسيدم: مردى حج انجام داده، ولى دست بر حجرالأسود نكشيده است. فرمود: اين مستحب است، اگر نتواند ، خداوند به عذر پذيرى شايسته تر است.