179 ـ امام صادق عليه السّلام : رسول خدا صلّى الله عليه و آله چون از مزدلفه كوچ كرد، آرام مى رفت و مى فرمود: اى مردم! آرام ، آرام . تا آن كه بر وادى محسّر ايستاد .180 ـ فضل بن عبّاس : دوبار، شاهد كوچ همراه پيامبر صلّى الله عليه و آله بودم. او كوچ كرد، در حالت وقار و آرامش كه زمام شتر خود را گرفته بود (و مهار مى كرد كه تند نرود).181 ـ معاوية بن عمّار از امام صادق عليه السّلام روايت مى كند كه فرمود : چون كوه ثبير براى تو آشكار شود و شتر ، جاى گام خود را ببيند ، كوچ كن . امام صادق عليه السّلام فرمود : مردم در جاهليّت مى گفتند : ثبير بتاب، تا غارت كنيم، منظورشان روشنى آفتاب بود . پيامبر خدا صلّى الله عليه و آله بر خلاف عادت اهل جاهليّت كوچ مى كرد . آنان با اسب تاختن و شتر دواندن كوچ مى كردند و رسول خدا صلّى الله عليه و آله بر خلاف آنان با آرامش و وقار كوچ مى كرد . پس با ياد خدا و استغفار كوچ كن ، ذكر خدا را بر زبانت جارى ساز و چون به وادى محسّر رسيدى ـ كه وادى بزرگى بين مشعر و مناست و به منى نزديكتر است ـ پس شتابان از آن بگذر ؛ زيرا رسول خدا صلّى الله عليه و آله شتر خود را در آن جا شتاباند ، در حالى كه مى فرمود : «خدايا! پيمانم را سلامت بدار ، توبه ام را بپذير ، دعايم را مستجاب كن و بين آنان كه پشت سر نهاده و آمده ام ، جانشين من باش» .182 ـ صفيّه دختر شيبه از زنى نقل مى كند : رسول خدا صلّى الله عليه و آله را ديدم كه از وسط مسيل شتابان مى گذشت و مى فرمود : «اين وادى را ، جز بسرعت نبايد پيمود» .