حجّ
در كلام رهبر معظم انقلاب اسلامى
حضرت آية اللَّه خامنه اى
- مد ظله العالى -
دو نكته در باب حج، مهم، هميشگى و فراموش نشدنى است. يك نكته مسأله معنويت در حج است. از اول تا آخر اين واجب (حج)، يك روحى وجود دارد كه آن روح عبارت است از توجه و اخلاص به ذات مقدس احديت و اظهار عبوديت در مقابل پروردگار. اين را در واجبات ديگر به اين حجم و با اين كيفيت نمى شود مشاهده كرد، اگرچه قوام هر واجب و عبادتى به توجه و ذكر حضرت پروردگار - جلّ و علا - است . گويا فريضه واجب حج به گونه اى بنا شده است كه هنگامى كه انسانها از محدوده زندگى مادى به مركز اقامه اين فريضه الهى جذب مى شوند. ديگر فضا، فضاى مادى نباشد بلكه يك فضاى كاملاً معنوى فراهم شود تا انسان بطور حقيقى يك شستشويى در اين فضاى معنويت بكند و برگردد. فرض بر اين است كه اگر انسانى يك بار در مدت عمر خود چنين شستشويى بكند، براى او كافى باشد، چون يك بار بر او واجب شده است. واجبات بر اساس نيازها و حاجت بشر است و اگر ما براى سير كمال الى اللَّه تكامل و عروج الى اللَّه احتياج به بيش از هفده ركعت در روز داشتيم، خداى متعال بيش از هفده ركعت نماز را در روز واجب مى كرد. حداقلّ واجب، آن چيزى است كه براى ما به صورت حكم واجب درآمده است. نبايد خيال كرد «من استطاع» واجب را محدود مى كند. خير، بلكه واجب را توسعه مى دهد. هر كه بتواند بايد اين كار را بكند (بدون استثناء) كسى كه نتوانست، بر او تكليفى نيست چون قدرت انجام آن را ندارد. هر كس مى تواند يكبار بايد اين كار را انجام بدهد. پس يكبار رفتن در آن مخزن معنويت و چشمه جوشان معنويت براى شستشو و براى پاكيزه شدن كافى است، البته اگر بيشتر بشود بهتر است و بيشتر خود را شستشو داده است. حداقلّ لازم، عبارت است از همان يك بار. ببينيد چقدر جنبه معنويت حج بايد قوى باشد، اينها نكاتى است كه ما بايد واجب را از اين دريچه ها درست بشناسيم و بفهميم. اگر ما ديديم كه حج جنبه مادى و ظاهر سازى و دورى از معنويت پيدا كرد، اگر ديديم در سفر حج رفتارهايى كه براى خودمان انتخاب مى كنيم يا بر ما تحميل مى كنند ضد معنويت است بايد بدانيم از فلسفه حج دور افتاده ايم. اين كسانى كه ايام حج را به ميزان زيادى صرف كارهايى مى كنند كه در جهت مقابل معنويت است، خود را در ماديت غرق كرده اند و از خدا دور شده اند. اينها در حقيقت بدون اينكه خودشان بدانند، از آن سرمايه اى كه خداى متعال در حج به آنها هديه كرده است، كم مى كنند. خيال مى كنند چيزى به دست مى آورند در حاليكه چيزى از دست مى دهند و با غرق شدن در ماديات، هديه معنوى را ناقص مى كنند. حج از اول با «لبيك» شروع مى شود با پاسخ گويى به خداى متعال. با اجابت دعوت الهى، حالت احرام، لباس احرام، محرمات احرام، كارهايى كه بايد در مدت ايام حج يا عمره انجام داد؛ از طواف، از سعى، از نماز، از وقوفين و بقيه مناسكى كه در حج هست هر كدامى به نحوى گوشه اى از وجود ما را به معنويت و به خداى متعال منجذب مى كند، جذب مى كند. اين مجموعه مركب، در واقع يك چشمه زلالى است كه بايد در آن برويم و خود را شستشو بدهيم. اين شستشو براى ما لازم است. مراقب باشيد كه حج اين جهت را از دست ندهد. البته در دوران گذشته و در زمانى كه سردمدار امور حج كسانى بودند كه معنويات را لمس نكرده بودند، از آنها توقعى نبود. البته در آن زمان، كسانى بودند كه اهل معنا محسوب مى شدند و اهل توجه و تذكر بودند و خودشان را به نحوى تأمين مى كردند. اما دستگاهى كه آنها را به سمت معنويت حركت بدهد وجود نداشت. امروز وضع فرق مى كند. امروز كسانى كه متصدى حج هستند اهل معنويتند، اهل ذكر و تذكرند، اهل انس با خدا هستند، طعم معنويت را مى فهمند و شيرينى انس با خدا را درك مى كنند. فرق مى كند وقتى كه مسؤولان حج اين گونه افرادى باشند يا افرادى باشند كه اصلاً نمى فهمند حج چيست و فرق بين يك مسافرت معمولى و گردشى را با حج عظيم الهى ندانند و خيال كنند اين هم يك مسافرتى است كه آدم برود و گردشى را بكند و دنيا را ببيند و برگردد. خيلى بين اينها فرق است. امروز شما مسؤولان حج هستيد و اهل معنويت و متصدى اموريد. من خواهش مى كنم از همه آقايان محترم، از همه مسؤولان و از همه برادران و خواهران و هر كسى كه به نحوى با حاجى ارتباط دارد، يكى از كارها و كوششهاى آنها اين باشد كه اين حاجى را به روح و معنويت حج و به تأثيرى كه حج براى تكامل فردى انسان - منهاى مسائل اجتماعى - دارد و او را پالايش و تزكيه مى كند و به زينت معنويت مزين مى كند و برمى گرداند و سرمايه اى به او مى دهد و مشت او را پر مى كند، آشنا و نزديك كنند. همه اش هم با بيان نيست، بلكه با عمل، با حضور، با توجه و با رفتار بايستى مردم را به معنويت سوق داد. اگر اين كار انجام بشود. آن نكته دوم حج هم كه يك نكته فراموش نشدنى و يكى از اهم نكات در باب حج است، آسانتر انجام خواهد شد. آن نكته دوم همان نكته اجتماعى است.(1) 1 ـ بخشي از سخنراني معظم له در جمع کارگزاران حج مورخ 17/1/74 هـ . ش