ارث زنان از همه دارایی شوهر یا بخشی از آن؟ نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

ارث زنان از همه دارایی شوهر یا بخشی از آن؟ - نسخه متنی

احمد عابدینی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به هر حال، اين دو روايت بيان مى دارند که: زن از دارائى شوهر: فرشها، لباسها و اثاث خانه، ارث مى برد و از آوارها، تيرهاى سقف و سهم وى داده مى شود.

اين مضمون، آشکارترين و روشن ترين مضمونى است که دلالت مى کند، زنان از دارايى منقول و قيمت ساختمانها ارث مى برند، ولى از زمينهاى کشاورزى و عرصه خانه ها ارث نمى برند. امّا مشکل اين است که: اثاث خانه، به طور معمول، جهيزيه خود زن است و ارث بردن وى از آن، بى معناست.

در صحيحه عبدالرحمن بن حجاج از امام صادق(ع) نقل شده است:

(لو سألت من بين لابيتها و نحن يومئذ بمکّة لأخبروک ان الجهاز والمتاع يهدى علانية من بيت المرأة الى بيت زوجها.)60

اگر از مردم بين اين دو کوه (و در آن هنگام ما درمکه بوديم) بپرسى تو را خبر مى دهند که: جهيزيه و متاع به طور علنى از خانه زن به خانه شوهر برده شده است.

و پس از جدا کردن متاع بيت و سلاح و چارپا از ميراث، تخصيص هاى زده شده به آيه قرآن، بسيار مى شود و تخصيص و جداسازى بسيار، زشت است و فرق نمى کند که همه اين تخصيصها با يک واژه انجام گيرد، يا با چند واژه. از بين بردن عموم (ماترک) در آيه شريفه و ويژه کردن آن به چند فرش و مقدارى منقولات ديگر، مشکل آفرين است.

خلاصه اين که: اين روايات يازده گانه، يا شش گانه که بازگشت به دو سه مضمون داشتند، دلالت روشنى بر تخصيص (ماترک) در آيه قرآن ندارند و در پاره اى احتمال اين که سهم الارث زنان را از قيمت منقولات بدهيم، وجود داشت و در پاره اى تخصيص زياد لازم مى آمد. افزون بر اين، روايات معارضى با اين روايات وجود دارد که پاره اى از آنها، پيش از اين آمد و پاره اى پس از اين مى آيد. با توجه به مجموع اين نشانه ها، نمى توان گفت: اين روايات، صريح در اختصاص سهم زن و محروم کردن وى از زمين است، بلکه ظاهر اين روايات چنين است و ظاهر اين روايات، با ظاهر قرآن تعارض مى کند. اگر روايات، در محروم ساختن زن، صريح بودند، صراحت و نصّ روايات، بر ظهور قرآنى مقدم مى شد، ولى اکنون که هر دو ظاهرند و با هم تعارض مى کنند و ظهورها متکافئ هستند چه بايد کرد؟ حتى ممکن است گفته شود: ظاهر روايات در صدد نسخِ محتوايى آيه قرآن هستند و بنابراين کنار گذاشته مى شوند.

/ 83