جهانی سازی و جهان اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

جهانی سازی و جهان اسلام - نسخه متنی

احمد بارگاهی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

«جهاني سازي » و جهان اسلام

نويسنده :‌احمد بارگاهي

پيدايش وسايل نوين ارتباطي ، رواج تفكر پست مدرنيسم ، مواجهه بشر با خطرات زيست محيطي فراملي ،‌كمرنگ شدن مرزهاي اقتصادي كشوري و در مجموع بحث جهاني شدن را به بحث روز تبديل كرده است با اين حال هنوز زواياي مختلف جهاني شدن كه قطعاً در آينده روشن خواهد شد ، مشخص شده است و در اين تعامل بحث يكسان سازي در مقابل بحث يكپارچه سازي جهان مطرح شده است . بعضي تصور مي كنند كه جهاني شدن يعني همين شبيه سازي ،‌ يعني جهان به يك شكل واحد درآيد اما بايد اذعان كرد سياست شبيه سازي نه در گذشته جواب داده است و نه الان قادر به جواب دادن خواهد بود . اما نگرش ديگر يكپارچه سازي كه گفت و گوي تمدنها نيز در راستاي آن است جوابگو خواهد بود.

دولت ها قبل از آغاز فرايند جهاني شدن تنها بلندگوي جامعه را در دست داشته و از طريق آن ديدگاههاي خود را بر جامعه فاقد بلند گو تحميل مي كردند اما امروز بايد ديدگاههاي فراخور تمام انسانها و جوامع بشري ابراز دارند كه در اين زمينه جهان بيني و ديدگاههاي اسلامي مبتني بر احوال تمام بشر در تمام جوامع خواهد بود.

پديده جهاني شدن سبب توجه جهاني به اقليتها و قوميت ها ي مختلف در هر گروه و همه جوامع جهان شده است . اين اقليتها و قوميت ها اعم از اقليتهاي مذهبي ، نژادي ، زباني و غيره مورد توجه و همدردي جامعه جهاني اند.

در دنياي امروز سرمايه ، فن آوري ، رسانه هاي جهاني شده بيش از هر عامل ديگر گستره و ميدان فعاليت دولتهاي ملي را تحت تاثير قرار داده است .

رسانه هاي جهاني شدن فرهنگ با توجه به روند فزاينده پيشرفت ، تكنولوژي ارتباطات موضوع «جهاني شدن فرهنگ » جزو مباحث اساسي بشر براي سالهاي آينده باقي خواهد ماند. در چنين شرايطي هيچ يك از كشورهاي موجود در نظام بين المللي قادر نخواهد بود كه بطور مطلق خود را از تاثيرات و پيامدهاي «گلوباليزم » كه دور نگه دارند. افكار و عقايد براحتي در دورترين نقاط دنيا انتشار مي يابند و بر انديشه هاي مقابل تاثير گذارده و از آنها تاثير مي پذيرند. مرزهاي جغرافيايي كاركرد سابق خود را در اين زمينه از دست داده اند. از اين رو شرايط براي شكل گيري فرهنگي جهاني بيش از پيش مهيا شده است .

همچنين اين تصور كه روند جهاني شدن فرهنگ به حاكميت سلطه فرهنگ غربي خواهد انجاميد نيز بيهوده است . البته اين حقيقت قابل انكار نيست كه اين كشورها واسطه بهره مندي از توان اقتصادي و تكنولوژي برتر ، در فرآيند جهاني شدن بازيگراني فعال و مؤثر محسوب مي شوند. اما ذكر اين نكته بنيادين حائز اهميت است كه هر فرهنگي هر اندازه كه شكوه و عظمت داشته باشد نمي تواند فرهنگهاي ديگر را از صحنه هستي پاك كند.

بنابر اين چنين تصوري كه فرهنگي خاص (مثلأ غربي ) بتواند حاكميت مطلق داشته باشد دست نيافتني است تا هنگامي كه آدم ها و مكانها با هم تفاوت دارند و تاريخ و تجربه آنها از هم جداست فرهنگ نيز گوناگون خواهد بود. فرهنگ بيش از آن كه به نظم جهاني وابسته باشد به انسان مربوط است و انسانها با يكديگرتفاوت دارند . بنابر اين چاره اي جز پذيرش چند گونگي فرهنگي نيست .

با همه اينها جهاني سازي به عنوان پديده اي جديد و نو از راه مي رسد و اين پديده نو آثاري بر فرهنگ خواهد گذاشت . انسان نمي تواند اسير يا محصول فرايند فرهنگ خود باشد، زيرا اكنون به گونه اي آسان و بي سابقه از فرهنگهاي ديگر آگاه مي شود و اين معامله اي نوين است .

گفت و گوي ميان فرهنگها كه از جهاني شدن منبعث مي گردد. تمامي جهان را تحت تأثير خود قرار داده است ،‌ زيرا از اين پس انزوا و (تاحدودي) بي توجهي به ديگري امكان پذير نمي باشد. جهاني شدن نشان مي دهد كه چگونه فرهنگ هاي مختلف عناصر خاصي را كه در بادي امر تعلق به هيچ قطبي ندارند بر مي گزينند و به آنها معنا مي بخشند و بدين وسيله آگاهي فرد را از تفاوت او با ديگران شدت مي بخشند.

مسلمانان جهان بايد نقش خود را در شكل گيري مطلوب تر فرآيند جهاني شدن گسترش دهند و با سلطه ي بلامنازع غرب بر جهان ،‌مقابله كنند.

/ 1