مبانى انگيزش از ديدگاه اسلام - مبانی انگیزش از دیدگاه اسلام نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مبانی انگیزش از دیدگاه اسلام - نسخه متنی

علی اکبر بخشی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مبانى انگيزش از ديدگاه اسلام

على اكبر بخشى

مقدمه

«انگيزه»(1) يك مفهوم روان شناختى است كه در شاخه هاى گوناگون علوم از قبيل «علوم رفتارى»، «مديريت» و «اخلاق»، از زواياى گوناگون درباره آن بحث مى شود و جهت گيرى هاى علوم گوناگون از هر طرف، اين مفهوم را به سويى مى كشاند و اين خود موجب مى گردد بررسى ماهيت و ابعاد آن در عرصه اى خاص از عرصه هاى مختلف حيات انسان ـ مثل «مديريت» ـ به سادگى امكان پذير نباشد. علاوه بر اين، اگر چنين مطالعه اى بخواهد با رويكرد اسلامى انجام پذيرد، بر دشوارى آن خواهد افزود.

آنچه در اين جا مى توان به آن اشاره كرد اين كه بخش مهم بحث درباره انگيزش از ديدگاه اسلام به مجموعه اى از حقايق و مفاهيم روحى و روانى و فعل و انفعالات درونى و فرايند ايجاد و نقش و تأثير آن ها مى پردازد كه در قرآن كريم و روايات معصومين(عليهم السلام)، ادعيه و بيان صاحب نظران مسلمان آمده و در اين ميان، نيازهاى گوناگون ابعاد روحى و جسمى انسان، چگونگى ارضا، و نقش آن ها، بر اساس مبانى انديشه دينى تبيين شده است. بر اساس اين نگرش، گفته مى شود:

براى شناسايى فرايندهاى تكوين و تغيير شخصيت و شكل گيرى رفتار و عملكرد انسان ها و عوامل مؤثر بر آن، و اين كه با تكيه بر منابع مذكور به چه راهكارهايى واقع و روشنى مى توان دست يافت و اين جريان به نوبه خود، موجب رشد و توسعه مطالعات و تحقيقات جديد روان شناسى و برخى علوم رفتارى از ديدگاه اسلام خواهد شد و راه را براى بررسى هاى مديريتى در حوزه رفتار كاركنان و مديران در سطوح سازمانى و چاره جويى براى حل مشكلات و معضلات مديريتى در اين حوزه هموار خواهد كرد و موفق خواهد شد ـ مثلاً ـ نظام ها و ساز و كارهاى نظارتى را در سازمان به كار گيرد كه با قوانين فطرى و حقايق و مفاهيم قرآنى هماهنگى داشته، از آن ها الهام گيرد و در عين حال، از كارايى و اثربخشى لازم برخوردار باشد. روشن است كه نيل به اهداف ياد شده در گرو انجام تحقيقات وسيعى فراتر از حد يك يا چند مقاله است. ولى از سوى ديگر، بايد اذعان نمود كه برداشتن حتى يك گام در اين مسير لازم است. بر اين اساس، در اين مقاله سعى شده است بخشى از مباحثى كه نقش مبنايى و پيش نياز در مطالعات و پژوهش هاى مربوط به انگيزش در مديريت رفتار سازمانى دارد، با رويكرد اسلامى ارائه گردد.

/ 17