5- 2- نگاه فرهنگى و علمى به تاريخ هند - مشکله فرهنگ در تاریخ نگاری یعقوبی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مشکله فرهنگ در تاریخ نگاری یعقوبی - نسخه متنی

حسن حضرتی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5- 2- نگاه فرهنگى و علمى به تاريخ هند

در باب مربوط به هند، يعقوبى رشته كلام را با بيان احوال دانايان هند و برهمنان آغاز مى‏كند و در شرح احوال برهمن كبير - كه بنا به نقل مطلعان هندى و دانايان آن‏ها نخستين پادشاه هندوستان بوده كه جمله هنديان بر پادشاهى او اتفاق كرده بودند - از دانشمندى و دانايى او سخن به ميان آورده و او را بانى علم نجوم و دانش ستاره‏شناسى لقب داده و از ابتكارات او در اين علم كه به تاسيس بنياد عظيمى به نام «السند هند» منجر شده ياد مى‏كند. (32) آن‏گاه نقش اين اثر عظيم هنديان باستان را در نجوم يونانى و اسلامى و بناى زيج‏هاى بعدى يادآور شده (33) و سپس به ذكر تاريخچه علم حساب هندى و اختراع حساب هندى و ارقام هندى به وسيله برهمن كبير و نقش آن ارقام نه‏گانه در علم حساب و شمارش مى‏پردازد. (34) يعقوبى از جمله مباحث عمده ديگرى كه در باب هنديان يادآور مى‏شود تفكر اقليم‏شناسى و تقسيمات ارضى و جغرافيايى در باب محيط فلك از منظر هنديان است كه نشان دهنده مبناى فكرى هنديان باستان در توجه‏شان به جهان بوده است.يادآورى اين نكته ضرورى است كه آنان جهان را به اقاليم هفت‏گانه با حدود و ثغور مشخصى تقسيم كرده و طول و عرض و وسط و حدود اقاليم را بيان مى‏كردند.

مبحث ديگر درباره انديشه و تفكر هنديان باستان كه يعقوبى از آن ياد مى‏كند، در باب خلقت و انديشه‏هاى كيهان‏شناسى و گيتى شناختى است.مساله خلقت، گردش شب و روز و چرخش ستارگان، طول روزها، جهان‏شناسى هنديان و ديگر انديشه‏هاى آنان در باب سرنوشت جهان، به همراه برخى روايات اساطيرى، از مسائل مورد توجه و اشاره مؤلف مى‏باشد. (35) به دنبال آن، وى ضمن اشاره كوتاهى در باب چيرگى اسكندر بر سرزمين هند و پادشاه آن سرزمين، باز به مسائل علمى و فرهنگى توجه نموده و پس از آن تنها از آن دسته از پادشاهان هندى ياد مى‏كند كه به دانش دوستى و علم و دانايى مشهورند. بنابراين، مبناى تاريخ‏نگارى او در باب هند حتى در روند حوادث سياسى نيز با يك رويكرد فرهنگى همراه است; از اين‏رو، به سرنوشت و اقدامات شاهانى چون: «كيهن‏» و «دبشليم‏» بيشتر مى‏پردازد. «كيهن‏» مردى با هوش و اديب بوده و ظاهرا فرمان پادشاهى هند را از اسكندر مقدونى دريافت كرده است.سخنان يعقوبى در باب اين پادشاه خردمند و تصورات او از جهان و طبيعت نشان‏گر آن است كه وى پادشاهى فيلسوف‏منش بوده و به نحوى به اصالت تصور قائل بوده است و سودمندى و غير سودمندى جهان را بر اساس تصور سودمند و غير سودمند از جهان معنا مى‏كرده است.چنان‏كه درباره او آورده است:

«كيهن اهل انديشه و اول كسى است كه مى‏گفت طبيعت‏به تصور و انديشه باز مى‏گردد; آن‏چه را سودمند پنداشت‏سود مى‏دهد و آن‏چه را زيان بخش تصور كرد ضرر خواهد داد» . (36) پادشاه ديگر «دبشليم‏» است; شخصيتى كه نام و نشان او با كتاب كليله و دمنه و فليسوف معروف عصرش «بيدپا» از حكما و فضلاى هند پيوند خورده است.يعقوبى در بيان پادشاهى او به اين مساله اشاره دارد و به تشريح و تفصيل از كتاب كليله و دمنه و اهميت آن ياد كرده و به توصيف ابواب ده‏گانه كتاب پرداخته است. (37) به طور كلى آن‏چه را كه يعقوبى در باب تاريخ هند آورده است‏بايد تاريخ فرهنگى و علمى هند در عهد باستان ناميد كه در محورهاى زير خلاصه مى‏شود:

1- شرح حال پادشاهان علم پرور و دانش دوست مانند: برهمن كبير، كيهن، دبشليم، هشيران، بلهيت، حوسر و كوش.

2- شرح اقدامات و ابتكارات برخى از علما و انديشمندان هندى نظير بيدپا (بيدبا) فيلسوف و دانشمند بزرگ هندى مؤلف كليله و دمنه، و قفلان مبتكر بازى نرد، و تفكر او در باب طبيعت و عناصر چهارگانه آن (آتش، هوا، زمين و آب) و تقسيمات سه گانه وى در باب نامى - و كسانى چون برهمن دانا مخترع شطرنج و حكمت آن - و سندباد حكيم.

3- شرح معرفت‏دانى و اسراردانى هندوان و بر شمردن آثار علمى و فكرى فلسفى آنان. چنان‏كه در اين مورد مى‏گويد:

«...هنديان اهل دانش و انديشه و بر همه مردم در هر دانش برترى دارند، گفتار آن‏ها در علم نجوم درست ترين گفتارهاست، كتاب نجومشان «السند هند» است و هر علمى از علوم كه يونانيان و پارسيان و جز آنان در آن سخن گفته‏اند از آن گرفته شده...» . (38)

/ 18