از چگونگى اسلام آوردن خاندان واضح - نياكان يعقوبى - گزارش و اطلاعات دقيقى به دست نرسيده است.تنها اين نكته مسلم است كه آنها از موالى ايرانى الاصل بودهاند. ارادت و علايق «واضح» به خاندان على (ع) و مساله نجات دادن ادريسبن عبدالله و كشته شدن خود واضح به دست هادى خليفه عباسى، نسبت رافضى بستن (6) به او از سوى مورخانى چون طبرى، و روايت ابن اثير درباره شيعىگرى او (7) همگى مىتواند دلالتبر اين امر نمايد كه خاندان واضح و يا حداقل خود وى از شيعيان على (ع) بوده و جان خود را نيز در سر پيروى از اين مرام از دست داده است. يعقوبى نيز مانند جدش از ارادتمندان آلعلى بوده است و گرايش او به تشيع (2×) در آثارش نمايان است.پيگيرى مداوم و مستمر اخبار علويان، قيامها و خيزشهاى شيعى، ذكر اخبار ائمه معصومين (ع) و نقل احاديث متعدد از آنان، بيان عناوين و القاب احترامآميز نسبتبه آنها، ذكر فضايل و خصلتهاى پسنديده آن بزرگواران و ارائه گزارشهاى مفصل درباره حضرت على (ع) و ذكر احاديثى از پيامبر در مدح آن حضرت، بيان حديث غديرخم و برخى احاديث معروف در باب اهل بيت و توصيفاتى كه از آنها دارد، به خوبى بيان كننده اين مدعا است; به ويژه آنكه اخبار دوره خلافتحضرت على (ع) را به صورت مفصل انعكاس داده است. (8) اين شيوه به كار رفته از طرف يعقوبى نشان دهنده علايق شيعى وى و ارادتش به خاندان علىبن ابىطالب است.در زمانى كه هيچ كدام از مورخين در ذكر تاريخ خاندان على (ع) در عصر پرخوف و وحشت امويان و عباسيان كه پيروان آن حضرت را «خارجى» و «رافضى» مىناميدند، سخنى بر زبان نمىآوردند و حتى كسانى چون طبرى با تمام تلاششان براى رعايت عدالت و انصاف در تاريخ، شيعيان را «رافضى خبيث» مىناميدند، يعقوبى بىمحابا تاريخ آلعلى و حركتهاى شيعى را به طور مبسوط دنبال مىكند و با اين حال تمام سعى خود را به كار مىبرد تا از دايره اعتدال خارج نشود، تا آنجا كه حتى ماجراى قتل پدرش واضح كه به دست هادى اتفاق افتاده بود را بيان نمىكند تا مبادا از سوى مخالفيناش به هوادارى متهم شود.