1- تلفيق دانش تاريخ و جغرافيا و تقريب معرفتهاى بشرى در تاريخنگارى. 2- جهان نگرى و طرح مباحث ملل مختلف در قالب تاريخ جهانى. 3- رويكرد اجتماعى و مردمشناسانه به تاريخ و پرداختن به مباحث اجتماعى و مردمى. 4- دقت و وثاقت علمى در جمعآورى اطلاعات. 5- ذكر روايات تاريخى شيعيان درحالىكه ديگر مورخين عصر او در اين زمينه بيشتر سكوت اختيار كرده بودند. 6- تبويب و تنظيم تاريخنگارى خود به شيوه موضوعنگارى، نه بر اساس حوليات. 7- امانت دارى و ذكر منابع تاريخنگارى خويش به شكلى منظم در آغاز كتاب و حذف سلسله روات - در يك اقدام ابتكارى. 8- جمعآورى روايات شفاهى از طريق گفتوگوى حضورى. 9- به كارگيرى روش «مشاهده» و «معاينه» براى دستيابى به اطلاعات دقيقتر - تحقيق ميدانى. 10- طرح مباحث علمى و رويكرد فرهنگى و فلسفى به تاريخ. 11- پرهيز از جانبدارى و قضاوت يك طرفه در باب حوادث تاريخى تا حد امكان. 12- پيوند دادن علم نجوم با علم تاريخ و تطبيق تقويمهاى مختلف با يكديگر.