حجاب و امنيّت اجتماعى
مهدى سلطانى رنانى مقوله «پوشش و استتار بدن» به عنوان جزء جدايىناپذير حيات انسانى و مصداق اصلى حجاب، امرى كاملاً مشهود و بىنياز از تعديل است. براى حجاب كاركردهايى در دو حوزه فردى و اجتماعى، قابل تصوّر است: الف. كاركردهاى فردى: همچون پاسخگويى به نياز فطرى «خوداستتارى» و تأمين امنيّت در برابر گرما و سرما. ب. كاركردهاى اجتماعى: هويّتبخشى و ايجاد امنيّت اجتماعى از جمله اين كاركردهاست، چراكه نوع پوشش و حجاب، نشاندهنده سنّتها، ارزشها و باورهاى يك جامعه است. اسلام، حجاب را از مصاديق مهمّ تحقق امنيّت اجتماعى در جامعه معرّفى كرده است و چالشها، زمينهها و راهبردهاى بسيار مهمّى را براى شكوفايى ذهن نوانديش افراد جامعه در اين مورد تبيين نموده است. بر اين اساس و به منظور آگاهى بيشتر از رابطه حجاب و امنيّت اجتماعى، ما برآنيم كه در اين نوشتار جنبههاى مختلف اين موضوع و اهمّيّت آن راتوضيح داده و تأثير آن را در حفظ ارزشهاى دينى بيان كنيم. به طور كلّى در اين مقاله موارد ذيل مورد بحث و بررسى قرار گرفته است: 1. امنيّت اجتماعى، هدف اساسى وجوب حجاب. 2. امنيّت اجتماعى، فلسفه حقيقى وجوب حجاب. 3. پايههاى تحقق امنيّت اجتماعى در سايه حجاب بانوان. 4. آثار و فوائد حجاب اسلامى و تحقق امنيّت اجتماعى. 5. آثار سوء بد حجابى و انهدام امنيّت اجتماعى. 6. بيان نتيجه و ارائه راهكارها و پيشنهاداتى جهت تثبيت امنيّت اجتماعى در سيطره حجاب اسلامى. گوهر اسلام، سعادت و نجات آدمى است و باورهاى دينى، احكام اخلاقى و فقهى در راستاى اين غايت مهم نازل شدهاند. اين آموزههاى هستمندانه و بايستى از خالق حكيمى تجلّى مىيابد كه به نيازهاى روحى و جسمى، مادى و معنوى، فردى و اجتماعى بشريّت، كاملاً آگاه است. احكام الهى مربوط به پوشش زنان نيز با اين فلسفه و حكمت مدبّرانه صادر گرديده است. زن با عنصر حجاب اسلامى، نه تنها به تهذيب، تزكيه نفس و ملكات نفسانى پرداخته و قرب الهى را فراهم مىسازد، بلكه باعث گسترش روزافزون امنيّت اجتماعى و ايجاد زمينهاى جهت رشد معنوى مردان مىگردد؛ همچنان كه خداوند سبحان، خطاب به پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله مىفرمايد: «به مردان مؤمن بگو تا چشمان خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند، كه اين بر پاكيزگى جسم و جان ايشان، بهتر است (1)». همچنين مىفرمايد: «به زنان و دختران خود و به زنان مؤمن بگو كه خويشتن را با چادرهاى خود بپوشانند كه اين كار براى آن است كه آنها به عفّت شناخته شوند تا از تعرّض و جسارت، آزار نكشند (در امنيّت كامل باشند) ؛ خداوند در حقّ خلق، آمرزنده و مهربان است(2)». همانگونه كه ذكر گرديد، حجاب و پوشش اسلامى براى مردان و زنان، تنها از كاركرد فردى برخوردار نيست و فقط براى ساماندهى خلقيّات و ملكات نفسانى آدميان، مؤثر نمىباشد، بلكه از كاركرد اجتماعى نيز برخوردار است؛ غرايز، التهابهاى جسمى و معاشرتهاى بىبند و بار را كنترل نموده، بر تحكيم نظام خانواده مىافزايد. همچنين از انحلال كانون مستحكم و پايدار زناشويى جلوگيرى نموده و امنيّت اجتماعى را فراهم مىسازد. حال اگر كسانى با نگرش دينى، اسلامى يا با رويكرد جامعهشناختى و روانشناسى به چنين كاركردها و تأثيرات مطلوب، به ويژه تأمين امنيّت اجتماعى پى ببرند، نه تنها هدفمندانه، زندگى مىكنند، بلكه براى رفتارها و انديشههايشان دست به گزينش مىزنند تا به اهداف متعالى الهى و انسانى دست يازند. از اينرو به مسأله حجاب نيز به عنوان راهبردى كارساز جهت تأييد و ترويج ارزشهاى اجتماعى، تأمينكننده سعادت آدمى و منشأ قرب الهى مىنگرند. بنابراين، پوشش اسلامى به منزله يك حفاظ ظاهرى و باطنى در برابر افراد نامحرم، قلمداد مىشود كه مصونيت اخلاقى، خانوادگى و پيوند عميق ميان حجاب ظاهرى و بازدارى باطنى و از همه مهمّتر امنيّت اجتماعى را فراهم مىسازد و پيشينه آن به اندازه تاريخ آفرينش انسان است؛ چراكه پوشش و لباس هر بشرى، پرچم كشور وجود اوست. پرچمى كه وى بر خانه وجودش نصب كرده است و با آن اعلام مىدارد كه از كدام فرهنگ تبعيّت مىكند(3). در سالهاى اخير، روند شبهات درباره حجاب و پوشش اسلامى، شدت يافته است و مطرح شدن شبهات فراوان در زمينه حجاب برتر به همراه عوامل ديگرى مانند ضعف اعتقاد و عدم شناخت كافى از اين مسأله و ضرورت آن موجب تهديد امنيّت اجتماعى و اُفت روند استفاده از مصاديق چنين حجابى در جامعه شده است، كه نتيجه اتّخاذ روش تخريبى بعضى مطبوعات و رواج پوششهاى نامناسب در مقابل نامحرمان است؛ لذا ما به منظور اينكه اسلام، مشوّق حجاب و پوشش كامل براى زنان و دختران در برابر افراد نامحرم است، به بيان هدف و فلسفه اين مصداق مهمّ اسلامى و رابطه فراگير و تنگاتنگ آن با امنيّت اجتماعى از جنبههاى مختلف مىپردازيم. اميد است كه راهكارهاى بيان شده در اين زمينهها براى همه اقشار جامعه اسلامى به ويژه نسل جوان و انديشمند، مفيد باشد و عزمشان را براى عمل و گسترش آن، به نحو مطلوب و احسن، جزم نمايند تا امنيّت اجتماعى، تأمين شود. ثانياً نماد فرهنگى و ملّى بشريّت، درخشش روزافزون خود را حفظ نمايد. امنيّت اجتماعى، هدف اساسى وجوب حجاب
با توجه به آيات قرآن مجيد، به خوبى مشخص و معيّن مىگردد كه هدف از تشريع وجوب حكم حجاب اسلامى دستيابى به تزكيه نفس، طهارت، عفّت و پاكدامنى جهت استحكام و گسترش امنيّت اجتماعى است. «و اِذا سَأَلْتُموهُنَّ مَتاعاً فَسْئلوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِكُم أطْهَرُ لِقلوبِكُم و قُلُوبِهِنَّ(4)». چون نگاه نامحرم توسط مردان، باعث تحريك و تهييج جنسى آنان و در نتيجه منجر به فساد و ريشهكن نمودن امنيّت اجتماعى مىشود، خداوند در كنار دستور حجاب و پوشش بدن به بانوان، مردان را نيز امر به حجاب و پوشش چشم داده و نگاه به نامحرم را بر ايشان، حرام كرده است. چنانكه در اينباره از امام رضاعليه السلام نقل شده است: «حرّم النَّظَر الى شُعورِ النّساء المَحْجوبات بالاَزْواج و غَيْرهِنَّ مِنَ النّساء لما فيه مِنْ تَهْييجِ الرّجال و ما يَدْعوا التَّهْييج الى الفَساد و الدُّخول فيما لا يحلّ و لا يجمل(5)». «نگاه به موهاى زنان باحجاب ازدواجكرده و بانوان ديگر، از آن جهت حرام شده است كه نگاه، مردان را برمىانگيزد و آنان را به فساد فرامىخواند در آنچه كه ورود در آن نه حلال است و نه شايسته». از مجموع گفتار فوق روشن مىگردد كه هدف از وجوب حجاب اسلامى علاوه بر موارد مذكور، ايجاد صلاح و پيشگيرى از فساد، جهت تأمين و گسترش امنيّت اجتماعى است. امنيّت اجتماعى، فلسفه حقيقى وجوب حجاب
يكى از فلسفههاى حقيقى وجوب حجاب، حفظ آرامش زن، مصونيّت جامعه از فساد و عمق و معنا بخشيدن به امنيّت اجتماعى با توسعه آن مىباشد. زيرا نفس آدمى، دريايى موّاج از تمايلات و خواستههاى اوست كه مهمترين آنها به خوراكىها، امور جنسى و مال و جاه و مقام، مربوط مىشود و بدون شك بالاترين خواستههاى مردان، تمايل به جنس زن است. در سخنان عرفا آمده است: «أعْظَمُ الشَّهْوَة، شَهْوَة النّساء(6)»: «بزرگترين خواستههاى مرد، رغبت به زنان است». ارائه زيبايىها و مواضع بدن زن، به شهوت و طمع مردان، دامن مىزند و آنها را به يك كانون جدّى خطر، مبدّل مىسازد كه به سلب آرامش زن و امنيّت اجتماعى منتهى مىگردد. آنچه مىتواند از اين ناامنى پيشگيرى كند، پوشش زن از چشمان گرسنه نامحرمان است كه با حجاب كامل اسلامى، عملى خواهد شد. پوشش دينى، پيام عفت، شخصيّت و خداترسى زن مسلمان است و مردان جامعه نه تنها به چنين بانويى چشم طمع نخواهند داشت كه او را نيرويى بالفعل در هرچه وسعت بخشيدن امنيّت اجتماعى دانسته و نجابتش را مىستايند. در اين صورت است كه زن نه تنها در سنگر حجاب خود، از تير نگاههاى زهرآلود، سخنان آزاردهنده و برخوردهاى اراذل جامعه در امان خواهد بود، بلكه امنيّت و آرامش درونى خود و اجتماع خويش را برقرار خواهد كرد. نكته معنوى و عرفانى قابل ذكر در اين باب، پيام الهى آفريدگار هستى، خطاب به زنان است: «اى زن! آگاه باش، دنيا خرابآبادى است كه هر نقطه آن به مينهاى شيطان و نگاههاى آلوده، ناامن گشته است. اما فرشتههاى حجاب در محفل انس و ياد خدا در امنيّتى بىنظير به سر مىبرند كه ديگران از طعم آن بىخبرند(7)».
شب تاريك و بيم موج و گردابى چنين حايل
كجا دانند حال ما سبكباران ساحلها
كجا دانند حال ما سبكباران ساحلها
كجا دانند حال ما سبكباران ساحلها
پايههاى تحقق امنيّت اجتماعى در سايههاى حجاب بانوان
پوششى كه اسلام آن را به عنوان يك حكم شرعى اعلام كرده است، يك عمل ظاهرى و گسسته از عوامل و پايهها نيست، بلكه حجاب، خيمه عفاف بانوانى است كه آن را بر پايههاى خود استوار نموده و باعث ترويج ارزش امنيّت اجتماعى مىگردند و به تحقق آن در جامعه اسلامى، كمك مىنمايند. اكنون شايان ذكر است كه اين پايههاى اساسى بيان گردد: 1. ايمان به خدا و جهان آخرت
از مهمترين عواملى كه بانوان توسط آن به آرامش روحى و روانى دست يافته و امنيّت اجتماعى جامعه را فراهم مىنمايند، اين است كه وقتى زن به خداى تعالى و علم و حكمت او ايمان آورد و معتقد گردد احكامى كه براى بشريّت تشريع كرده، بودن نقص و داراى آثار مطلوبى است، از حكم الهى حجاب استقبال نموده، امنيّت اجتماعى جامعه را تضمين مىكند. 2. تقوا
پرهيزكارى بانوان، ضامن تأمين امنيّت اجتماعى است و تا اين پايه محكم معنوى در قلب بانوان شكل نگيرد، حجاب را نوعى محدوديّت براى خود قلمداد نموده و امنيّت اجتماعى انسانها را تهديد مىنمايد. خانمى كه بداند تقواى الهى پادزهر بيمارى دلهاست كه حجابهاى تاريك جان را غرق مىكند و لانههاى هوس را برمىاندازد، آن را به كام جان خود مىريزد تا عالم جانش، گلستان گلهاى سلم، طاعت و تسليم گردد و خيمه حجابش را برمىافروزد تا حافظ بوستان ارزشهاى خويشتن و آرامش درونى اجتماع خود شود. 3. آگاهى
شناخت سيماى زن، حقيقت حجاب، فلسفه و آثار آن از جمله پايههاى مستحكم پوشش دينى و تبلور امنيّت اجتماعى است. وقتى خانمى به پاسخ درونى خود كه چرا بايد پوشيده باشم نايل شود، پايههاى حجاب دينى در او شكل گرفته و با آگاهى كامل به امنيّت اجتماعى ارزش مىبخشد و دوام آن را تضمين خواهد كرد. به طور كلّى، آگاهى زن نسبت به آثار مطلوب حجاب و مهمتر از آنها مسأله امنيّت اجتماعى باعث مىشود كه نه تنها احساس سنگينى از پديده حجاب ننمايد، بلكه از آن به خوبى استقبال نموده، وسوسههاى شيطانى را هيچ انگاشته و آرامش برونى و درونى اجتماع را وسعت مىبخشد. همچنين اين پيام اصيل و عرفانى را هميشه آويزه گوشهاى خود مىگرداند: «خواهرم! سرزمين جانت را با خورشيد آگاهى روشن كن تا بر زواياى وجودت بتابد و آنچنان كه هستى خود را بشناسى، آنگاه دريابى كه حجاب بالههاى شنا به سوى سرچشمه هستى امنيّت فردى و اجتماعى كامل است و پوششهاى مهيّج وزنههاى سنگينى است كه زن را غريق ژرفاى مهيب دنيا نموده، امنيّت خود و جامعه خويش را برهم مىزند». 1) نور، 30. 2) احزاب، 59. 3) فرهنگ برهنگى و برهنگى فرهنگى، غلامعلى حداد عادل، ص 40. 4) احزاب، 53. 5) بحارالانوار، علامه مجلسى، ج 104، ص 34. 6) محجة البيضاء، ج 5، ص 177. 7) تحليلى نو و عملى از حجاب در عصر حاضر، محمدرضا اكبرى، ص 14 - 16.