زنان و حضور در ورزشگاه مردان نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

زنان و حضور در ورزشگاه مردان - نسخه متنی

حمید کریمی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مقاله ي مورد نقد : دختراني که با لباس پسرانه به استاديوم فوتبال مي‎روند

چکيده:

گزارش‎گر در ضمن اين گزارش و از زبان افراد مختلف سعي کرده است که مسئله‎ي علاقه‎ي دختران براي حضور در ورزشگاه مردان و تماشاي مسابقات ورزشي مردان را يک ضرورت اجتماعي و موجب گرم شدن ميادين ورزشي قلمداد کند. وي بدون بررسي ابعاد مختلف اين قضيه و پيامدهاي آن، تلاش کرده تا مسئله را از جهت شرعي بدون اشکال وانمود کند.

نقد و بررسي : زنان و حضور در ورزشگاه مردان

حميد کريمي

مدتي است که برخي از مطبوعات و طيف‌ها در اين زمينه قلم مي‌زنند و سخن مي‌گويند تا، به گمان خود، شايد اين تبعيض و ظلم بزرگي که بر زنان رفته است، برطرف شود. از جمله مجله‌ي«زنان»، که مجمع چنين افکاري است، در شماره‌ي 82 در طي دو مقاله، به بهانه‌ي بازي فوتبال بين ايران و ايرلند، اين بحث را طرح کرده است. يک مقاله از خانم مهين گرجي با عنوان«جايگاه ويژه‌ي«آزادي» فقط براي زنان ايرلندي» و مقاله‌ي ديگري از خانم دلفين مينويي با نام (پيروزي مهمانان«آزادي») به هر حال، اين مسأله مدتي است که به صورت‌هاي مختلف و از زبان برخي از شهروندان و مسؤلان و نويسندگان مطرح مي‌شود. در اين نوشتار به صورت مختصر، نکاتي را پيرامون اين مطلب ذکر مي‌کنيم که ناظر به مقاله‌ي روزنامه‌ي«آزاد» است، ولي پاسخ سخناني از اين دست شمرده مي‌شود.

1. در ابتداي گزارش آمده که اشتياق دختران جوان به فوتبال اگر بيش‌تر از پسران نباشد، کم‌تر نيست.

اين ادعا خلاف وجدان و داده‌هاي آمارها خلاف اقتضاي طبيعي جسم و روح لطيف بانوان است. حتي در کشورهاي غربي نيز چنين چيزي ديده نمي‌شود؛ نه به‌عنوان بازي‌کن و نه به‌عنوان تماشاگر. ضمن اين‌که بايد بين اشتياق به فوتبال و علاقه به تماشاي آن فرق گذاشت؛ به هر حال، هم انجام بازي فوتبال و بازي‌هاي پرجست و خيز بيش‌تر مورد علاقه‌ي مردان و مناسب‌تر با جسم[2] و روح آنهاست و هم تماشاي اين بازي ، و حضور بيش‌تر آنان در ورزشگاه‌هاي دنيا در کنار رسانه‌هاي مختلف شاهد بر اين مدعاست.

2. در چند جاي گزارش آمده است که دختران زيادي مايل به ورود به ورزشگاه فوتبال هستند.

اين سخن البتّه واقعيت دارد، ـ گرچه نه به اندازه‌ي پسران ـ اما صرف علاقه‌ي جمعي به يک عمل، دليل صحت و خوبي آن کار نيست. در دنيا همواره افراد بسياري علاقه به مشروبات الکلي و مواد مخدّر و قمار و هم‌جنس‌بازي داشته‌اند، اما همه‌ي اين موارد منکر، زشت و ناپسندند. در مسأله‌ي ما اختلاف بر سر علاقه‌مندي يا بي‌علاقگي برخي از زنان نيست؛ بلکه اختلاف بر سر موانع و مشکلاتي است که اين عمل براي بانوان و نيز مردان به دنبال دارد. نکته‌ي ديگري که در همين جا اشاره مي‌کنم اين است که حضور زنان در ورزشگاه‌هاي مختلف در سراسر دنيا با شرايط مختلف، نبايد الگوي عملي ما قرار گيرد. کارهاي بسياري در دنيا انجام مي‌شود که با ارزش‌ها و عقايد و فرهنگ جامعه‌ي ديني و ايراني ما سازگار نيست؛ بنابراين، وجود اختلاط در سرتاسر دنيا هم، دليلي براي پذيرش و امضاي ما نمي‌شود. چرا ما بايد دنباله‌رو و مقلّد آنان باشيم؟! چرا آنان نبايد پيرو تفکّر و عمل صحيح و معقول ما در اين زمينه باشند!؟

3. در اين گزارش، به‌طور ضمني، عمل برخي از دختران که با لباس مبدّل پسرانه وارد ورزشگاه شده، يا قصد ورود داشته‌اند، تأييد شده است؛ اما آيا عمل خلاف قانون و ادب جامعه قابل تأييد است!؟ آيا نفس تظاهر و جلوه در هيئت جنس مخالف عملي زشت نيست!؟ آيا درست است به جاي اين‌که به دختران جوان و نورس آموزش‌هاي لازم و توجيه‌هاي معقول را منتقل کنيم، تخلفات آنها را ناديده بگيريم يا ترويج کنيم؟! بر فرض که هدف و ميل ما صحيح و معقول باشد، آيا اين امر، هر وسيله‌اي را توجيه مي‌کند!؟ در ادامه‌ي سخن نشان خواهيم داد که اين هدف و ايده اصولاً مشروع و منطقي هم نيست.

4. در ادامه‌ي گزارش از قول يک مصاحبه شونده آمده است:

چه فرقي ميان دختر و پسر وجود دارد. فرق آنها فقط فيزيکي است نه انساني.

اختلاف مرد و زن در زمينه‌هاي مختلفي است. هم تفاوت‌هاي جسمي و فيزيولوژي دارند و هم اختلافات روحي و عاطفي؛ ضمن اين‌که هر دو جنس در اصل انسانيت شريک‌اند. تفاوت‌هاي دو قشر امري است که در کتب مختلف علمي و روان‌شناسي و پزشکي و نيز منابع ديني آمده است و اين‌جا مجال ذکر آنها نيست[3]. اما همين تفاوت‌ها موجب کارکردها و نقش‌ها و انتظارات مختلفي در مرد و زن است. دقيقاً به همين دليل است که ما با حضور زن با جسم و روح لطيف در جمع مردان و ديدن فوتبال آنها مخالف هستيم؛ و الا صرف بازي کردن زنان، چه فوتبال و چه واليبال و بسکتبال يا شنا و چه تماشاي آنان در جمع خاص خودشان، هيچ‌کدام منع شرعي و عقلي ندارد. کسي نگفته است در استاديوم مخصوص بانوان که خودشان بازي مي‌کنند، زنان وارد نشوند و حق اوّليه‌ي خود را اعمال نکنند؛ بلکه ادعا و توقع اين است که چنان‌که حضور مردان در استاديوم خاص زنان که با پوشش مناسب ورزشي در آن حضور دارند، صحيح نيست، متقابلاً حضور زنان نيز در استاديوم خاص آقايان و بازي‌کنان مرد صحيح نيست.

5. نکته‌ي خوب و قابل توجه ديگري که در ضمن گزارش از يک مدير دبيرستان دخترانه ذکر شده آن است که متأسفانه گاهي جو و شرايط ورزشگاه چنان نامناسب و همراه با کلمات مستهجن و رکيک و حرکات ناشايست و خشونت و آتش‌افروزي و.... است که پدران و مادران دلسوز و عاقل حتي راضي نمي‌شوند پسران جوان آنها به اين محيط وارد شوند، چه رسد به دختران پاک و معصومي که بيش‌تر در معرض آسيب هستند. آيا نشستن اين افراد در منزل و در کنار پدر و مادر و تماشا از طريق تلوزيون، اشکال و ضرري دارد که با محرّک‌هاي مختلف، سعي در کشاندن آنها به خيابان و ورزشگاه و ايجاد مشکلات بعدي داريم. اگر هم قصد بازي دارند، هر قشري در محيط مناسب خود و با دوستان خود بازي خواهد کرد.

6. نکته‌ي ديگري که مدافعان حضور زنان در ورزشگاه‌هاي مردان ذکر مي‌کنند اين است که حضور زنان و خانواده‌ها هم موجب تشويق بازي‌کنان مي‌شود و هم اگر همه‌ي جوانان به ناموس ديگران احترام بگذارند، بسياري از ناهنجاري‌ها و فحش‌ها و.... کاسته خواهد شد.

در اين خصوص نيز ملاحظاتي وجود دارد: اولاً، زن و فرزند يک فوتباليست، زن و فرزند فوتباليست‌هاي ديگر و تيم رقيب نيستند؛ بنابراين، بايد مجموعه‌ي افراد و شرايط را در نظر گرفت که در اين صورت همان موانع شرعي و عقلي پيش مي‌آيد. ثانياً، تشويق خواهر و مادر و فايده‌ي آن از يک جهت، نفي جهات منفي و مشکلات را نمي‌کند. امور فراواني داراي مزيّت‌هايي هستند اما در مقابل مشکلات متعددي نيز به همراه دارند. ثالثاً، چگونه حضور زن و فرزند و پير و جوان در کوچه و خيابان مانع کار خلاف و ناهنجار نمي‌شود، اما در ورزشگاه حضور زنان مانع انجام کار خلاف مي‌شود؟! گذشته از اين کارهاي خلافي را که از خود زنان و دختران جوان، آن هم موقع احساسات و تزاحمات سر مي‌زند، نبايد از نظر دور داشت. رابعاً، در ورزشگاه‌هاي مختلط دنيا، اين حضور مانع زشتي‌ها نشده است.

7. نکته‌ي ديگر ـ که خوش‌بختانه در ضمن گزارش هم از قول بعضي افراد نقل شده است ـ اين‌که حتي مدافعين حضور زنان نيز بعضي شرايط فعلي را مناسب براي اين امر نمي‌دانند. وقتي برگزاري مسابقات، مخصوصاً ديدارهاي حساس، معمولاً با دعوا، شيشه شکستن، ناسزاگويي، فشار جمعيت و حرکات ناشايست، پرتاب نارنجک و امثال اين امور خشن است، آيا عقل و منطق سليم مي‌پذيرد که ما همسران و خواهران و مادران خود را به اين وادي بکشانيم؟! آيا اين احقاق حقّ زمين مانده‌ي زنان است. خواننده‌ي محترم مي‌داند و مي‌بيند که همه ساله هنگام برگزاري مسابقات مختلف در دنيا، خصوصاً بازي‌هاي جهاني و المپيک، چه هزينه‌هاي سرسام‌آور و تدابير امنيتي شديدي براي حفظ نظم و سلامت مسابقات در نظر گرفته مي‌شود و باز هم حوادث دل‌خراشي، به تناوب، روح شنوندگان را مي‌آزارد.

8. وقتي شخص با مادر يا خواهر يا همسر خود وارد ورزشگاه مي‌شود، آيا محل زنان و مردان بايد جدا باشد يا مختلط؟ اگر جدا باشد که اولاً ورود و خروج و هماهنگي خانواده در جمع‌هاي شلوغ و پرهيجان مثل استاديوم آزادي بسيار مشکل و غير قابل قياس با اتوبوس و سالن سينماست و مشکلات زيادي براي مردم پديد مي‌آورد و ثالثاً آمدن با خانواده و محرم و بعد جدا شدن در حين تماشاي بازي، مخالف با غرض و ذوق تماشاچي است. اگر هم مختلط باشند با شئونات جامعه‌ي اسلامي نمي‌سازد و نشست و برخاست و ابراز احساسات و تشويق‌ها موجب هتک شئون و منزلت افراد مي‌شود.

9. يک نکته‌ي اساسي که در مسائلي از اين دست مورد غفلت يا تغافل بعضي واقع مي‌شود اين است که نظر دادن من و شما يا نظرخواهي از مردم و مسؤلان و نمايندگان مجلس در صورتي مجال دارد و صحيح است که در آن مسأله خداوند متعال ودين دستور مشخّصي نداشته باشد و الا ما حقّ اظهار نظر نداريم. متأسفانه در نوشته‌هاي مورد اشاره معمولاً به تنها چيزي که اصلاً توجه نمي‌شود يا کم‌تر بها داده مي‌شود، حکم الهي و ديني است. گويا نويسنده و گوينده کاري با دين و اسلام ندارد. سخن از غرب و دنيا وساير کشورها و سليقه‌ي دختر و پسر، زياد به ميان مي‌آيد؛ اما، از سخن و سليقه‌ي پيامبر و امام مطلبي به چشم نمي‌خورد.

نويسنده در اين مقاله با نگاهي سطحي به بعد شرعي مسئله(و با تغافل نسبت به حکم مقام معظم رهبري) باز هدف خود را تعقيب کرده است. هر مرد و زن مسلمان و مؤمني که کم‌ترين آشنايي با دستورهاي الهي داشته باشد، مي‌داند که نگاه مرد به بدن زن و نگاه زن به بدن مرد حرام و ممنوع است و حکومت ديني حقّ اجازه و ترويج اين کار را ندارد. حضور زن در ورزشگاه مخصوص مردان براي تماشاي فوتبال يا واليبال يا کشتي يا بسکتبال يا شنا و مانند اين‌ها، همراه با نگاه به اعضاي عريان بدن است و قهراً صحيح نيست.[4] کما اين‌که لابد نويسنده‌ي مقاله و مصاحبه شوندگان و همه‌ي مردم فهيم و مسلمان با حضور مردان در ورزشگاه خاص زنان و ديدن آنها موافق نيستند.

نکته و مسأله‌ي ديگر شرعي اين‌است که بين ديدن مستقيم بدن فرد، با ديدن عکس و فيلم، تفاوت وجود دارد. در مرحله‌ي بعد ممکن است گاهي يک عمل في نفسه ممنوعيتي نداشته باشد، اما در شرايط خارجي و واقعي، پيامدهاي سوء و مفاسدي داشته باشد که به‌خاطر آنها، از خود عمل هم بايد پرهيز کرد؛ مثلاً نفس فوتبال يا دوچرخه‌سواري يا موتورسواري زنان اشکال شرعي ندارد، اما انجام اين اعمال در کوچه و خيابان و با وجود مردان، نوعاً موجب مفاسدي مي‌شود که براي دوري از آنها نبايد اين امور را تجويز و ترويج کرد. نظر مبارک مقام معظم رهبري، که در بالاي مقاله آن هم به‌طور ناقص به آن اشاره شده است. بر همين امر است که نگاه کردن زن به بدن مرد جايز نيست، و همين قسمت از فتوا براي ممنوعيت حضور زنان کافي است. و بر فرض که بدن مردان هم به‌صورت معمولي پوشيده باشد، باز اگر حضور زنان در ورزشگاه مفسده‌اي داشته باشد، نبايد اجازه داده شود اما جاي بسي تعجب و تأسف است که نويسنده‌ي گزارش، فتوا را به نفع خود معنا مي‌کند و مي‌‌نويسد:

اکنون که در گفت‌وگوي ما با دفتر مقام(معظّم) رهبري، مجوز شرعي لازم براي مسؤولان فراهم آمد، به نظر مي‎رسد فارغ از دغدغه مي‌توانند به انجام وظيفه‌ي خود همّت بگمارند.

بازي کردن با حکم الهي مگر غير از اين است، و مگر مسؤلين نظام مقدس جمهوري اسلامي مي‌توانند و حق دارند که بر خلاف دستورهاي الهي قدم بردارند؟! و اين چه وظيفه و مسؤليتي است که نويسنده‌ي مقاله متوجه متصديان امر مي‌کند؟! آيا مسؤلين وظيفه و مسؤليت دارند که شرايط و مقدمات ارتکاب حرام و تخلّف از امر الهي را فراهم کنند؟

10. و بالاخره در پايان سخن و با اغماض از ساير اشکالات، به‌علت طولاني شدن کلام، از نويسنده سؤال مي‌کنيم، آيا مردان هم حقّ اعتراض دارند و مي‌توانند با لباس زنانه به ورزشگاه مخصوص زنان براي تماشاي زنان فوتباليست، کشتي‌گير، ژيميناست و شناگر و... بيايند و از اين اشتياق و علاقه‌ي خود دفاع کنند يا نه؟! جواب قطعاً منفي است. مسأله‌ي حضور زنان در باشگاه مردان نيز از جهت شرعي و عرفي ـ نه کاملاً شبيه و به اين شدت ـ نزديک به همين مطلب است و نبايد تفاوت گذاشت.


[1] . اکرم اميدوار، روزنامه‎ي آزاد، 14 بهمن 1380.

[2] . در زمينه‌ي تفاوت‌هاي مختلف جنسي و رواني و هوشي بين زن و مرد، کتب متعددي در روان‌شناسي و زيست‌شناسي و فيزيولوژي نگاشته شده که موارد بسياري از اين اختلافات و نيز منابع علمي و مستند آن در فصلنامه‌ي کتاب نقد، ش 17 ، ص 220 ـ 259 آمده است.

[3] . در اين زمينه ر.ک: سيد هادي حسيني، «تفاوت‌هاي بيولوژيک زن و مرد، بدن، روان و هوش»، فصلنامه‌ي کتاب نقد، ش 17 ، ص 259 ـ 220 ، مرتضي مطهري و نظام حقوق زن در اسلام، بخش هفتم.

[4] . در زمينه‌ي ديدگاه اسلام و علماي بزرگوار در مورد نگاه زن به مرد و بالعکس رجوع کنيد به رساله‌هاي عمليه‌‌ي مراجع، کتاب نکاح. و نيز احکام روابط زن و مرد، سيد مسعود معصومي،(نشر دفتر تبليغات)، ص 60.

نگاه کردن زن‌ها به بدن مرد نامحرم به استثناي وجه و کفين و مقداري که به‌طور معتاد مردان نمي‌پوشانند حرام است.

امام خميني و حضرات آيات عظام، گلپايگاني، اراکي، وحيد، بهجت و برخي مراجع ديگر.

ضمناً در همين زمينه علاوه بر نظر مبارک مقام معظم رهبري که در متن اشاره شد، استفتائي از محضر علما شده است به اين صورت:

«برخي در حال زمينه‌سازي براي شرکت زنان در ورزشگاه‌ها جهت تماشاي مسابقات مردان مي‌باشند. از آنجايي که در اين مکان‌ها غالباً توسط طرف‌داران تيم‌هاي ورزشي حرکات غيراخلاقي صورت مي‌گيرد و تبعات سوئي را به همراه دارد، زمينه‌سازي و شرکت زنان در اين مکان‌ها که موجب هتک حرمت‌ها مي‌شود چه صورت دارد؟»

حضرت ايت‌اللّه صافي: جايز نيست و وقوع اين گونه امور در جمهوري اسلامي بسيار مايه‌ي تأسف است.

حضرت آيت‌اللّه مکارم شيرازي: هرکاه موجب فساد يا هتک حرمت احکام اسلامي گردد جايز نيست.

حضرت آيت‌اللّه تبريزي: در فرض سؤال جايز نيست و مسؤلين بايد در حفظ عفّت زنان و عزّت آنان بکوشند.

حضرت آيت‌اللّه بهجت: به نحو اختلاط مرد و زن جايز نيست و در غير اين صورت چون نوعاً پوشش متفاوت ندارند نظر جايز نيست علي‌الاحوط(احتياط واجب) و در فرض معرضيّت ريبه حرام است قطعاً.

حضرت آيت‌اللّه سيستاني: به احتياط واجب زن نبايد بدن مرد را که بيش از حدّ معمول برهنه است تماشا کند.

سيد محسن محمودي، مسائل جديد از ديدگاه علما، انتشارات ناصر، ورامين، ص 133 و 134.

در مورد نگاه کردن خانم‌ها به فيلم‌هاي ورزشي نيز استفتائاتي وجود دارد که برخي مراجع مثل حضرت آيت‌اللّه صافي کلاً جايز نمي‌دانند و برخي مراجع هم به‌شرطي که بدون ريبه و فساد باشد، جايز مي‌دانند، مثل مقام معظم رهبري، آقاي بهجت و فاضل و مکارم شيرازي؛ ر.ک همان، ص 131 و 132.

/ 1