رژیم غذایی تلویزیونی نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

رژیم غذایی تلویزیونی - نسخه متنی

جرج مونبیت

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

رژيم غذايي تلويزيوني

پست شده به بخش جامعه شناسي در ساعت 9:46 ق.ظ توسط مدير سايت

چکيده

افزايش ميزان تبليغات تلويزيوني در حوزه مواد غذايي و عمدتاً هله هوله ها، نه تنها به چاقي نسل جديد کودکان و نوجوانان دامن زده است بلکه بر پايه مطالعات متعدد، نسبت مستقيمي با شيوع رفتارهاي مجرمانه، غيراجتماعي و پرخاشگرانه آنها دارد. افزايش مصرف اين گونه مواد غذايي، نه تنها تأمين کننده نيازهاي روزانه غذايي کودکان نمي باشد، بلکه تأثيرات جسمي و ذهني متعددي هم بر آنها وارد مي کند.

اين نظر که مردم خشونتي را که در تلويزيون مشاهده مي کنند، در عالم بيرون تقليد مي کنند، موضوعي است که ساليان سال به موضوع بحث جرم شناسان تبديل شده است. در صورتي که بپذيريم، خشونت محصول اين جعبه جادويي است، بايد بگوييم که بخشي از آن نه محصول برنامه هاي آن، که بيشتر در نتيجه تصاويري است که در قالب تبليغات در خلال اين برنامه ها پخش مي شود.

اجازه دهيد مبناي اين بحث عجيب را بر پايه مقاله اي که در آخرين شماره نشريه «پزشکي کودکان و بزرگسالان» منتشر شد، آغاز نماييم. در اين مقاله مي خوانيم که بر اساس شواهدي تجربي، کودکاني که زمان بيشتري صرف تماشاي تلويزيون مي کنند، به خوردن محصولات خوراکي بيشتر هنگام تماشاي برنامه ها، روي مي آورند. بر اساس يافته هاي اين مقاله، به ازاي هر ساعت تماشاي تلويزيون، 167 کيلوکالري اضافي در عرض يک روز به مصرف کودکان مي رسد که بيشتر اين کالاها را هله هوله هايي چون نوشيدني هاي گازدار، چيپس، بيسکويت، شکلات، همبرگر و تشکيل مي دهد. بر اساس اين مقاله، تماشاي تلويزيون نسبت معکوسي با مصرف ميوه و سبزيجات دارد.

امروزه کمتر شاهد طرح بحث هاي جدي درباره تأثير تلويزيون بر نحوه غذا خوردن و رژيم غذايي هستيم. بررسي يکي از نهادهاي دولتي در آوريل 2006 نشان داد که در طي ده سال گذشته، ميزان چاقي در دبيرستاني ها دو برابر شده است. هم اکنون 27% دختران و 24% پسران 11 تا 15 ساله به مشکل چاقي گرفتارند که همين آمار بيانگر آن است که اين افراد در معرض ابتلاي بيشتر به رژيم غذايي چه بر سر قواي فکري آنها مي آورد. هم اکنون مطالعات متعددي بيانگر آن است که ميزان آسيب هاي مغزي اين محصولات، همپاي آسيب هاي قلبي و تأثيرات آنها بر لوزالمعده اين کودکان است. همچنين امروزه شواهد متعددي مبني بر ارتباط بين نوع و نحوه غذا خوردن کودکان و نوجوانان، با خشونت و رفتارهاي غيراجتماعي آنها وجود دارد.

شايد بتوان جالب ترين و برجسته ترين نتايج اين پديده را در گزارش نشريه پزشکي «تغذيه و محيط زيست» در سال 1997 يافت. در اين مطالعه، محققين به بررسي تبهکاران 13 تا 17 ساله در يکي از زندان هاي آمريکا پرداختند. نتايج اين مطالعه حاکي از آن بود که بسياري از پسربچه ها با کمبود برخي مواد غذايي خاص روبرو بوده اند. به طور متوسط، آنها تنها 63% آهن، 64% منيزيم، 39% روي و 39% ويتامين 12B مورد نياز خود را مصرف کرده بودند. آنها سپس به مشاوره با زندانيان درباره نحوه بهبود رژيم غذايي شان پرداختند. نتايج اين مشاوره حکايت از آن داشت که ميزان جرم در گروه شاهد 56% و در گروه آزمايشي 80% کاهش داشته است. همچنين مشخص شد که زندانيان گروه شاهد که از بهبود رژيم غذايي خود امتناع ورزيدند، هيچ کاهشي در ميزان جرايمشان مشاهده نشد.

مقاله مشابه ديگري در سال 2002 در نشريه روانپزشکي بريتانيا منتشر شد که بيانگر آن بود که زندانيان جواني که ويتامين هاي مکمل، مواد معدني و اسيدهاي چرب مصرف مي کنند، با کاهش 26 درصدي جرايم روبرو هستند.

تحقيقي ديگر در فنلاند نشان داد که 68% مجرمين مورد آزمايش، از نوعي ناهنجاري گلوکزي که نتيجه مصرف بيش از حد شکر، کربوهيدرات ها و محرک هايي چون قهوه است، رنج مي برند.

به راستي رابطه بين رژيم غذايي و رفتارهاي مجرمانه، چرا بايد تا اين حد شگفت آور باشد؟ مثلاً در نتيجه مصرف زياد شکر، عملکرد مغز که بستگي به فرايندهاي زيستي شيميايي و وابسته به مواد خاص چون اسيدهاي چرب و به ويژه امگا 3، روي، منيزيم، آهن، ويتامين B و دارد، با اختلال مواجه مي شود.

اساساً هرچه که به حجم مصرف هله هوله ها افزوده شود، جاي کمتري براي استفاده از غذاهاي حاوي مواد شيميايي که مورد نياز مغز مي باشد، باقي مي ماند. از اين روست که مي توان ادعا نمود، فعاليت مبلغان عرصه مواد غذايي، نتيجه اي جز کاهش دريافت مواد مغذي مورد نياز ما ندارد.

هاروي در کتاب خود با عنوان «ما خواهان غذاهاي واقعي هستيم» مي نويسد که کشاورزي صنعتي به واسطه وابستگي اش به کودهاي شيميايي، به شدت با کاهش ميزان مواد معدني و همچنين شير و گوشت همراه شده است. البته اين تحقيقات بدين معنا نيست که رژيم غذايي نامطلوب، تنها عامل جرم و رفتارهاي غيراجتماعي است، اما بي شک مي تواند بيانگر اين مطلب باشد که هر دولتي بايد براي مقابله با اين مسأله به مبارزه با اين تبليغات برخيزد. با وجود اين تحقيقات، ما شاهديم که مثلاً شبکه آفلام در خصوص کنترل مصرف هله هوله ها در بريتانيا، اقدام به برگزاري 29 جلسه با توليد کنندگان و مبلغان اين صنعت نمود و تنها 4 جلسه به گروه هاي مصرف کننده و کارشناسان بهداشتي اختصاص داد. نتيجه اين جلسات هم که بعدها منتشر شد آن بود که لزومي به برخورد با تبليغات براي کودکان بالاي 9 سال وجود ندارد!

نويسنده: جرج مونبيت

منبع

www .monbiot.com

منبع

ماهنامه سياحت غرب، سال چهارم، شماره 42، دي ماه 1385

برداشت از سايت : باشگاه انديشه

/ 1