تقريب، فراتر از يك شعار - تقریب، فراتر از یک شعار نسخه متنی

This is a Digital Library

With over 100,000 free electronic resource in Persian, Arabic and English

تقریب، فراتر از یک شعار - نسخه متنی

محمد ابراهیمی ورکیانی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تقريب، فراتر از يك شعار

محمد ابراهيمى وركيائى

قال الله الحكيم فى كتابه الكريم: قالت اليهود و ليست النصارى على شى‏ء و قالت النصارى ليست اليهود على شى‏ء و هم يتلون الكتاب كذلك قال الذين لايعلمون مثل قولهم فالله يحكم بينهم يوم القيمة فيما كانوا فيه يختلفون (سوره بقره، آيه 113 .)

اختلاف‏نظر پيروان اديان و مذاهب در حقانيت‏يك آيين، يا يك مكتب و مذهب، تاريخى كهن دارد و از اين ناحيه، ضررهاى غير قابل جبرانى بر بشريت وارد آمده و مى‏آيد . درباره علل يا عواملى كه پيروان مكاتب و مذاهب را به جنگ با يكديگر واداشته است نيز اختلاف نظر فراوانى در ميان انديشمندان مطرح است، در حالى كه خداوند و آفريدگار بشر در كتاب آسمانى خويش درباره اين هر دو موضوع، بيانى صريح و روشن نازل فرموده است .

به عنوان نمونه، در آيه فوق در رابطه با اختلاف يهوديان و مسيحيان كه تاريخى خونبار و ويرانگر در جامعه جهانى داشته و دارد مى‏فرمايد: يهوديان مدعى هستند كه مسيحيان مشروعيت الهى ندارند (و همگى اصل دوزخ و قهرا فاقد حقوق انسانى هستند) و متقابلا مسيحيان نيز بر همين باورند كه يهوديان (ديگر پس از بعثت‏حضرت مسيح) اعتبارى ندارند در حالى كه هر دو گروه پيرو يك كتاب آسمانى كه همان تورات است مى‏باشند و احكام آن را به رسميت مى‏شناسند . آرى پيش از اين دو گروه، بسيارى از كج‏انديشان و ناآگاهان همين سخن را مى‏گفته‏اند . حال آنكه داورى اين مطلب مخصوص خداست كه در روز قيامت، واقعيت‏ها را بدون ابهام، براى آنان مشخص خواهد ساخت .

همانگونه كه مى‏بينيم در اين آيه شريفه، خداوند مهمترين عامل اختلاف‏نظر يهوديان و مسيحيان و بلكه همه ديگر انحصارگرايان را جهل و نادانى دانسته است و لذا اين اختلاف را با بليغ‏ترين بيان يعنى جمله «كذلك قال الذين لايعلمون مثل قولهم‏» محكوم فرموده، دستور مى‏دهد كه براى روشن شدن چنين مسائلى، جدال بى‏ثمر كنونى را رها نموده، در انتظار داورى خداوند در قيامت‏باشند .

در آيه 48 از سوره مائده كه آخرين سوره قرآن است و آيات آن به عنوان حكم نهايى و غير قابل نسخ، معرفى شده است، مى‏فرمايد: «. . . لكل جعلنا منكم شرعة و منهاجا ولوشاء ربكم لجعلكم امة واحدة ولكن ليبلوكم فيماآتيكم فاستبقوا الخيرات الى الله مرجعكم جميعا فينبئكم بما كنتم فيه تختلفون‏» .

در اين آيه شريفه، خداوند در مورد اختلاف پيروان سه آيين بزرگ الهى يعنى يهوديان و مسيحيان و مسلمانان با صريح‏ترين عبارت مى‏گويد: براى هر يك از شما آيين ويژه‏اى فرستاديم و اگر خداوند مى‏خواست همگى شما را پيرو آيينى واحد و امتى واحد قرار مى‏داد اما خداوند خواسته است‏با تعدد شريعت، شما را در آنچه به هر كدامتان به صورت مستقل داده است‏بيازمايد بنابراين در عمل به خوبى‏ها با يكديگر مسابقه دهيد [و از جنگ و نزاع دست‏برداريد] و بدانيد كه همگى شما روزى با خدايتان ملاقات نموده، در آن‏جا خداوند واقعيت را برايتان مشخص خواهد ساخت .

بحث درباره اين مطالب، گسترده و نيازمند فرصتى ويژه است، مقصود ما در حال حاضر اين است كه خواننده اين دو آيه قبل از هر چيز با اين سؤال روبرو خواهد شد كه اگر در منطق قرآن، يهوديان و مسيحيان حق ندارند يكديگر را به خاطر اختلاف‏نظرها - كه پاره‏اى از آنها در اين جهان قابل حل نيز نخواهد بود - محكوم نمايند بلكه بايد يهوديان، مسيحيان و مسلمانان با سعه صدر و بزرگوارى در عمل به‏خوبى‏ها بر يكديگر پيشى بگيرند و همزيستى مسالمت‏آميز داشته باشند، چگونه خداوند راضى خواهد بود كه شيعه و سنى دو راه متضاد را در پيش بگيرند و يكديگر را محكوم نمايند؟ ! !

آيا جهل اين دو گروه از جهل مسيحيان و يهوديان و همه ديگر گروه‏هايى كه در آيه 113 سوره بقره محكوم شده‏اند جدى‏تر است‏يا اينكه مشتركات مذاهب اسلامى از مشتركات آن دو گروه، كمتر است؟ بى‏شك پاسخ به هر دو سؤال فوق منتفى است‏بلكه حقيقت آن است كه اگر اختلاف در ميان پيروان دو آيين، محكوم است اختلاف بين دو گروه و دو مذهب كه هر دو پيرو يك آيين هستند به طريق اولا محكوم است‏بنابراين دشمنى‏هاى شيعه و سنى در طول تاريخ به هيچ وجه مورد تاييد خداوند نبوده و نخواهد بود و بلكه برخلاف نص صريح كتاب خداست كه مى‏فرمايد: اعتصموا بحبل الله جميعا و لاتفرقوا . . . و بالطبع همه كسانى كه به اين اختلافها دامن مى‏زنند در پيشگاه خداوند معاقب خواهند بود .

جالب اين است كه مسلمانان از ديرباز متوجه اين واقعيت‏بوده‏اند كه اختلاف بين مذاهب اسلامى حداقل به نفع هيچ گروهى نبوده، نتيجه‏اى برخلاف مقصود همگان خواهد داشت و لذا كوشش‏هاى فراوانى در جهت تقريب انجام داده و موفقيت‏هاى ناچيزى نيز داشته‏اند ولى با نهايت تاسف همان‏گونه كه مى‏نگريم اين دوگانگى كشنده و بلكه چندگانگى همچنان بى‏داد مى‏كند و امت‏سرفراز مسلمان را كه به تعبير خداوند داراى بهترين آيين (1) و دستورالعملند امتى متفرق و محروم ساخته است .

به عقيده نگارنده، علت اصلى اين عدم موفقيت و بى‏نتيجه ماندن همه اين تلاش‏هاى مخلصانه كه در مسير تقريب انجام گرفته و مى‏گيرد، عدم صراحت و قاطعيت همه كسانى است كه شعار وحدت مى‏دهند ولى حاضر به تصحيح آرا و افكارى كه خطاى آن در بسيارى از موارد بديهى مى‏نمايد نيستند پر واضح است كه وحدت بدون واقع‏نگرى و واقع‏بينى محال است و به قول لسان الغيب حافظ شيرازى:




  • جنگ هفتاد و دو ملت همه را عذر بنه
    چون نديدند حقيقت ره افسانه زندند



  • چون نديدند حقيقت ره افسانه زندند
    چون نديدند حقيقت ره افسانه زندند



نويسنده اين سطور نيز همچون همه مسلمانان آرزومند وحدت بوده‏ام و از شعارهاى تهى و توخالى وحدت رنج‏برده و مى‏برم و به ويژه از اين موضوع متعجب بودم كه چرا حتى دست اندركاران اداره مركزى مانند تقريب المذاهب نيز از صراحت لازم بى‏بهره‏اند و گفته و از آنان نوشته‏اى مانند آنچه از «شيخ شلتوت‏» رئيس فقيد جامع‏الازهر ديده شد ديده نمى‏شود؟ ! و اين شگفتى از استاد بزرگوار آيت الله واعظزاده خراسانى كه بى‏شك از اركان علم و تحقيق و مورد تاييد همگان بوده‏اند عجيب مى‏نمود تا اين كه مصاحبه اين بزرگوار را در مجله ارزشمند هفت آسمان ملاحظه نمودم و به حق دريافتم كه اين بزرگوار از معدود كسانى است كه به مسئله وحدت و تقريب مذاهب، واقعا عشق مى‏ورزد و حاصل عمرى تلاش در اين مسير را در اين مصاحبه شافى و كافى خود منعكس كرده‏اند اين‏جانب وظيفه خود مى‏دانم كه ضمن قدردانى و سپاس از استاد واعظزاده از مدير محترم مجله هفت آسمان و همه عزيزانى كه دست‏اندركار اداره اين مجله ارزشمند هستند قدردانى و تشكر نمايم و توفيق روز افزون شما را در بيان حقائق اسلام ناب محمدى از خداوند بزرگ مسئلت دارم .


1) «و انزلنا اليك الكتاب بالحق مصدقا لما بين يديه من الكتاب و مهيمنا عليه‏» مائده، 48.

/ 1