مصاحبه با آقای دکتر رامون گررو نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

مصاحبه با آقای دکتر رامون گررو - نسخه متنی

مصاحبه شونده: رامون گررو

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

مصاحبه‌ با آقاى دكتر رامون‌ گررو

اسلام‌شناس‌ و محقق‌ اسپانيايى

اشاره‌: دكتر رامون‌ گررو، اسلام‌شناس‌ و محقق‌ در تفكرات‌ اسلامى و انديشه‌هاى قرون‌ وسطايى است‌ايشان‌ يكى از اساتيد مشهور و صاحب‌ نام‌ اسپانيايى در اين‌ زمينه‌ مى‌باشند. آقاى گررو كتاب‌هاى‌متعددى از فلاسفه‌ اسلامى را به‌ زبان‌ اسپانيايى ترجمه‌ نموده‌ كه‌ دراين‌ ميان‌ مى‌توان‌ از آثارى از ابونصرفارابى مانند كتاب‌ السياسه‌ و المدينه‌، كتاب‌ المله‌ و فصوص‌ المدنى اشاره‌ كرد. ايشان‌ سازمان‌دهنده‌ وهماهنگ‌كننده‌ بسيارى از مجامع‌ و اجلاس‌ها در رابطه‌ با انديشه‌هاى اسلامى بوده‌ و مقالات‌ بى‌شمارى‌را در اين‌ باره‌ ارائه‌ نموده‌ است‌. آقاى دكتر رامون‌ گررو همچنين‌ از اعضاى «انجمن‌ مطالعات‌ فلسفه‌قرون‌ وسطى‌» (در لوواين‌ بلژيك‌) و «انجمن‌ مطالعات‌ فلسفه‌ عرب‌ و اسلامى‌» (پاريس‌) مى‌باشد.

سوال‌ : آقاى دكتر، در بزرگداشت‌ هشتصدمين‌ سالگرد وفات‌ ابن‌ رشد ‌چه کارهايى صورت گرفته است؟

پاسخ‌ : البته‌ كارهاى زيادى انجام‌ شده‌ است‌.. از دانشگاه‌هاى مختلف‌ نيز با ما تماس‌ گرفته‌ شده‌ تا بتوانيم‌ شخصيت‌ ابن‌ رشد را آن‌طور كه‌هست‌، بشناسانيم‌. ضمناً از موقعيت‌ استفاده‌ خواهد شد تا مردم‌ با انديشه‌هاى اسلامى آشناتر شوند.

سوال‌ : از تحقيقات‌ انجام‌ شده‌ در مورد ابن‌ رشد در كشورهاى غربى چه فعاليتهايى  صورت‌ گرفته‌ است‌؟

پاسخ‌ : اروپا امسال‌ تلاش‌ خود را بر اين‌ مسئله‌ متمركز كرده‌ است‌. حتى در آمريكا نيز چنين‌فعاليت‌هايى در حال‌ انجام‌ است‌. اطلاع‌ دارم‌ كه‌ در فرانسه‌، آلمان‌ و انگليس‌ فعاليت‌هاى زيادى شده‌، ودر ايتاليا نيز بسيارى از آثار ابن‌ رشد در حال‌ انتشار است‌ و عده‌اى از شرق‌شناسان‌ ايتاليايى توجه‌ خود را بر روى ابن‌ رشد متمركزنموده‌اند.

سوال‌ : شايد يكى از دلايل‌ توجه‌ خاص‌ ايتاليايى‌ها، وجود انديشه‌هاى ابن‌ رشد در پادووا باشد؟

پاسخ‌ : مسلماً در ايتاليا، به‌طور سنتى علاقه‌ خاصى به‌ تفكرات‌ ابن‌ رشد وجود داشته‌ است‌. در اواخرقرون‌ وسطى‌، مكتب‌ پادووا تأسيس‌ شد و اين‌ مكتب‌ با كسب‌ افكار ابن‌ رشد، سهم‌ به‌سزايى در رشدتفكرات‌ فلسفى در آستانه‌ مدرنيت‌ داشت‌.

سوال‌ : نماى ميراث‌ باقى مانده‌ از تفكرات‌ ابن‌ رشد در غرب‌ چگونه‌ است‌؟ آيا اين‌ ميراث‌ هميشه‌ به‌يك‌ شكل‌ بوده‌ و يا اصلاحات‌ يا تغييراتى در آن‌ به‌وجود آمده‌ است‌؟

پاسخ‌ : از زمانى كه‌ تفكرات‌ ابن‌ رشد در غرب‌ شناخته‌ شد، يعنى حدود سال‌هاى 1229 تا 1230ميلادى‌، اين‌ تفكرات‌ مقاطع‌ مختلفى را گذرانده‌ است‌. مقطع‌ اول‌ آن‌، مقطعى است‌ كه‌ تفكرات‌ ابن‌ رشدرا با تفكرات‌ مسيحى و كليسا همسو مى‌دانستند. زيرا ابن‌ رشد با انديشه‌هاى ابن‌ سينا مخالفت‌ مى‌ورزيدو در آن‌ زمان‌ براى عده‌اى از اصحاب‌ كليسا، تفكرات‌ ابن‌ سينا، خطرى جدى محسوب‌ مى‌شد. به‌ويژه‌نظرياتى از قبيل‌ عقل‌ فعال‌ و شرط‌ ابدى بودن‌. در نتيجه‌ تفكرات‌ ابن‌ رشد بهترين‌ دست‌آويز براى آنهابود. زيرا تصور مى‌كردند كه‌ شخصى از داخل‌ جهان‌ اسلام‌ به‌ مخالفت‌ با ابن‌ سينا پرداخته‌ است‌. امابلافاصله‌ يعنى حدود سال‌هاى 1250 تا 1260 ميلادى‌، انديشه‌هاى ابن‌ رشد به‌ صورت‌ واقعى شناخته‌شد. زيرا در يك‌ لحظه‌ ابن‌ رشد طرز تفكرى كه‌ توسط‌ غربى‌ها رشد داده‌ بود را رها كرد و به‌ مدافع‌انديشه‌هاى اسلامى در دنياى لاتين‌ تبديل‌ شد. در نتيجه‌ كليسا او را به‌ عنوان‌ دشمن‌ خود شناخت‌ وحملات‌ خود را بر انديشه‌هاى وى آغاز كرد. تا جايى كه‌ در سال‌هاى 1270 و 1277 اسقف‌ پاريس‌فتواى محكوميت‌ ابن‌ رشد را صادر كرد. اين‌ محكوميت‌ تنها محدود به‌ انديشه‌هاى ابن‌ رشد نمى‌شدبلكه‌ رد نظريات‌ جهان‌ اسلام‌ بود. از اين‌ لحظه‌ طرز تفكر منفى نسبت‌ به‌ اسلام‌ رشد كرد ولى در عين‌ حال‌باعث‌ شد كه‌ دگرانديشان‌ جذابيت‌ خاصى نسبت‌ به‌ علوم‌ اسلامى پيدا كرده‌ تا جايى كه‌ افكار ابن‌ رشددر پثواى ايتاليا نضج‌ گرفت‌. لذا توجه‌ كسانى كه‌ به‌ صورت‌ دگرانديش‌ به‌ دنبال‌ آن‌ بودند را به‌ سوى خودجلب‌ نموده‌ و اين‌ افراد به‌ انديشه‌هاى جهان‌ اسلام‌ نزديك‌ شدند. با نشر افكار ابن‌ رشد، مقبوليت‌ اين‌افكار در پارما بى‌اندازه‌ شد و انديشمندان‌ از دكترين‌ رسمى كليسا و تفكرات‌ اروپايى فاصله‌ گرفتند.

سوال‌ : آيا مى‌توان‌ گفت‌ كه‌ تفكرات‌ ابن‌ رشد در مسائل‌ بعد از قرون‌ وسطى تأثير گذارده‌ است‌؟

پاسخ‌ : اين‌ تفكرات‌ در دوره‌ رنسانس‌ و در پارما تأثير بسزايى داشت‌. سپس‌ به‌ نظر مى‌آيد كه‌ تأثير آن‌از بين‌ رفته‌ است‌. اما به‌ نظر من‌ اين‌ تأثير به‌ صورت‌ نامشهود ادامه‌ داشته‌ تا جايى كه‌ ارنست‌ رنان‌،آغازكننده‌ مطالعات‌ بر روى انديشه‌هاى ابن‌ رشد، در قرن‌ نوزدهم‌ گفت‌ كه‌ همه‌ مشكل‌ كانت‌، چيزى نبودمگر احيا كردن‌ مجدد مشكلى كه‌ توسط‌ ابن‌ رشد ارائه‌ شده‌ بود و تفسير ابن‌ رشد از عقل‌ كه‌ توسط‌ ارسطوصورت‌ گرفته‌ بود.

سوال‌ : جنابعالى بخش‌ عمده‌اى از تحقيقات‌ خود را بر مطالعه‌ بر روى عقل‌ و روح‌ در فلسفه‌ اسلامى‌اختصاص‌ داده‌ايد، بفرماييد نقش‌ عقل‌ در تفكرات‌ اسلامى چيست‌؟ و حدود آن‌ كدام‌ است‌؟

پاسخ‌ : قبلاً اين‌طور تصور مى‌شد كه‌ عقل‌ در تفكرات‌ جهان‌ اسلام‌ هنگامى كه‌ اسلام‌ با متون‌ يونانى‌آشنا شد، وارد گرديد. اما مى‌دانيم‌ كه‌ در قرآن‌ عقل‌ حضور دارد و چنانچه‌ ابن‌ رشد مى‌گفت‌، قرآن‌ ازمومن‌ دعوت‌ كرده‌ كه‌ از عقل‌ خود استفاده‌ كند. بنابراين‌ عقل‌ هيچ‌گاه‌ جايگاه‌ خود را در تفكرات‌ اسلامى‌از دست‌ نداده‌ است‌، اما عقل‌ استفاده‌اى چندگانه‌ در تفسير واقعيات‌ داشته‌ است‌. يعنى مى‌توان‌ از آن‌دركى كاملاً مذهبى و يا غيرمذهبى نمود. اين‌ استفاده‌هاى مختلف‌ از عقل‌، در جهان‌ اسلام‌ به‌ صورت‌كامل‌ توسعه‌ يافته‌ و گمان‌ مى‌كنم‌ كه‌ بالعكس‌ آنچه‌ در غرب‌ اتفاق‌ افتاده‌، جهان‌ اسلام‌ از اين‌ جهت‌ بسيارغنى‌تر از قرون‌ وسطاى مسيحى است‌.

سوال‌ : آيا به‌ نظر شما استفاده‌ از اصطلاح‌ «حقيقت‌ دوگانه‌» براى متمايز نمودن‌ وحى و عقل‌ در جهان‌اسلام‌، استفاده‌ صحيحى است‌؟

پاسخ‌ : نخير، اصلاً. اين‌ اصطلاح‌ در اين‌ جا و در قرون‌ وسطى استفاده‌ مى‌شد. آنچه‌ من‌ از كتب‌مسلمانان‌ درك‌ مى‌كنم‌، هيچ‌گاه‌ نمى‌توان‌ از آنها معناى «حقيقت‌ دوگانه‌» را نتيجه‌گيرى كرد. بلكه‌ دراسلام‌ راه‌هاى متفاوتى وجود دارد كه‌ از طريق‌ آنها مى‌توان‌ اشكال‌ مختلف‌ حقيقت‌ را درك‌ كرد. يعنى‌حقيقت‌، به‌ صورت‌ كامل‌ براى همه‌ افراد مشخص‌ نمى‌شود بلكه‌ هر كس‌ به‌ اندازه‌ وسع‌ خود قادر به‌درك‌ حقيقت‌ است‌ و هر كس‌ طريقى كه‌ برايش‌ طبيعى‌تر است‌ را انتخاب‌ مى‌نمايد. اما انتهاى همه‌ چيزخداست‌ كه‌ همگان‌ را به‌ شناخت‌ اشكال‌ مختلف‌ حقيقت‌ دعوت‌ مى‌نمايد.

سوال‌ : با توجه‌ به‌ تفكرات‌ معاصر و طبقه‌بندى‌هايى كه‌ صورت‌ گرفته‌، آيا تعقل‌ اسلامى تعقلى‌هرمنوتيك‌ است‌ يا دگماتيك‌؟

پاسخ‌ : بدون‌ ترديد هرمنوتيك‌ است‌ و هرمنوتيك‌ بودن‌ آن‌ از همان‌ ابتداى اسلام‌ كه‌ تفاسير مختلفى‌از متن‌ قرآن‌ انجام‌ گرفت‌، مشخص‌ گرديد. كل‌ تاريخ‌ تفكرات‌ اسلامى‌، تلاشى براى تفسير و كشف‌حقيقت‌ است‌. اين‌ بدان‌ معنا نيست‌ كه‌ حقيقت‌ چندگانه‌ باشد بلكه‌ به‌ اين‌ دليل‌ است‌ كه‌ طرق‌ مختلفى‌براى شناخت‌ آن‌ وجود دارد.

سوال‌ : يكى ديگر از فعاليت‌هاى تحقيقى شما تعمق‌ بر رابطه‌ ميان‌ مذهب‌ و سياست‌ در جهان‌ اسلام‌است‌. رابطه‌ ميان‌ مذهب‌ و سياست‌ در اسلام‌ كدام‌ است‌؟ و چرا درك‌ آن‌ براى غرب‌ پيچيده‌ است‌؟

پاسخ‌ : اين‌ رابطه‌ توسط‌ حضرت‌ محمد(ص‌) مشخص‌ گرديد. او نه‌ تنها يك‌ مذهب‌ را بنيان‌ نهاد بلكه‌يك‌ جامعه‌ نيز تأسيس‌ كرد، جامعه‌اى كه‌ تحت‌ لواى قوانين‌ الهى قرار داشت‌. بنابراين‌ از همان‌ لحظه‌مذهب‌ و سياست‌ با هم‌ آميخته‌ شد و جداسازى اين‌ دو غيرممكن‌ گرديد. در غرب‌، پس‌ از قرون‌ وسطى‌،مذهب‌ و سياست‌ را از هم‌ جدا كردند و تصويرهاى غلطى كه‌ از قرون‌ وسطى در ذهن‌ خود نسبت‌ به‌مذهب‌ داشتند را بر اسلام‌ نيز گسترش‌ دادند لذا درك‌ اين‌ مسئله‌ براى غرب‌ مشكل‌ گرديده‌ است‌.

سوال‌ : جنابعالى علاوه‌ بر اسلام‌شناس‌، استاد دانشگاه‌ كمپلوتنسه‌ در مادريد نيز هستيد، مى‌خواستيم‌بدانيم‌ ميزان‌ اشتياق‌ جوانان‌ به‌ فراگيرى فلسفه‌ اسلامى تا چه‌ حد است‌؟ مشكلات‌ چيست‌؟ و چشم‌انداز آينده‌ چگونه‌ است‌؟

پاسخ‌ : هنگامى كه‌ من‌ براى اولين‌ بار به‌ عنوان‌ دانشجو وارد اين‌ دانشگاه‌ شدم‌، به‌ دليل‌ اينكه‌ اهل‌گرانادا بودم‌ و به‌ دليل‌ همجوارى با الحمراء اشتياق ‌ زيادى به‌ شناسايى جهان‌ اسلام‌ داشتم‌، ولى به‌ زودى‌متوجه‌ شدم‌ كه‌ تنها هستم‌. تنها يك‌ استاد به‌ نام‌ پروفسور گارسيا وجود داشت‌ كه‌ وى نيز علاقمند به‌تفكرات‌ اسلامى بود. با راهنمايى‌ها و كمك‌هاى ايشان‌، به‌ دنبال‌ آنچه‌ تمايل‌ داشتم‌ رفتم‌. پس‌ از مدتى‌در داخل‌ دروس‌ فلسفه‌ قرون‌ وسطاى لاتين‌، يك‌ واحد درسى فلسفه‌ عربى را گنجانديم‌ و متوجه‌ شديم‌كه‌ ميزان‌ علاقمندان‌ به‌ اين‌ درس‌ زياد هستند. تا جايى كه‌ امروز فلسفه‌ اسلامى به‌ يك‌ واحد درسى مجزاتبديل‌ شده‌ و اگر چه‌ اختيارى است‌ اما ميزان‌ ثبت‌نام‌ كنندگان‌، نشان‌دهنده‌ علاقه‌ دانشجويان‌ است‌.مشكلى كه‌ وجود دارد مشكل‌ زبان‌ است‌. زيرا آموزش‌ زبان‌ عربى در دانشكده‌ زبان‌شناسى صورت‌مى گيرد.

/ 1