بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
«تمايل طبيعي به انسان به كمال و سعادت قابل انكار نيست... ولي نكتهاي كه بايد در آن دقت شود، اين است كه توجه به كمال و سعادت به تنهايي نميتواند انسان را به كمال و سعادت حقيقي برساند. زيرا در آغاز تنها كمال نيروهاي شهوت و غضب در انسان، فعليّت دارد و مبادي سعادت حقيقي در حال قوّه و استعداد است... همه جوامع در پي كمالات جسمي و مادي هستند و سعادتي كه برخي از ملل به آن رسيدهاند از لحاظ امور مادي است ولي كمال انسان در كمال مادّي خلاصه نميشود. به دليل اينكه انسان تنها جسم نيست بلكه مركب از جسم و روح و داراي جهات مادي و معنوي است. زندگي انسان در همين زندگاني محدود دنيوي خلاصه نميشود بلكه پس از اين جهان حيات جاوداني در انتظار اوست. لذا بايد كمال متناسب با آن زندگي را نيز به دست آورد... تجربه شده است كه اجتماع انساني، متوجّه كمال جسماني است هر چند در نظر دارد كه انسان را به كمال حقيقياش راهنمايي كند. ولي آنچه به فعليّت ميرسد همان كمال مادي و جسماني است كه تقويت آن هلاكت و نابودي جنبه انسانيت و انحلال تركيبات جسم و انحراف از طريق مستقيم را به دنبال دارد. بنابراين سعادت انسان جز با راهنمايي پيمبران و هدايت الهي امكان ندارد.»18
3ـ سود و زيان: يكي ديگر از عواملي كه انسان تاثير آن واقع ميشود و ناخودآگاه در افكار و انديشههاي او اثر ميگذارد، مسئله سود و زيان شخصي يا قومي است. براي انسان، مشكل است كه عقل خود را از قيد و بند منافع خود برهاند و آزادانه و مستقل درباره همه مسايل، قضاوت و داوري نمايد.4ـ حبّ و بغض: چهارمين عاملي كه در انديشه و قضاوت اشخاص مهثر است، علاقهها و دلبستگيهاي ايشان است. در حديث آمده است:«دوستي و علاقه به چيزي انسان را كور و كر ميكند.»
5ـ شرايط محيط و اجتماع: محيط و جامعهاي كه انسان در آن زندگي ميكند، تاثير بسزايي در افكار و انديشههاي او دارد. بدون شك طرز فكر عرب زمان جاهليت و قضاوت او درباره موضوعات گوناگون با انديشههاي انسان قرن بيستم تفاوت اساسي دارد و مسلما انسانهاي هزار سال ديگر درباره مسايل اجتماعي به گونهاي غيراز ما فكر ميكنند. همانگونه كه ما امروز اعمال عرب دوران جاهليت را محكوم ميكنيم و آنها را خلاف انساني ميدانيم. ممكن است مردم هزار سال آينده اعمال ما را ضدانساني انگارند.6ـ يك سونگري انسان: يكي ديگر از موانعي كه بر سر راه انسان در تشخيص سعادت وجود دارد، يك سونگري و محدوديت انسان و غفلت او از جنبههاي ديگر موضوع است. چه بسا انسان با توجه به يك بُعد موضوع، قانوني را عادلانه ميپندارد. ولي در عين حال از ديگر ابعاد آن و آثار سويي كه در جنبههاي ديگر جامعه ميگذارد غافل است.يكي از شواهد يك سونگري انسان اين است كه در زمان ما گروهي مجازات اعدام را مجازاتي خشن ميدانند و در مقابل گروهي خواستار تعميم مجازات اعدام حتي درباره پدر هستند. قرآن كريم درباره علت حرمت شراب ميفرمايد:«يسئلونك عنالخمر والميسر قل فيهما اثمٌ كبيرٌ و منافعٌ للّناس و اثمهما اكبرٌ من نفعهما» (بقره/ 219)
«در باره شراب و قمار از تو سهال ميكنند، بگو: در آن گناه بزرگي است و (با اين حال) منافعي براي مردم دربردارند و گناهشان بيش از نفع آنهاست.»
قرآن ميفرمايد زيان شراب و قمار بيش از سود آنهاست ولي انساني كه از دريچه سود و زيان مادي همه چيز را ميبيند، نميتواند زشتي آن را ببيند يا اگر زشتي آن را درك كرد نميتواند از آن دست بردارد. قرآن كريم در مورد ديگر ميفرمايد: «فعسي اَن تكرهوا شيئا و يجعلاللّه فيه خيرا كثيرا» نساء:19
«چه بسا چيزي را نميپسنديد و خداوند در آن خير فراواني قرار داده است.»
بنابرآنچه گذشت با درك عادي نميتوان همه فلسفه و اسرار احكام و دستورات الهي را درك كرد. همانگونه كه فلسفه برخي از احكام براي انسان در زمان بعثت پوشيده و مجهول بود ولي امروز پس از گذشت 14 قرن از آن زمان پيشرفت علوم از گوشهاي از اسرار احكام پرده برداشته است، در آينده نيز انسان به اسرار بيشتري از احكام الهي آگاه خواهد گرديد. با اين حال برخي احكام حتي با گذشت زمان و پيشرفت علوم، از حيطه درك عقل و توان او خارجاند.