نقش گروه های مذهبی ـ سیاسی در نهضت ملی نفت (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

نقش گروه های مذهبی ـ سیاسی در نهضت ملی نفت (1) - نسخه متنی

حکیمه صاحبی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید











نقش گروه‏هاي مذهبي ـ سياسي در نهضت ملي نفت

حكيمه صاحبي



بخش اول


امتياز رويتر


در سال 1250 / 1289 ق./ 1872 م.، امتياز بسيار مهمي به «بارون ژوليوس رويتر»* داده شد. اين امتياز علاوه بر راه آهن، شامل استخراج همه معادن كشور (غير از معادن طلا، نقره و جواهرات)، استفاده از تمام جنگل‏ها، اجازه، تأسيس شعب پست و بانك و احداث خطوط تلگرافي در همه نقاط كشور مي‏شد. امتياز فوق چنان بي‏سابقه بود كه بعضي آن را بخششي بزرگ و پاره‏اي آن را فروش يك مملكت تعبير كرده‏اند.


آية‏اللّه «ملاعلي كني» به مخالفت با امتياز فوق پرداخت. روسيه هم ـ كه در گرفتن امتياز با انگليس رقابت داشت.ـ از اين امتياز به خشم آمد. سر انجام رويتر از امتياز فوق چشم پوشيد ولي امتياز «بانك شاهنشاهي» و نشر اسكناس به جاي آن، به مدت شصت سال به او واگذار شد.


قرارداد دارسي


«ويليام نكس دارسي» در سال 1280 موفق به كسب امتياز استخراج و بهره برداري و لوله كشي نفت و قير به مدت شصت سال در سراسر ايران غير از پنج ايالت آذربايجان، گيلان، مازندران، گرگان و خراسان گرديد. دارسي متعهد شد ظرف دو سال شركت‏هايي براي بهره برداري از امتياز تأسيس كند و از عوايد حاصله، 16% به عنوان حق الامتياز به دولت ايران بپردازد. علاوه برآن، او متعهد شد بيست هزار ليره، نقداً به صورت سهم ايران بدهد. اين قرار داد پنج سال قبل از مشروطيت منعقد شد.


صاحب امتياز در تمام مدت قرار داد از پرداخت ماليات، عوارض و حقوق گمركي براي صدور نفت، اراضي، ماشين‏آلات و وسايل و مواد لازمي كه وارد كشور مي‏كرد معاف شده بود. اگر اختلافي پيش مي‏آمد مي‏بايست از طريق حكميت حل شود و دارنده امتياز تعهد كرده بود بعد از انقضاي مدت قرار داد تمام ابزار استخراج و بهره‏برداري از معادن را به دولت ايران تحويل دهد و هيچ گونه غرامتي مطالبه نكند.


اولين شركت دارسي در سال 1282/1903 م. تأسيس شد. در سال 1287 در حالي كه عمليات اكتشاف به يأس تبديل شده بود؛ ناگهان دستگاه حفّاري در مسجد سليمان به نفت رسيد. يكي از نويسندگان انگليسي در باب فوران اولين چاه نفت مي‏نويسد: «روز 26 مه سال 1908 م (1287 ه·· .ش)، كه چاهكن به عمق 1180 پا رسيده بود، نفت فوران كرد و متجاوز از 50 پا از دستگاه حفاري بالا زد. به اين ترتيب صنعتي آغاز شد كه در طي دو جنگ، نيروي دريايي انگلستان را نجات داد ولي براي ايران زحمتي ايجاد كرد كه از مجموع مزاحمت‏هاي دول بيشتر بود.»


شركت نفت انگليس و ايران در سال 1288/1909 م. با سرمايه دوميليون ليره تأسيس و صدور نفت از سال 1292/1913 م. آغاز شد. دولت انگليس، سال بعد، به علت اهميّت نفت 56% سهام شركت را خريد و دو نفر نماينده با حق وتو نسبت به تصميمات شركت، منصوب نمود.


رقابت ديگر در زمينه نفت


در سال 1300 سفير ايران در آمريكا با شركت «استاندارد نيوجرسي» مذاكره كرد تا امتياز نفت شمال ايران را به آن‏ها بدهد. در سال 1303 مجلس شوراي ملّي امتياز نفت چهار ايالت از پنج ايالت شمالي استثنا شده از


آيت اللّه العظمي ميرزا محمدتقي شيرازي برخي از استفتائات خويش را به او ارجاع مي‏داد. آيت اللّه كاشاني با اين كه از لحاظ علمي به مقام مرجعيت رسيده بود، رساله عمليه‏اي ننوشت. زيرا هماره درگير مبارزه ضد استعماري بود.


عكس ابوالقاسم كاشاني


قرار داد دارسي را به شركت «سينگلر» داد. اين قرارداد دوام نداشت. چهارماه بعد، «رابرت‏ايم‏برسي» ـ كنسول آمريكا در ايران ـ در تهران كشته شد و شركت آمريكايي، به علت نداشتن امنيت كار خود را تعطيل كرد.


در سال 1304 «شركت سهامي نفت كوير خوريان»، براساس فرماني كه ناصرالدين شاه صادر كرده بود تأسيس گرديد. در اثر وساطت يك نفر گرجي 65% سهام آن به دست بانك روس رسيد. در سال 1305 يك مهندس روسي عمليات حفاري را در سمنان آغاز كرد كه سرانجام با شكست مواجه شد.(1)


آيت اللّه كاشاني و نهضت ملي


آيت‏اللّه سيدابوالقاسم كاشاني (1300 ـ 1381 ه·· .ق) فرزند آيت‏اللّه سيد مصطفي كاشاني در 16 سالگي به همراه پدر به عراق عزيمت نمود و در نجف به تحصيل علوم ديني پرداخت. وي سال‏ها نزد پدرش و آيت اللّه حاج ميرزاحسين، حاج ميرزا خليل علوم اسلامي را فرا گرفت. آيت اللّه سيدابوالقاسم كاشاني سه دوره در درس اصول آيت اللّه آخوند ملا محمد كاظم خراساني شركت كرد. آيت اللّه العظمي ميرزا محمدتقي شيرازي برخي از استفتائات خويش را به او ارجاع مي‏داد. آيت اللّه كاشاني با اين كه از لحاظ علمي به مقام مرجعيت رسيده بود، رساله عمليه‏اي ننوشت. زيرا هماره درگير مبارزه ضد استعماري بود. وي مردي مبارز بود و در مبارزات ملي شدن صنعت نفت نيز شركت داشت. آيت اللّه كاشاني در دوره‏هاي هفتم و هفدهم به نمايندگي مجلس شوراي ملي و در دوره هفدهم به رياست آن انتخاب شد. پدرش، آيت اللّه سيد مصطفي كاشاني از علماي مبارز و از اساتيد حوزه علميه نجف بود كه در جريان انقلاب اسلامي 1920 م. عراق از رهبران نهضت بود و نقش حياتي و تعيين كننده‏اي در اين راستا ايفا نمود و سرانجام در جريان مبارزات انقلابي به دست نيروهاي انگليسي به فيض شهادت نائل آمد و فرزندش، آيت اللّه سيدابوالقاسم كاشاني نيز به اعدام محكوم شد، كه با بازگشت به ايران، به عنوان يكي از پايه‏گذاران نهضت ملي ايران درآمد.


استبداد رضاشاه به همه آزادي‏ها پايان داده بود. او به روحانيون اجازه دخالت در سياست را نمي‏داد و محدود كردن امور مذهبي را حق خود مي‏دانست. بنابراين در كوبيدن فرهنگ اسلامي و جنبش‏هاي اسلامي و گرايش‏هاي مذهبي كوشش بسيار نمود. سياست جدايي دين از سياست رضاشاه تا بدان پايه پيش رفته بود كه در اذهان مردم دخالت يك روحاني در امور سياسي، نوعي گناه محسوب مي‏شد.


انقلاب 1920 م. عراق با دخالت مستقيم روحانيون ايراني مقيم عراق انجام گرفته بود. آيت اللّه كاشاني عليه انگليسي‏ها در عراق جنگيده و با قرارداد اسارت بار 1919 م. مخالفت گسترده كرده بود. او در شهريور 1320 فرصتي يافت تا عليه سلطه انگليس در ايران فعاليت نمايد. مبارزات آيت‏اللّه كاشاني اندك اندك گسترش يافت. ارتش اشغالگر انگليس، كه جمعي را به بهانه ارتباط با آلماني‏ها بازداشت كرده بود، در صدد برآمد تا آيت اللّه كاشاني را دستگير نمايد.


در خرداد 1322 تعدادي از افسران انگليسي به منزل آيت‏اللّه كاشاني هجوم بردند اما موفق به دستگيري او نشدند. آيت اللّه كاشاني مدت‏ها مخفيانه مبارزات خود را ادامه داد تا در آستانه انتخابات دوره چهاردهم دستگير و به لبنان تبعيد شد. عكس العمل مردم در مقابل بازداشت، اين بود كه او را به نمايندگي تهران انتخاب نمايند اما متفقين اشغالگر حاضر نشدند آيت اللّه كاشاني را آزاد سازند. او در زندان انگليسي‏ها باقي ماند و رژيم پهلوي اسم او را از فهرست


نمايندگان مجلس حذف كرد.(2)


آيت اللّه كاشاني در بازپرسي زندان گفت: «من اساساً با هر اجنبي كه مخالف مصالح و استقلال مملكت ايران باشد، مخالفم. اين اجنبي خواه روس باشد، خواه انگليس يا آمريكا، يا آلمان. من مي‏گويم ايراني نبايد نوكر اجنبي باشد. من اگر زنده ماندم و از زندان آزاد شدم كاري مي‏كنم كه اين ملت مسلمان يك قطره نفت به انگليس ندهد.» هيجده ماه حبس و تبعيد آيت اللّه كاشاني با پايان جنگ جهاني دوم به اتمام رسيد.(3)


مراسم استقبال از آيت اللّه كاشاني چنان بود كه تهران نظير آن را به خود نديده بود. بيش از نيم ميليون زن و مرد و كودك فرودگاه مهرآباد را احاطه كرده بودند. در محوطه فرودگاه، رجال مملكت و وزراي كابينه به صف ايستاده بودند.


بسياري از نمايندگان مجلس شوراي ملي، رجال سياسي، روزنامه نگاران، طلاب علوم ديني، به ويژه گويندگان مذهبي و ائمه جماعت مساجد در زمره طرفداران آيت اللّه كاشاني بودند. فراكسيون نهضت ملي در مجلس شوراي ملي كه اكثر اعضاي آن فارغ التحصيلان دانشگاه سربن بودند و دكتر محمد مصدق رياست آن را بر عهده داشت، از هواداران آيت اللّه كاشاني بودند.


يكي از ديپلمات‏هاي برجسته انگليس در سخناني به آيت اللّه كاشاني حمله كرد. وزير خارجه انگليس نيز در باره آيت اللّه كاشاني‏گفت: «علت همه اغتشاشات در ايران همان تحريك كننده تروريست است.» فراكسيون ملي در پاسخ به اظهارات آن‏ها، آيت اللّه كاشاني را به رياست مجلس انتخاب كرد.


دكتر بقائي در طرفداري از او گفت: خاك نعلين آيت اللّه يك ميليون مرتبه از كله‏هاي سياستمداران انگليس با شرافت‏تر است.


جمعيت فدائيان اسلام نيز جزو طرفداران آيت‏اللّه كاشاني بودند. آيت‏اللّه كاشاني اگر از نفوذ معنوي خود عاجز مي‏شد، به نفوذ ملي خود؛ يعني زبان خطبا و ائمه جماعت متوسل مي‏شد، و اگر از آن نيز مأيوس مي‏شد، به نفوذ سياسي خود در مجلس ملي اتكا مي‏كرد و اگر از آن هم نتيجه‏اي نمي‏گرفت، به قدرت مادي خود، يعني خمس متوسل مي‏شد و اگر آن نيز مهثر نبود، همه آن قدرت‏ها را به كناري گذاشته و رشته سخن را به فدائيان اسلام مي‏سپرد.(4)


در اواخر سال 1322 امريكايي‏ها براي گرفتن امتياز نفت شمال با دولت ايران وارد مذاكره شدند. مجلس چهاردهم عكس العمل نشان داد. شوروي كه خود را نسبت به نفت شمال ايران ذيحق مي‏دانست. نيز با دولت وارد مذاكره شد. در 20 خرداد 1329، آيت اللّه كاشاني صريحاً اعلام داشت كه نفت ايران متعلق به ملت ايران است و به هر ترتيبي كه بخواهد نسبت به آن رفتار مي‏كند و قرار داد گس‏گلشائيان، كه با اكراه و اجبار به ملت تحميل شد، هيچ نوع ارزشي ندارد.


آيت اللّه كاشاني در دوران نخست وزيري رزم آرا، در سال 1329 دست به ابتكار جديدي زد و طي دعوتي عمومي از ملت خواست تا تكليف نفت را يكسره كنند. به اين ترتيب قطعنامه‏اي به تصويب مردم رسيد كه ملي كردن صنعت نفت را در سراسر ايران غير قابل ترديد اعلام داشت. رزم آرا با ملي شدن نفت مخالفت كرد. كميسيون نفت مجلس نيز تحت تأثير افكار عمومي و ميتينگ‏هاي پي‏درپي مذهبي و ملي نمي‏توانست از تصميم ملي شدن صنايع نفت عدول نمايد. دكتر مصدق نيز با همين طرز تفكر در رأس كميسيون نفت مجلس بود.


با ترور انقلابي رزم آرا و مصاحبه تاريخي آيت‏اللّه كاشاني مبني بر اين كه راهي غير از ملي شدن نفت وجود ندارد، كميسيون به اتفاق آرا پيشنهاد ملي شدن نفت را تصويب كرد و مجلس شوراي ملي در 24 اسفند و مجلس سنا در 29 اسفند پيشنهاد را تصويب كرد و صنعت نفت ايران پس از 50 سال ملي گرديد.(5)











* رويتر بنيانگذار خبرگزاري در جهان است. خبرگزاري انگليسي «رويتر» به نام او، نام‏گذاري شده است.


1 ـ تاريخ سياسي معاصر ايران، ج 1، ص 100 ـ 106.


2 ـ همان، ص 283 ـ 287.


3 ـ آيت اللّه كاشاني و سياست، ص 25.


4 ـ ايران كوه آتشفشان، ص 74ـ 76.


5 ـ آيت اللّه كاشاني و سياست، ص 37 و 38.

/ 1