دين و تكنولوژى (1) - دین و تکنولوژی (1) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

دین و تکنولوژی (1) - نسخه متنی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

دين و تكنولوژى (1)

مقوله عقايد و باورهاى دينى با مسائل گوناگونى ارتباط يافته اند. مهم آن است كه به اين رابطه هاى جديد توجه شود و معرفت مذهبى دراين فضاى نو مورد تاملى مجدد قرار گيرد و موضع آن در مقابل پديده هاى جديد روشن و مكشوف گردد.

سلسله مباحث[ تكنولوژى و ديندارى] چنين آرمانى را جستجوى مى كند و به سهم خويش مى كوشد تا رابطه دين را با عمده ترين مشخصه تمدن جديد يعنى تكنولوژى بازگو كند. بدون ترديد اين گونه راههاى نارفته (و يا صعب العبور) باافت و خيزهايى همراه است . جزر و مدهايى كه مشابه تمامى گامهاى نخست بايد تحمل شوند و با سعه صدر رو به رو گردند و با تاملات و تدقيقات بيشتر موارد صحت و سقم آن به نقد و محض سپرده شوند.

دراين سلسله نوشتار پس از بحثى از ضرورت و طرح مساله به مباحث مفهومى اين موضوع پرداخته شده است . درابتداء تعريفى از تكنولوژى ارائه گرديده و سپس تاريخچه اى از تطور نظريات درباره ارزش و جايگاه آن عرضه گشته است .اين دو مبحث مقاله اول را فرا گرفته اند. پرداخت تفصيلى تر به اين دو مقوله بى جهت نبوده است .از سوئى نقاب از واژه پركاربردى چون تكنولوژى برداشته شده و عمدتا برانسانى بودن مقوله تكنولوژى تاكيد گشته است تا عنوان تكنولوژى فقط در محدوده پيچ و مهره و ماشين انگاشته نگردد و در نتيجه ارتباط بحثهاى تكنولوژى با مباحث ديندارى (كه در حوزه مسائل انسانى سير مى كنند) مكشوف تر گردد.از سوى ديگر بيان تاريخ تحول نظريات درباره تكنولوژى جايگاه

تفكر معاصر را درباره واقعه روشن مى كند تا انديشه هاى كهن را چون نظريات نوين نپنداريم و بستر تفكرات متفاوت را با وضوح بيشترى دريابيم .

درادامه مباحث مفهومى از رابطه تكنولوژى و توسعه و ديندارى سخن به ميان آمده است و جايگاه توسعه و شاخصهاى آن مورد بحث قرار گرفته و رابطه ديندارى با توسعه به بازبينى و تامل سپرده شده و نقش مذهب در روند توسعه دقت و تاكيد گرديده است . پس ازاين مبحث به رابطه فرهنگ و تكنولوژى توجه گرديده و نقش جهان بينى هاى متفاوت در توسعه و تكنولوژى ارزيابى شده است . آن مباحث نشان دهنده آن است كه چگونه ميان توسعه اجتماعى واقتصادى با جهان بينى ها و فرهنگها رابطه اى جدى واستوار برقراراست و در پايان بخش مفهومى نوشتار از رابطه تكنولوژى وانسان سخن به ميان آمده وابعاد تاثير آن در زندگى انسانى مورد بحث قرار گرفته است مسائلى كه به واسطه انسانى بودن در حوزه اظهارنظر دينى نيز قرار خواهند داشت .

درادامه نوشتار از آثار مثبت و منفى تكنولوژى سخن به ميان خواهد آمد و برداشتهاى گوناگون عرضه خواهند گشت . كسانى كه با ديد قهرآميز با آن برخورد كرده اند واز معايب آن نكته ها گفته اند و كسانى كه آن را با ديده اى مهرآلود نگريسته اند واز فوايد و ثمرات آن حكايت كرده اند و در نهايت قضاوتى در حد توان ...

پايان بخش مقالات رابطه هاى متقابل ديندارى و تكنولوژى است . بايستى آثارى را كه تكنولوژى (مستقيم و غيرمستقيم ) بر باورها و رفتارهاى دينى پديد مى آورد در حد ممكن احصا و استقراء كرد و مثبت و منفى آن را دريافت و در نهايت راه علاجى را جستجو كرد. همچنين تاثيراتى را كه ديندارى بر روند تكنولوژى گذاشته و مى گذارد بايستى مورد مداقه و توجه قرار گيرد و عارضه هاى مختلف آن را در صحنه بارورى و تكامل تكنولوژى ارزيابى كرد و تحليلى واقع بينانه عرضه داشت .

درانتهاى نوشته بر كلام آغازين تاكيد مى كنيم كه دراين گونه مباحث امكان خطا و سهو بسيارند. ضمانت كننده دسترسى به حقيقت پى جويى خوانندگان اين نوشتاراست تا با نقد و گفتگو روزنه هاى نو را باز گشايند وابرهاى تيره و تارابهام واجمال راازاين مقولات بزدايند. و هوالمستعان .

[حوزه]

قرن حاضر را نامهاى بسيار نهاده اند كه هر نامى جنبه اى از مسايل بديع آن را حكايت دارد. عصر پيچيدگى از جمله نامهاى اين عصراست در جهانى كه سرعت و شتاب در دگرگونى حوادث از ويژگيهاى عمده آن است و گسترش ابعاد وجودى و ذهنى يك مساله و درهم تنيدن اين ابعاد مختلف در يكديگر ويژگى ديگر آن گاه طرح يك مساله به ارائه يك كلاف درهم پيچيده مى ماند كه يافتن سررشته تدبير نياز به فرصت دارد.

در چنين جهانى براى طرح و برنامه ريزى يك موضوع بايستى ارزيابى و تجربه را به تفاهم و مشورت فرا خواند واز تلفيق اين دو الگويى فراهم آورد و همراه با سير حوادث بر تطبيق و بازسازى اين الگو نظاره كرد. بنيان تجربه بر عمل و بنيادارزيابى بر نظراستواراست . دراين مجموعه جايگاه و ضرورت مباحث نظرى به عنوان پشتوانه تصميم گيريهاى عملى بر هيچ كس پوشيده نيست . مباحث نظرى اهداف واغراض عمل ار تبيين مى كنند و راه وصول بدان را مى نمايند و بر وسايط وامكانات ه پيمودن راه سايه توضيح مى افكنند و سازگارى و يا عدم سازگارى اهداف باامكانات را روشن مى كنند. لذا باور براين است كه بسيارى از گرهها و عقده ها كه در صحنه مسايل اجرايى مشاهده مى شود انعكاس و بازتاب ابهاماتى است كه در مجموعه مباحث نظرى به چشم مى خورد. در جامعه نوين اسلامى مسايل مربوط به صنعت تعيين اصول و معيارهايى كه بايد حاكم بر صنعت وانتقال آن به كشور باشد و همچنين شيوه هاى صنعتى شدن از آن دسته مسايل نظرى است كه مسؤولان نظام ما براى تصميم گيريهاى روشن تر و قاطع تر بدان محتاجند.

بارگران اين مسووليت بر دوش تمامى انديشه ورانى است كه به نقش كاربردى دين در عرصه هاى مختلف حيات انسانى بويژه در عصر حاضر اعتقاد مى ورزند و بها مى دهند و همت خويش را در جهت تبيين شاخصها و معيارهايى قرار داده اند كه صاحبان عمل را در محدوده كارهاى اجرايى راهنما و مشير باشد.

تكنولوژى و ديندارى

در جامعه فرهنگى نوين گفتگو درباره مقوله هايى كه در ظاهر هيچ مقارنت و همزيستى نزديكى با يكديگر ندارند چون گذشته عجيب نمى نمايد. فضاى بحثها به گونه اى است كه اجازه جامع نگرى و نگرش كلى به مجموعه اى از عناصر پراكنده را به محقق مى دهد. واين يكى از وجوه تمايز تفكر قديم و تفكر نوين است .انديشه هاى قديم بسيار نزديك بين و در ميان زمينه هاى پيدايش و زنجيره ارتباطات يك پديده به دنبال نزديكترين حلقه بودند.انس و تعلق خاطر شديد آنان به مثله كردن يك موضوع و نگرش متجزيانه به مطلب نيز همواره برد و دامنه نظر و تعمق آنان را

كوتاه مى ساخت .

اما نگرش جامعه شناسانه و تاملات جامع نگرانه به يك موضوع از خصايص و ويژگيهاى تفكر نوين مى باشد.اين شيوه تفكر به مااين اجازه را مى دهد كه ازارتباط و خويشاوندى مقوله ها و موضوعات مختلف سخن به ميان آوريم و پيوندهاى دور و نزديك پديده ها را نظاره گر باشيم و دراين نگرش مجموعه اى به مددارتباط بين موضوعات به ژرف نگرى كافى جهت حل مشكلات نظرى و عملى دست يازيم . در مجموعه مقالات[ تكنولوژى و ديندارى] از همين شيوه مدد مى گيريم و به طرح بحث مى پردازيم .

ازابتدا اذعان مى داريم كه عنوان[ تكنولوژى و ديندارى] عنوانى است نامانوس كه بر ذايقه پاره اى انديشه ها در وهله نخست ثقيل مى نمايد. عدم ارتباط ضريح بين اين دو بسيارى را به تعجب و شگفتى و پاره اى را به قضاوت عجولانه فرا مى خواند. ليكن اميد و سعى ما دراين مجموعه براين است كه از مناظر مختلف به مساله نظرافكنيم و معابر و گذرگاه هاى متعددى را براى نشان دادن ارتباط و خويشاوندى اين دو مقوله بپيماييم . شايداذهان نامانوس راانسى وانديشه هاى آشنا را نيز مزيدتى حاصل آيد

در سيرانديشه خويش به واقعيتهايى برخورد مى كنيم كه ارتباط و اتصال ميان[ تكنولوژى] و[ ديندارى] را ميسر و ممكن مى سازد واين دو مقوله رااز جايگاه سكوت نسبت به يكديگر خارج و آنان را بر كرسى قضاوت اظهار نظر و موضع گيرى نسبت به يكديگر قرار مى دهد.از ديدگاه ما مهمترين اين حلقه هاى مفقوده واقعيتهاى چون : [ انسان] [ فرهنگ] [جهان بينى] [ نظام ارزشى] [ مساله توسعه و پيشرفت] و... مى باشند كه اين خلا عدم ارتباط را پر نموده و بين اين دو سرزمين پل ارتباط محكم واستوارى مى زنند. آنچه در پى مى آوريم بر همين اساس است .

دراين سلسله مقالات : گاه به اجمال و گاه به تفصيل به بررسى عناوينى چون :[ تكنولوژى توسعه و ديندارى] [ تكنولوژى جهان بينى نظام ارزشى فرهنگ و ديندارى] و[ تكنولوژى انسان و ديندارى] خواهيم پرداخت .

اما پيش از شروع اين مباحث لازم مى دانيم توجه خود را به دو بحث مقدماتى معطوف داريم :

1. تعريف تكنولوژى و تبيين ويژگيهاى آن .

2. تاريخچه مباحث تكنولوژى

پيش از پرداختن به مقدمات بحث يادآورى نكته اى را لازم مى بينيم .

نقش حوزه هاى دينى در طرح مسايل اجتماعى اقتصادى و سياسى جامعه و به

تعبيرى اعم نقش كاربردى دين در برآوردن مسايل انسانى از جمله مسايلى است كه هنوز جايگاه و معانى منقح و روشنى در حوزه هاى اجتماعى و دينى ما نيافته است .ابراز نظرات و ديدگاههاى كاملا متضاداز سوى محافل مختلف فكرى نيز آتش ترديدى است كه به طور مستمراين خرمن مستعد را برافروخته مى دارد. قبول نقش دين و حوزه هاى دينى در برآوردن مسايل انسانى وارايه طرحهايى متناسب با موقعيتها و عوامل مختلف مكانى و زمانى البته پيش فرض شروع بحث ماست . ليكن تنقيح و تفصيل اين موضوع فرصت مناسب ديگرى را مى طلبد كه اميدواريم به زودى فراهم آيد.

تعريف و ويژگيهاى تكنولوژى

آفت بسيارى از واژه هاى واصطلاحات كثرت استعمال آنهاست .استعمال فراوان و ورد زبان گشتن اين الفاظ آنها رااز نياز به تبيين و توضيح مستغنى مى سازد حال آن كه غباراوهام و نادرستى هايى كه بر وجود آن اصطلاحات و مضامينشان نشسته است جز به دستمايه تامل و تقرير زدوده نخواهد شد و مباحثى كه براين تعاريف مترتب هستند جز بدين طريق وضوح و روشنى پيدا نخواهند كرد. و تكنولوژى ازاين دست واژه هاست .

اما پيش از بررسى و بيان ويژگيهاى تكنولوژى به پاره اى تعاريف كه ديگران ازاين مقوله كرده انداشارت مى كنيم :

[ تكنولوژى عبارت است از دانش فنى] 1 .

[صنعت مجموعه آفرينندگيهاى انسانى است كه مى كوشد تا طبيعت را در مهميزاراده خودش قرار بدهد] 2 .....

[تكنولوژى فوت و فن انجام كارهاست و لذا بيشتراز جنس اطلاعات است تا ماشين آلات] 3 .

[تكنولوژى عبارت است از دانش و مهارتهاى لازم براى توليد كالا و خدمات كه حاصل قدرت فكرى و شناخت انسان و تركيب قوانين موجود در طبيعت مى باشد] 4 .

[تكنولوژى عبارت است از: نوعى توانايى سازمان اجتماعى براى كنترل موثر و تغيير دراشياء محيط مادى به نفع عبرتى نيازها و خواسته هاى انسانى] 5 .

[تكنولوژى را مى توان به عنوان مجموعه رشته هاى علمى كه كار آنها تحليل كاوش بهره گيرى و كاربرد معارف و فنون است تعريف كرد] 6 .

[تكنولوژى را مى توان مجموعه اى از تلفيق دانشها و مهارتهاى فنى براى توليد كالا و خدماتت (و يا همزمان چند كالا و خدمات ) مورد نياز جامعه از راه تركيب و تلفيق عواملى

نظير مواداوليه ابزار و ماشين آلات نيروى انسانى زمين و طبيعت پول و سرمايه و غيره دانست . و عامل مديريت را دراين مجموعه نبايداز نظر دور داشت] 7 .

[مجموعه اى ...از شناخت كه بااين هدف سازمان يافته است كه بر اساس زمينه اجتماعى سياسى واقتصادى معينى كالاها و خدماتى توليد كند] 8 .

تكنولوژى يعنى داشتن مربوط به كاربرد علوم و معراف بشرى در زندگى روزمره يا صنايع بازرگانى . ( علم كاربردى ) 9

[تكنولوژى كاربرد دانش علمى و دانش سيستمهاى منظمى كه شامل مردم سازمانها اشياء زنده و ماشينها مى شود] 10 البته همگى مى دانيم كه شيوه تعاريف گذشته كه به جنس و فصل و عرض خاص و... صورت مى گرفت ديگر معنى و مفهوم ندارد. آنچه در تعريفها مى آوريم ويژگيهاى اين پديده هاست واشاراتى چند به اجزاء و عناصر رتشكيل دهنده آنها تا به تدريج پرده ابهام و تاريكى رااز رخ آنان برگيرد

در تعاريفهايى كه گذشت همان طور كه مشاهده مى گردد برخى تكنولوژى رااز جنس دانش به شمار مى آورند و برخى آن را معادل[ كاربرد دانش] مى دانند نه خود دانش . بنابراين عده اى از آن[ به فوت و فن انجام كارها] تعبيرر مى كنند مردم نيز به طور معمول از تكنولوژى قسمت سخت افزار آن يعنى وسايل وامكانات و محصولات فراهم آمده از مقوله تكنولوژى را در نظر دارند ليكن اگر دقيق بنگريم خواهيم ديد كه تكنولوژى نه از جنس دانش است فقط و نه از جنس سخت افزار همه اينها به اندازه و در خور خويش در تشكيل و تبلور تكنولوژى نقش دارند. اگر به اجزاء و عوامل تكنولوژى نظرافكنيم موضوع روشن تر مى گردد:

[تقسيم بندى عوامل يااجزاء تكنولوژى را مى توان به صورت كلى تر به شرح زير بيان نمود:

1. دانش مكتوب كه توسط دانشمندان تهيه و مورداستفاده قرار مى گيرد.

2. دانش متبلور شده در مغز و دست انسان كه در قالب متخصصين كاربردى ظاهر مى شود.

3. دانش متبلور شده در ماديات به صورت ماشين آلات واشكال مختلف مصنوعاتى كه ساخته دست بشر مى باشد] 11 .

حق اين است كه همه عناصر ياد شده در ساخت و تشكيل آنچه كه تكنولوژى ناميده مى شود نقش دارند و ما دراين بحث هر دو

جنبه اين پديده (سخت افزار و نرم افزار) را در نظر خواهيم داشت .

دراين رابطه با جنبه نرم افزار (دانش و شناخت ) تكنولوژى مناسب مى دانيم به جايگاه آن در ميان ساير داشناها توجه كنيم :

[سازمان يونسكو معارف و دانش بشرى را كلا به سه گروه تقسيم نموده و براى هر يك تقسيم بنديهاى فرعى قايل شده است .

دوم دانش فرهنگى كه شامل علوم فيزيك شيمى رياضى طبيعى پزشكى كشاورزى اجتماعى و غيره . سوم دانشها و مهارتهاى تكنيكى و صنعتى كه شامل مهندسى توليد كالا و عرضه خدمات است] 12 .

از تعريفها و مطالبى كه گذشت نكاتى چند حاصل مى آيد كه به اجمال به بررسى آنها مى پردازيم :

1.تكنولوژى يكى از تجليات بسيار بارز و روشن استعداد آفرينندگى و آفرينشگرى انسان است بنابراين مى توان گفت كه تكنولوژى ظهور و تجلى بعدى ازابعاد وجودى انسان است همچون هنر.اين مقوله ها صرف ابزار و امكاناتى خارج ازانسان و دراختيارانسان نيستند بلكه خوداو هستند.

عرفا مى گفتند كه خداوند با آفرينش خويش دراين عالم تجلى يافته است و طبيعت با همه جلوه هايش ظهور و تجلى اسماء و صفات الهى مى باشند. به باور مااانسان نيز در فرآورده هاى خويش تجلى يافته است واين مقوله هاا چيزى نيستند جز نمايش جهره هاى متفاوت آدمى . منتهى چهره و بعدى ازابعاد وجودى او كه هويت جمعى دارد و نه فردى ..

بنابراين از همين ابتداى بحث اصلى را پايه گزارى مى كنيم واز آن در مباحث ديگر بهره بردارى خواهيم نمود. آن اصل به سادگى چنين است :

[تكنولوژى مساله اى است انسانى].

2. تكنولوژى با هر تعريف و عنوانى غايت و منظورى را دنبال مى كند كه همانا توليد كالا يا خدمات مى باشد واين همان ملتقايى است كه در آن تكنولوژى بااقتصاد مصرف و مصرف زدگى و... تلاقى مى يابد.

3. به كارگيرى تكنولوژى مستلزم كنترل تصرف و تغيير دراشياء محيط طبيعى دانسان است و دراين جاست كه انسان بايد تكليف رابطه خويش را با طبيعت روشن سازد و در

جهان بينى و دنياى انديشه خود بجويد و بكاود كه او چنين نيست و چه ارتباطى بااين مهد برآمده از آن دارد.

4.اين تصرف و تغيير در طبيعت واين به كارگيرى دانش و... به شكلى سازمان يافته و منظم است و شايد به همين دليل باشد كه پاره اى از صاحب نظران دراين زمينه به تكنولوژى معنايى وسيع تر و متناسب با همين ويژگى سازمان يافته بخشيده اند چنانكه[ سيموئل فلورمن] اظهار داشته است :

[مردا (ژاك )الوال از تكنيك تنها فن استفاده از ماشين نيست بلكه هر نوع رفتار آگاهانه و عقلانى و هر گونه سازمان و كارآيى در شمار تكنيك قلمداد شده است] 13 .

اين ويژگى از خصايص كليدى و بسيار حياتى تكنولوژى به شمار مى آيد و تعمق و رژف نگرى در مسايل و مصايبى كه اين خصيصه پديد آورده است بر همه صاحب نظران اين مقولهه فرض و واجب است .

6. تكنولوژى از دانش و شناخت مدد مى گيرد و بدان مدد مى رساند. ارتباط و خويشاوندى اين دو هم براى علم مفيد و هم براى تمنولوژى سودمند و گرانمايه است .البته علم از[ چراها] سخن مى گويد و به دنبال پاسخى براى[ دريافتن] است و تمنولوژى از[ چگونگى ها] صحبت مى كند و در جستجوى راه[ برآوردن] است و نه[ دريافتن] ليكن اين[ چراها] و [چگونگى ها] واين[ دريافتن] ها و[ برآوردن] ها با يكديگر پيوندى راه برا براى پيشرفت ديگرى نيز هموار مى سازد و دادوستد هميشگى آنها كى از محورى ترين عوامل پيرفت اين دو مهم بوده و هست.

7. همان طور كه اشارت رفت ما به تكنولوژى هم از نقطه نظر نرم افزار نظر مى افكنيم و هم از جنبه سخت افزار و تجلى عينى آن با تمامى آثار و لوازمش در جامعه بشرى .

تعريفها هر كدام كه صحيح تر باشد ما رااز توجه به لوازم و امكانات بحث خويش باز نمى دارد. و مادراين مبحث محتاج توجه به هر دو جنبه تكنولوژى مى باشيم .

8. قالبها و منظرهايى كه تكنولوژى در آنها تجلى و تبلور يافته است هم دانش مكتوب است هم مغز و دست انسانهاى متخصص و هم ماشين آلات و اشكال مختلف مصنوعات بشرى .

9. سازمان تكنولوژى با زمينه هاى اجتماعى سياسى اقتصادى و فرهنگى جامعه پيوندى

محكم و ناگسستنى دارد واين پيوند وارتباط و تبيين جايگا و موقعيت آن از مطالب و مواردى استت كه ما در مباحث خويش بدان توجه داريم . همين مقداراشاره مى كنيم كه به اعتقاد ما نمى توان به مسايل انسانى به صورتت جداى از هم نظر كرد زيرااگر مساله اى صبغه اى انسانى به خود گرفت با ديگر مسايل انسانى درارتباط خواهد بود و دراين مجموعه متاثر خواهد گذارد وازاين مجموعه متاثر خواهد گشت و تكنولوژى همان طور كه اشارت رفت مساله اى است انسانى .

تاريخچه مباحث تكنولوژى

ترديدى نيست كه پديده هايى چون : تكنولوژى علم و هنر و نيز گسترش و رشد آنها همگى موضوعاتى هستند پرجاذبه وافسونگر.

دراوان دوره صنعتى آن هنگام كه دانش و تكنيك با يكديگر عجين گشتند آميزه اين دو شگفتيهاى بسيار آفريد و محصولات اين ازدواج ميمون ! چشمان همه منتظران را خيره و مبهوت ساخت .انسانى كه سختى دوران كشيده واز جسارت و تسليم ناپذيرى طبيعت مرارتها ديده بود دورنمايى را مى ديد كه در آن ورق برگشته است . شختيها به آسانيها آرزوها به انجامها و ناكاميها به كامرواييها مبدل مى شد.

البته تولد و رشد صنعت و تمنولوژى نوين باانگيزه هاى سرمايه دارى گره خورده است ليكن علاوه بر آن اين پديده نوين در تصوير همگان دروازه اى بود به سوى دنياى جديد. دنياى جديدى كه در آن بسيارى از آنچه تا ديروز ناشدنى مى نمود به امورى ممكن و شدنى مبدل مى گردند. اين بود كه به تدريج همه از خرد و كلان عالى و دانى دانشمند و بى دانش فقير و غنى آغوش خود را به روى اين تازه وارد نويدبخش گشودند واين ميهمان خوش يمن را به سراى آرزوهاى خويش راه دادند!

آلوين تافلر جامعه شناس برجسته و نامدار و صاحب نظر در موضوع تمدن و تكنولوژى موقعيت آن دوره رااين گونه توصيف مى كند:

[ بازرگانان و روشنفكران وانقلابيون اوايل دوره صنعتى در واقع مسحور ماشين بدهند و گويى ماشين هيپنوتيزمشان كرده بود] 14 .

اين نوع نگاه انفعالى البته زمينه هاى ديگرى نيز داشته و دارد. تمامى امور و پديده ها درابتداى تولد و تكوين تاريخچه آينده خود و دوران رشد و بلوغ و پيامدهاى خويش را به همراه ندارد.انديشه هاى ژرف و آينده نگر نيز قدرت ارزيابى خود را مديون تجربه هاى گذشته هستند اما يك تجربه تازه و نورس كلاف

پيچيدگى خود را به آهستگى و نرمى باز مى كند و چهره واقعى خويش را به تدريج بر صفحه انديشه نيزبينان و مترصدان حقيقت نقش مى كند.اين بود كه تكنيك سده نوزدهم تا مدتها بدون هيچ مانع يكه تازى نمود و همه بى چون و چرا خدمتگواراين ميهمان تازه بودند البته بااين انديشه كه از خدمتها و رحمتهاى اوانباز نياز را پرتوشه سازند.

بيش از يك قرن زمان لازم بود تاتكنولوژى نوين آثار و عوارض خود را برانديشه سوزان جامعه صنعتى آشكار سازد. بعدازاين زمان بود كه درباره اين پديده مرموز كه به جسارت تمام خويشان واعوان خود را در تمامى ابعاد زندگى انسانى نفوذ داده بود نداهاى هشدار دهنده ازاعماق وجوداحساگران نو دلواپسان جوامع انسانى برخاست و نهضت هايى عليه تكنولوژى صورت گرفت .

[پيشروو نهضت معاصر تكنولوژى ژاك الوال فلسوف متاله است كه كتابش با عنوان جامعه تكنولوژيك تكنيك زده به سال 1954 در فرانسه و ده سال بعد ترجمه آن به زبان انگليسى در آمريكاانتشار يافت . تامس مرتون انتشاراين كتاب را يكى از مهمترين رويدادهاى قرن اخير خواند. به نظرالول تكنيك به هيولاى فرانكشتاين تبديل شده واز كنترل انسان بيرون رفته است] 15 .

تا آن زمان تكنولوژى تنها ملجا و مامن انسان براى رسيدن به آرزوها و پيشرفت محسوب مى گشت ليكن دراين دوره :

تكنولوژى به جاى آن كه به عنوان موتور پيشرفت به تصوير كشيده شود به طور فزاينده اى به صورت نيروى تخريبى مهيبى كه هم آزادى انسان و هم محيط طبيعى زيست وى را به نابودى مى كشاند تصوير مى شد. براى بسيارى از طرفداران محيط زيست [ پيشرفت] واژه كثيفى شده بود. 16

اين دوره را كه مصادف با دهه 1960 م است [ دوره شوريدگى انسان عليه تكنولوژى] نام مى نهيم در حالى كه دوره پيش از آن را بايد[ دوره شيفتگى انسان نسبت به تكنولوژى] نام نهاد!

در دهه 1960 مباحث تكنولوژى و بحران محيط زيست به اوج خود مى رسد. موج بدبينى نسبت به روند تكنولوژى آغاز مى گردد و ديدگاههاى افراطى دراين رابطه پديد مى آيد كانونهايى در جهت حفظ و حمايت از محيط زيست تاسيس مى گردد و يا فعاليتهاى خود را گسترش مى دهند. در اين دوره و پيش از آن كتابهاى بسيارى در قالب مباحث علمى و غير علمى به بازارانديشه عرضه مى گرديد كه همگى ترسيم گراين انديشه بودند كه :

تكنولوژى انسان را مسخ كرده است .

تكنولوژى طبيعت و محيط زيست را به تباهى كشيده است .

تكنولوژى خودكامه گشته است .

تكنولوژى دنيايى ساخته كه تنهااز قوانين مخصوص خود پيروىمى كند.

و...

كتابهايى چون: [ جامعه به آخور بسته شده] [ عصر تاريك انديشى آينده] [ افسانه ماشين] [ مخاطره پيشرفت] يا[ مرگ پيشرفت] و... محصولات نويسندگانى است كه در چنين دوره اى عليه تمنولوژى را با حساسيتى بيش از آنچه توقع مى رفت بازگو نمودند.

البته اين دوره عصيان چندان نپاييد واحساسات شديد شوريدگان فروكش كرد. به همراه آن منحنى اين مباحث نيز در دهه بعد يعنى سالهاى 1970 به بعد به افوال و حضيض خود نزديك شد.

[ از سال 1972 به اين سو شوريده بينانه نسبت به محيط زيست فرو نشست و بازار بحث و جدل[ تكنولوژى و محيط زيست] از رونق افتاد. بسيارى از نهادهاى ملى بين المللى سازمانهاى دولتى و موسسهه هاى دانشگاهى و پژوهشى براى بررسى مسايل محيط زيست تشكيل يافته بودند تعطيل شدند يا فعاليتهاى خود را محدود كردند يا گرمى بازارشان به مسادى و بى رونقى كشيد. در دهه 1970 بحثهاى پرشوراز حرارت افتاد و جاى آن را بحثهاى آرام و مستدل گرفت نطريات ناپخته تند وافراطى از ميدان بيروه رانده شد و به جاى آن ديدگاه هاى اعتدالى پخته و به تعبير برخى آراء محافظه كارانه به ميدان آمد].

آنچه به عنوان مفاسد تكنولوژى بر مى شمردند اكنون به عنوان عوارضى قابل زدايش و پيرايش توسط خود تكنولوژى مى نمايانند و حتى ادعا مى كنند كه مسايل بسيارى براى بشريت باقى مانده كه بايد به سرپنجه تكنولوژى گره و عقده هاى آنها گشاده گردد. پس به جاى درنگ كه قافله پيشرفت بعدازاندك تامل واستراحتى دوباره مسير بى انتهاى خويش را در پى گرفته است و قافله سالاران نيز وعده و نويد منزلگاهها و موقعيتهاى جديدى را مى دهند كه در آن كانونها جامعه بشرى را به امن وسلام و خير و بركت برسانند. بارى روند تكنولوژى از دهه 1970 به اين سو دوباره سير صعودى خود را در كشورهاى صنعتى در پيش گرفت و ليكن اين بار مساله حياتى تر مى نمود. مسابقه جهانى آغاز شده بود.اين انسان پرمساله آنقدر در كلاف مشكلات اجتماعى واقتصادى خويش فرو رفته بود و حريصانه به دنبال سررشته تدبير امور مى گشت كه ديگر به هيچ عنوان حوصله موعظه هاى

اخلاقى انسانى گذشته را درباره تمنولوژى نداشت .

اين بار صحبت از مفتون شدن و يا محسور گشتن نبود بلكه سخن از مضطر بودن و مجبور بودن بود.انسان درابتداى قرن محو جمال تكنولوژى بود و بدان به ديده احترام و تقدس مى نگريست . همين انسان در نيمه قرن مى گفت :

از آن (نكنولوژى ) و پيامدهايش بيزارم .

در پايان قرن مى گويد:

مگر مى توان بدون تكنولوژى دراين مسابقه جهانى زيست و...

شمااكنون واژه هاى[ ناگزيرى] و[ اضطرار] را در گفتار تمامى كسانى كه درباره تكنولوژى سخن مى گويند مشاهده و سنگينى سايه اش را برانديشه تمامى صاحب نظران اين مقام به وضوح احساس مى كنيد و بيم آن مى رود كه اين[ اضطرار] چهارچوب تصميمات و برنامه ريزيهاى علاقلانه را بر سياستگذاران تنگ گرداند.البته در تصميمات سنجيده وجود و يا عدم وجوداضطرار يكى از ناصراصلى و فاكتورهاى تعيين كننده است . بنابراين ا را نيز بر مسند قضاوت مى نشانند و به رايش بها مى دهند. ليكن اين عنصر بايد محاط انديشه باشد نه محيط بر آن . در دل انديشه جاى گيرد و به حساب آيد نه بر قلب انديشه فشار آورد واره تنفس را براو ببندد.

تاريخچه مباحث تكنولوژى در آن سرزمين كه درخت صنعت ساليان سال است ريشه خود را مستحكم ساخته است براى ما همچون دفتر خاطراتى است كه تجربه ساليان متمادى احساس و وجدان را بر دوش خود حمل مى كند و نگاه عالمانه دراين خاطرات عزم و تصميم ما را دراهى كه در پيش گرفته ايم و يا خواهيم گرفت روشن تر و تيزتر خواهد ساخت .افراط و تفريط آنان در برخورد با تكنولوژى و پيامدهاى آن براى ما زنگ خطرى است و هم تفريطشان . واين دو خطا به يك اندازه ما را راهزن است . به آنان كه مسحور شگفتيهاى تكنولوژى هستند و هنوزاز آن هيپنوتيزم دو قرنه پلكهايشان به سختى برهم فشرده است و بدانان كه در طريق تفريط تقاضاى استعفاى مطلق تكنولوژى رااز سمت شايسته ترين الگوهاست ( اگر چه تبيين اين اعتدال خود به هزنيه انديشه فراوانى نيازمند است .)بنابراين بسيار سنجيده خواهد بوداگر بر خطاهاى ديگرانن به ديده دقت نظر كنيم و بر تكرار آن خطاها اصرار نامعقول نورزيم .

در خاتمه كلام يادآور مى شويم : مقالات

بعدى ما[ تكنولوژى انسان و ديندارى] [ تنولوژى توسعه و ديندارى] و... خواهد بود. در آن جا سعى خواهيم نمود كه رابطه متقابل ميان اين مقولات را تبيين نماييم و در سايه اين تبيين به مواضع روشنى درباره اين موضوع (تكنولوژى و...) دست يابيم .


1. تكنولوژى فرداو فرداى تكنولوژى مقاله تحليلى تطبيقى از وضع تكنولوژى درايران و جهان دكتر على اصغر توفيق .25.

2. انسان بيخود دكترعلى شريعتى .123.

3. تكنولوژى و جهان امروز دكتر مجيد عباس پور.211.

4. همان منبع .211.

5. تكنولوژى و تكامل فرهنگى دمتر على امبر فرهنگى .34.

6. قرن بيست ويكم مارسوفلدان ترجمه غلامعلى توسلى .20.

7.تمنولوژى فردا و فرداى تكنولوژى مقاله تحليلى تطبيقى از وضع تكنولوژى درايران و جهان دكتر على اصغر توفيق .25.

8.چند بحث و نظر درباره تكنولوژى مقاله علم و تكنولوژى نوشته آلبرتو بونيفيليولى ترجمه عبدالحسين آذرنگ /11

9.تكنولوژى فردا و فرداى تكنولوژى مقاله تحليلى تطبيقى از وضع تكنولوژى مقاله تحليلى تطبيى از وضع تكنولوژى درايران و جهان دكتر على اصغر توفيق .25.

10. تكنولوژى و فرهنگ آرتولدپيسى ترجمه بهرام شالكوتى /10

11. تكنولوژى و جهان امروز دكتر مجيد عباس پور .215.

12. همان منبع .212.

13.تكنولوژى و بحران محيط زيست مقاله تكنولوژى طرح و دعوى نوشته سيموئل فلورمن ترجمه عبدالحسين آذرنگ .18.

14. موج سوم آلوين تافلر ترجمه شهيندخت خوارزمى .98.

15. تكنولوژى و برحان محيط زيست .17 18.

16. موج سوم .408.

17.تكنولوژى و بحران محيط زيست مقاله تكنولوژى طرح و دعوى .20.

18. همان منبع .

19.تكنولوژى و بحران محيط زيست مقاله اوج وافول بحث بحران تكنولوژى و محيط زيست نوشته فرانسيس سندبچ ترجم عبدالحسين آذرنگ .118.

/ 1